به گزارش مجله خبری نگار، آنها در حیرتند که چرا خوزستان تا همین ۲۰ سال پیش خون و روح و جان اصیل فوتبال ایران بود و به همه استانهای دیگر فوتبالیستهای فنی و رعنا صادر میکرد، اما مدتی است که از سایر استانها بازیکن میآورد و اگرچه در میان بومیهایش هنوز امثال طالب ریکانی و محمد طیبی و برادران حردانی و البته محمدامین حزباوی هم مشاهده میشوند، اما چرا آنها نمیتوانند فوتبال روان و جاری و ساری و زیبای خوزستان را همانگونه به اجرا بگذارند که در دهه ۱۳۴۰ نظایر دهداریها، شاهرخیها و گنجاپورها، در دهه ۱۳۵۰ امثال شاملیها، کازرانیها، لقمانها و «سه برادران» ها، در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ نظایر مظلومیها، محمد صادقیها، حلواییها، حسن نظریها، خدایاریها و قاسمپورها و در دهه ۱۳۸۰ نظایر گلمحمدیها، سراجها، میرزاپورها و بختیاریزادهها به مرحله اجرا میگذاشتند.
استقلال خوزستان که در لیگ پانزدهم قهرمان شد، فولاد خوزستان که در ۶-۵ سال اخیر هم جام حذفی ایران را برده و هم سوپرجام را و صنعت نفت که لقب «آبادان- برزیلته» واقعاً سزاوارش بوده، در این فصل نه برای پیشتازیها و قهرمانیها بلکه انگار برای قعرنشینی در جدول لیگ و تصاحب فانوسهای قرمز با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند و چقدر هم موفق نشان دادهاند در این رقابت! فراموش کردن اهمیت تربیت سنین «پایه»، برچیده شدن بسیاری از زمینها و باشگاههای بازیکنساز و میل به آمادهخوری و استخدام بازیکنان بزرگسال و پرورش یافته در سایر مکاتب فوتبال کشور، فوتبال خوزستان را به حال و روز فعلیاش دچار کرده است. حال و روزی که سبب شد نفت مسجدسلیمان هم فصل پیش از لیگ برتر به «لیگ یک» برگردد و تیمهایی مثل استقلال و شاهین اهواز ناپدید شوند و اثر چندانی از فوتبالی بالنده و موفق در سایر شهرهای استان هم باقی نماند و این جای حیرت و تأسف عمیق دارد.