به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: این ماجرای تکان دهنده از شب چهاردهم آبان هنگامی رقم خورد که در یک درگیری خونین در بولوار شهید فکوری، جوانی به نام «علی-ح» با وارد آمدن تیغه چاقوی ضامن دار به پهلویش، روانه بیمارستان شد و به کما رفت. از سوی دیگر با فرار ضارب ۲۲ ساله از محل نزاع، تحقیقات گسترده عوامل انتظامی با دستورات ویژه قاضی مجتبی حیدری (بازپرس شعبه ۲۱۵ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد) برای شناسایی و دستگیری وی آغاز شد. پس از چند روز ردزنیهای اطلاعاتی بالاخره «محمد-م» شناسایی و بازداشت شد. اما او در حالی که شرکت در نزاع خونبار را قبول داشت فقط مدعی بود که مجروح حادثه، وی را با چوب زده است.
بنابر این گزارش، در همین حال قاضی حیدری که احتمال میداد تار وپود این نزاع وحشتناک به پروندهای جنایی گره بخورد، با بهره گیری از مفاد قانون مجازات اسلامی، قرار وثیقه میلیاردی متهم را به بازداشت موقت تبدیل کرد و بدین ترتیب ماجرای این پرونده حساس در حالی زیر ذره بین تحقیقات ویژه قرار گرفت که تلاش پزشکان برای نجات مجروح این حادثه تکان دهنده، به نتیجه نرسید و او براثر عوارض ناشی از اصابت چاقوی ضامن دار به قتل رسید. به همین خاطر ضارب مذکور با دستور مقام قضایی به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی هدایت شد و مورد بازجوییهای فنی قرارگرفت به طوری که وی ساعتی بعد مقابل افسر بازجو نشست و به صراحت ارتکاب جنایت را پذیرفت.
او سپس در حضور قاضی حیدری به تشریح جزئیات این جنایت پرداخت و گفت:از حدود یک سال قبل از فردی به نام «جبار» که از گردنکشان و قلدرهای داخل فضای سبز است، به شدت میترسیدم چرا که او نوچههای زیادی داشت و به هرکسی که دلش میخواست گیر میداد که مثلا چرا به من سلام نکردی؟ من هم که غرورم اجازه نمیداد به او احترام بگذارم، همواره سعی میکردم از او فاصله بگیرم. تا این که روز حادثه برای کشیدن سیگار به فضای سبز رفتم و یکی از نوچههای او را که «آ» نام دارد، با چند نفر دیگر دیدم.
احتمال دادم که بخواهند درگیری ایجاد کنند. به همین دلیل از روی نیمکت پارک بلند شدم و زمانی که در یک مسیر گودی قرار گرفتم، صدایی شنیدم که نام مرا بر زبان میراند. در یک لحظه «علی-ح» را بالای سرم مشاهده کردم که چوب در دست داشت و بالای بلندی ایستاده بود.
او ضربهای به سرم زد که احساس کردم حال طبیعی ندارد. در حالی که دوستان دیگر او هم در کنارش قرار داشتند من هم چاقوی ضامن دار را کشیدم و ضربهای به پهلویش زدم که او باز هم چوب را بالا برد و من دست چپم را بالا آوردم که ضربه دوم را به ساعد دستم زد. سپس من هم ضربهای دیگر به پهلویش زدم و از آن جا گریختم. بعد هم نزد برادرم رفتم که در همان نزدیکی در یک اتاقک نگهبانی مشغول کار است. ماجرا را برای او بازگو کردم و چاقو را هم به برادرم دادم که او خونها را شست و من هم رفتم. وقتی شنیدم که «علی-ح» در بیمارستان جان باخته است دچار عذاب وجدان شدم و تصمیم گرفتم حقیقت ماجرای نزاع را بازگو کنم، اما من او را نمیشناختم و فقط به خاطر ترس از جبار او را کشتم!...
این گزارش حاکی است تحقیقات بیشتر درباره ادعاهای متهم و همچنین واکاوی ابعاد دیگر این جنایت هولناک با دستورات محرمانه بازپرس شعبه ۲۱۵ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد توسط سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) ادامه دارد.