سارق دندان طلا که بلاگر شد

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: سردار علی ولیپور‌گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت صبح یکشنبه ۲۸ آبان‌ماه در جمع خبرنگاران اعلام کرد: با اقداماتی که از سوی پلیس پایتخت انجام شد ۳۰ سارق زورگیر و قاپزن شناسایی و دستگیر شدند و در بازرسی از منازل و مخفیگاه آنان یک قبضه اسلحه کلت کمری و ۲۰۵ دستگاه گوشی تلفن همراه مسروقه نیز کشف و ضبط شد. از این تعداد ۱۰ نفر مالخر هستند که اموال مسروقه را از سارقان می‌خریدند. تا کنون ۱۰۰ شاکی با مراجعه به پلیس شکایت خود را ثبت و برخی اموالشان را دریافت کرده‌اند.

وی با اعلام این موضوع که طرح‌های پلیس آگاهی به صورت هفتگی اجرا خواهد شد، بیان کرد: ضمن تعامل با دستگاه قضا تلاش بر این است که نهایت مجازات برای افراد دستگیر شده در نظر گرفته شود. با توجه به تکرار جرم این افراد به هیچ عنوان تخفیف جرمی به آن‌ها داده نمی‌شود و حداکثر مجازات قانونی برای این بزهکاران در نظر گرفته خواهد شد.

وی درباره شیوه و شگرد سارقان دستگیر شده، گفت: متهمان در قالب چند باند، سرقت‌هایشان را به شیوه‌های مختلف انجام می‌دادند. برخی پشت چراغ‌قرمز‌ها به سراغ راننده‌هایی می‌رفتند که شیشه‌های خودروشان پایین بوده و اقدام به قاپیدن گوشی تلفن همراه آن‌ها می‌کردند. برخی نیز عابران پیاده را که در حال گفتگو با تلفن همراه بودند شناسایی کرده و با تهدید چاقو اقدام به سرقت از آن‌ها می‌کردند. سرقت‌ها در اکثر مناطق تهران صورت گرفته، اما عمده آن‌ها در بزرگراه‌های همت، امام علی (ع) و مناطق شمال تهران بوده است.

سارقی که بلاگر بود

صورتش پر از خالکوبی و جای خراش چاقو است. اتهامش گوشی‌قاپی است، اما وقتی عکس سرقت‌هایش را در فضای مجازی منتشر کرد کم‌کم تبدیل به یک بلاگر معروف شد.

چرا این همه خالکوبی روی بدن و صورتت داری؟

عاشق دیده شدن هستم، می‌خواستم متفاوت باشم. پولی برای این خالکوبی‌ها نداده‌ام و در واقع به جای تبلیغ در صفحه اینستاگرامم مجانی برایم تتو زده‌اند. البته برای بقیه تبلیغات از هر کس ۲ میلیون تومان می‌گرفتم.

چطور از سارقی به بلاگری رسیدی؟

الان که صفحه‌ام غیرفعال است، اما دنبال‌کنندگانم خیلی زیاد هستند. البته بیشتر آن‌ها خلافکار و سارق‌اند و صفحه مرا به همدیگر معرفی کرده‌اند و به خاطر خالکوبی‌هایم معروف شده‌ام. غیر از تبلیغ خالکوبی، عکس‌هایی هم با گوشی‌هایی که سرقت می‌کردم می‌گذاشتم که همین موضوع باعث دستگیری‌ام شد. یک نفر مرا به پلیس لو داد.

چرا به تو دندان‌طلا می‌گویند؟

دندان‌هایم را که لمینت کرده و دو تا از آن‌ها را هم طلا کار گذاشته‌ام، بینی‌ام را عمل کرده‌ام و خلاصه خیلی دوست داشتم به ظاهرم برسم.

گوشی‌ها را چطور سرقت می‌کردی؟

من و دوستم سوار بر موتورسیکلت می‌شدیم و در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم. گاهی سوژه‌هایم را پشت چراغ‌قرمز انتخاب می‌کردم و گاهی در خیابان‌ها، فقط سوژه‌ها باید پشت فرمان خودرو‌هایی با شیشه پایین بودند. در یک لحظه از غفلت آن‌ها استفاده کرده و گوشی‌هایشان را سرقت می‌کردیم.

اولین‌بار کی بازداشت شدی؟

۱۶ سالم بود که به خاطر کل‌کل و کری‌خوانی بازداشت شدم و سه ماه به کانون رفتم. یک سال بعد به یک گوشی‌قاپ حرفه‌ای تبدیل شده بودم و افتادم زندان. در این مدت به اندازه انگشت‌های دستم به زندان افتاده‌ام.

صورتت چرا زخم است؟

خودزنی کرده‌ام. من معتاد قرص هستم و هر بار هم که قرص می‌خورم خودزنی می‌کنم.

خودسوزی برای فرار از خلاف

۲۳ سال دارد، اما ۱۱ بار به اتهام سرقت به زندان افتاده، مدام اشک می‌ریزد و از اینکه بازداشت شده پشیمان و ناراحت است.

به چه جرمی بازداشت شدی؟

گوشی‌قاپی، اما خودم سرقت نمی‌کردم. من عاشق موتورسواری هستم و جنون سرعت دارم. در مسابقات هم شرکت می‌کنم و برنده شده‌ام. همدستانم که این موضوع را می‌دانستند از من خواستند برای انجام کار‌های خلاف با آن‌ها باشم. قبلاً خودم سرقت می‌کردم، اما از وقتی دستانم سوخت دیگر نمی‌توانم سرقت کنم.

دست‌هایت برای چه سوخته است؟

خودسوزی کرده‌ام، برای اینکه از زندگی و کار خلاف خسته شده بودم. از اینکه اموال مردم را می‌دزدیدم عذاب وجدان داشتم. من یک آدم بی‌اراده هستم که تا به حال ۱۱ بار توبه کرده‌ام، اما باز هم به سراغ سرقت و کار خلاف رفته‌ام.

از چند سالگی وارد کار خلاف شدی؟

از ۱۳ سالگی. نمی‌دانستم اولین‌بار که به زندان بیفتم دیگر نمی‌توانم دور کار خلاف را خط بکشم. الان هم که با شرایط زندگی که دارم اصلاً نمی‌توانم. چطور می‌توانم هزینه زندگی چهار فرزندم را که دوقلو‌هستند تأمین کنم.

کشتی‌گیر سارق

هیکلش ورزشکاری و خودش می‌گوید کشتی‌گیر است، اما مدعی است به خاطر هیجان و سرگرمی سرقت می‌کند.

می‌گویند ورزشکار‌ها با مرام هستند، تو چرا سارق شدی؟

من قهرمان کشتی هستم و اصلاً نیاز مالی ندارم، اما تشنه قدرتنمایی هستم، وقتی گوشی را از دست مردم می‌قاپم حس خوبی به من دست می‌دهد. گوشی‌قاپی را انتخاب کردم، چون دوست ندارم وارد خانه‌های مردم شوم. خانه حریم خصوصی است، عکس زن و بچه مردم روی دیوار است و حس خوبی ندارم. کشتی‌گیر که بودم رباط پایم آسیب دید و دیگر نتوانستم ادامه دهم.

سرقت با چوب بیسبال

۶ سارق خشن با چوب بیسبال مردم را تهدید و اقدام به سرقت و گوشی‌قاپی می‌کردند. باندی که سردسته‌اش روزی مالباخته بوده است.

چرا با چوب بیسبال سرقت می‌کردید؟

سرقت با چاقو و قمه خطرناک است. اوایل در سرقت‌هایمان از قمه و چاقو استفاده می‌کردیم، اما وقتی دیدیم به خاطر سرقت با سلاح سرد خیلی‌ها قاتل شده‌اند، ترسیدیم و این‌بار از چوب بیسبال استفاده کردیم. غروب‌ها چهار، پنج نفری به خیابان می‌رفتیم و با دیدن افرادی که گوشی تلفن همراه دستشان بود راهشان را سد می‌کردیم. اگر مقاومت می‌کردند با چوب بیسبال تهدید می‌کردیم و گاهی اوقات هم دست به چوب می‌شدیم و کتکشان می‌زدیم.