به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: آن طور که مسئولان وزارت علوم اظهار کرده اند، سالانه حدود ۲۵ هزار دانشجو در مقطع دکترا دانش آموخته میشوند. حال جدا از این که این تعداد دانشجو در عالیترین مقطع تحصیلی با چه کیفیت علمی و آموزشی مراحل تحصیل را گذرانده اند، اما ارائه یک آمار از سوی مدیر امور پژوهش ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی، نشان میدهد برونداد علمی دانشجویان مقاطع ارشد و دکترا در قالب پایان نامه کمی ناامید کننده است.
در این خصوص محمد عسکریان، مدیر امور پژوهش ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید: در شرایطی که فعالیتهای علمی و پژوهشی دانشجویان مقاطع ارشد و دکترا امکان بهره وری در صنایع و علوم و فنون کشور را دارد و این ظرفیت هم وجود دارد که اغلب نیازمندیها و مشکلات کشور را برطرف کند، اما امروز میبینیم که این اتفاق نمیافتد و با تاسف باید بگویم که فقط ۲ درصد پایان نامههای دکترا تقاضامحور است.
دکتر عسکریان در توضیح بیشتر میگوید: ما ۱۲۶ هزار دانشجوی دکترا و ۴۰۰ هزار دانشجوی کارشناسی ارشد داریم که قطعا کارهای پژوهشی آنها میتواند در حل مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، کشاورزی و صنعت راهگشا باشد، اما به این موضوع آن چنان که باید اهمیت داده نشده است. اگر دانشگاه میخواهد مشکلات را حل و گرهی را باز کند، باید با صنعت و جامعه ارتباط داشته باشد و کارهای پژوهشی باید بر اساس نیازها باشد که این مسئله با موضوع رسالههای دکترا و پایاننامههای ارشد ارتباط تنگاتنگی دارد.
اما این که رسالهها و پایان نامهها بر چه اساسی باید تهیه شوند، عسکریان معتقد است: موضوع پایاننامه را دانشجو انتخاب و با استادان مشورت میکند و استاد و گروه آموزشی باید موضوع را تایید کنند. ما الزامی نداریم که موضوعات پایاننامهها و رسالهها تقاضا محور باشد. پایاننامهها و کارهای پژوهشی باید بر اساس تقاضای جامعه باشند.
اما در سالهای اخیر برخی دانشگاهها و وزارت صنایع، با تدوین طرحهایی در جهت موثرسازی رسالهها گامهایی برداشته اند. اما این که این طرحها تا چه میزان توانسته کارآمد و تقاضا محور باشد، به نظر پاسخ آن را مدیر امور پژوهش ستاد علم و فناوری داده که فقط ۲ درصد از آنها به سمت تقاضا محوری حرکت کرده است. در عین حال، وزارت علوم در مهرماه ۱۳۹۸ طرح تحول همکاری دانشگاهها و موسسات پژوهشی با جامعه و صنعت را ابلاغ کرده که در چشم انداز این طرح قرار است ۲۵ درصد رسالهها براساس تقاضای جامعه هدف تولید شود. در گامهای نخست پیش بینی شده است، حجم قراردادها در این زمینه تا ۱۴۰۴ سالانه به متوسط ۱۰ درصد برسد.
آن طور که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درباره این طرح تحولی که باید به آینده آن امیدوار باشیم گفته است، این طرح بر اساس مطالعات اسناد بالادستی، بررسی تجارب کشورهای فرانسه، ایتالیا، سوئیس، مالزی، سنگاپور، تایلند و دانمارک تدوین شده است.
بی شک اولین دستاورد ارتباط با صنعت و تقاضامحور بودن پژوهشها و رساله ها، درآمدزایی برای دانشگاهها و پژوهشگران است. اما آن طور که یک مقام مسئول در وزارت علوم اعلام کرده است، در ایران، بالغ بر ۸۰ درصد درآمد دانشگاههای ذیل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از محل درآمدهای دولتی است. از سوی دیگر نزدیک به ۱۵ تا ۱۸ درصد از منابع دیگر این دانشگاهها از محل شهریههای دانشجویی و بقیه که نزدیک به ۲ درصد است از محل پژوهش و فروش فناوری است.
سالهای طولانی است که ضرورت ارتباط صنعت با دانشگاهها مطرح میشود، همان طور که در تجربه کشورهای پیشرو نیز از رهاورد ارتباط صنعت با علم، توفیقات بزرگی حاصل شده است. رهبر انقلاب هم بارها به این موضوع اشاره کرده اند: «صحبت کردیم که دستگاههای مختلف، نیازهای علمی خودشان را فهرست کنند؛ الان وزارت صنعت میگوید من این معضلات را دارم، این اشکالات را دارم، این نیازها را دارم؛ دانشگاه باید وارد بشود؛ وزارت علوم با یک مدیریت درست این قضیه را جمع و جور و مشخص کند که در قبال این درخواست کمک وزارت صنعت، دانشگاه چه کار میتواند بکند؛ هم برای صنعت مفید است، هم برای دانشگاه مفید است. به هر حال، این علم نافع است که عرض کردیم نیازهای کشور و نقاط کور بخشهای مختلف، چه صنعتی، چه اقتصادی، چه کشاورزی، چه بخشهای گوناگون مدیریّتی و امثال این ها، به وسیله تحقیقات دانشگاهی و مقالات دانشگاهی روشن بشود؛ این کمک میکند.» (بیانات -۸ خردادماه ۱۳۹۸)
درباره ضرورت تقاضامحور بودن پژوهشها برخلاف آن چه در کشورهای پیشرو از دههها قبل حرکتهای مهمی رقم خورد ه است و به طور مثال در آمریکا امروز بخش عمده ثبت اختراعات و توسعه شرکتهای فناور و دانش بنیان توسط دانشگاه هاانجام میشود، اما ما در این بخش دچار یک تعویق و تاخیر قابل توجهیم که میطلبد، حرکت لاک پشتی در این زمینه را کنار نهاده و طرحی نو دراندازیم.