به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: تهران دیروز میزبان نشست وزرای خارجه روسیه، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان بود. نشستی که از آن به عنوان فرمت «۳+۳» یاد میشود، هر چند گرجستان در نشست تهران حضور ندارد. فرمت «۳+۳» با ترکیب سه کشور در قفقاز جنوبی (جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان) و سه همسایه قفقازی موثر (ایران، روسیه و ترکیه)، یک ابتکار منطقهای برای قفقاز جنوبی محسوب میشود که اگر ساز و کار اجرایی بیابد، گامی مهم در راستای حل مشکلات منطقه و رونق اقتصادی قفقاز جنوبی خواهد بود. نشست تهران دومین نشست در چارچوب فرمت «۳+۳» است.
نشست اول در سطح معاونان وزرای خارجه سال گذشته در مسکو برگزار شد که در آن نشست نیز گرجستان حضور نیافت. از نگاه بسیاری از کارشناسان فعال ساختن فرمت «۳+۳» میتواند منجر به سیستم امنیت دسته جمعی در قفقاز جنوبی شود و ظرفیت اقتصادی منطقه را بالفعل کند. حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان در مراسم افتتاحیه نخستین نشست وزرای خارجه فرمت ۳+۳ در محل وزارت امور خارجه گفت: در ابتدا ادای احترام میکنیم به روح همه شهدای فلسطینی، زنان و کودکانی که این روزها زیر بمبارانها و نقض فاحش حقوق بشر با پدیدهای شوم به نام نسل کشی از سوی رژیم صهیونیستی مواجه هستند. رئیس دستگاه دیپلماسی ادامه داد: معتقدیم امروز فرصت تاریخی در اختیار همه کشورهای ماست.
جنگ در قفقاز جنوبی اکنون پایان یافته و نوبت صلح، همکاری و پیشرفت در قفقاز فرارسیده است. به باور کارشناسان، ترتیبات امنیتی قفقاز جنوبی از دو ستون اصلی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک برخوردار است. به لحاظ ژئوپلیتیک، بحران قره باغ و به لحاظ ژئواکونومیک، رقابت درباره راهگذرهای ترانزیت و انرژی از بیشترین اهمیت برخوردارند. از این منظر با حل و فصل بحران قره باغ، امکان ارائه ابتکار عمل درباره منفعت دسته جمعی از پتانسیل اقتصادی منطقه وجود خواهد داشت. هر چند با پذیرش حاکمیت جمهوری آذربایجان بر منطقه قره باغ از سوی ارمنستان و بازیگران منطقهای و بین المللی، موضوع قره باغ حل شده محسوب میشود، اما همچنان عواملی در منطقه وجود دارند که منجر به بی اعتمادی، واگرایی و تنش احتمالی در موضوع قره باغ میشوند.
ریشههای قومیتی و تاریخی مناقشه قره باغ و دخالت بازیگران فرامنطقهای در رقابت برای سهم خواهی از ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی را باید عواملی دانست که همچنان تنش زا هستند. بدین ترتیب رقابتها و نگرانیهای امنیتی دایمی منطقهای نیز مزید بر علت هستند که در عوامل بحران زا نقش فعال ایفا میکنند.
در وضعیت کنونی منطقه، تقریبا تقابـل منـافع میـان همه بازیگران مشهود است. منازعه تاریخی جمهوری آذربایجان و ارمنستان، تعارض روسیه و گرجستان، منازعه تاریخی ترکیه و ارمنستان، رقابت روسیه و ترکیه، ادراک تهدید میان جمهوری آذربایجان و ایران و رقابت میان ایران و ترکیه الگوهای دوستی و دشمنی منطقه را متاثر ساخته اند. افزون بر این، بررسی مجموعه الگوهای رفتاری سه جمهوری قفقاز جنوبی و همسایگان نشان میدهد در سطح درون منطقه ای، شالوده الگوهای همکاری و رقابت در منطقه را مسائل قومی و جدایی طلبی شکل داده اند.
در همین راستا کشورهای طرف منازعه برای دستیابی به منافع سیاست خارجی بیشتر، ترجیح داده اند شریکهای فرامنطقهای را جایگزین تعاملات درون منطقهای کنند؛ بنابراین پویشهای امنیتی و سیاسی منطقه قفقاز به شکل فزایندهای غیربومی شده و ابعاد فرامنطقهای پیدا کرده است. چنان که در بحران اخیر قره باغ ایالات متحده آمریکا و فرانسه فضای نقش آفرینی زیادی یافتند، اما فعال ساختن فرمت «۳+۳» پایه گذار ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقهای خواهد بود که به غیرنظامی و غیرامنیتی ساختن منطقه منجر میشود و میتواند به تحقق برنامههای اقتصادی و توسعه کشورهای منطقه کمک کند.
به نظر میرسد برگزاری نشست تهران در سطح وزرای خارجه از وجود دغدغه مشترک در زمینه لزوم تعریف منافع مشترک حکایت دارد. چنان چه نشست تهران بتواند از این فرصت برای شکل دادن به ترتیب نهادی برای تداوم کار فرمت «۳+۳» بهره ببرد، یک جهش بزرگ در همگرایی سیاسی و امنیتی منطقه رخ خواهد داد. جمهوری آذربایجان تلاش دارد سیاستی چند وجهی، متوازن و منافع محور را پیگیری کند که نیازهای ملی و قدرتهای پیرامون را برآورده سازد. این الگو میتواند الگوی راهبردی ارمنستان برای تحکیم موقعیت خود در قفقاز جنوبی نیز باشد. پیشتر روسیه، جمهوری آذربایجان را رقیب خود در بازار انرژی اروپا میدید، اما ظاهرا مسکو و باکو به فرمولی برای همکاری رسیده اند، به نحوی که حتی بحران اوکراین و افزایش صادرات جمهوری آذربایجان به اروپا عامل تنش در روابط مسکو و باکو نشده است. روسیه تلاش میکند حوزههای رقابت با ترکیه را به حوزههای همکاری و منافع مشترک تبدیل کند.
پیشنهاد روسیه به ترکیه درباره تبدیل این کشور به هاب انرژی در چارچوب همین برنامه مطرح شد. مهمترین چالش منطقهای اکنون رقابت میان ایران و ترکیه است. ایران نسبت به برنامههای ترکیه در ابعاد ژئوپلیتیک و ژئوکالچر دغدغههای امنیتی دارد. اولین حوزه تقابل ایران و ترکیه به اهداف راهبـردی دو کشور مربوط میشود.
طبق اسـناد فرادسـتی توسعه ایران و ترکیه، هر دو کشور تلاش دارند قدرت اول منطقهای باشند. رقابت برای کسب موقعیت برتر ترانزیـتی از جمله حوزههای رقابت دو کشور است، اما موضوع چالش برانگیز و تهدیدزا برای ایران این است که برنامه آنکارا بـرای گسـترش، فعـال سـازی و بهـره بـرداری از عمـق استراتژیک ترکیه در قفقاز مبتنی بر تحریک احساسات و خطوط گسل قومی در منطقه است که به تحریک دغدغه امنیتی ایران دامن میزند. پیوند سنتی ترکیه با غرب نیز چهرهای نیابتی برای آنکارا از ناحیـه غـرب از جنبـه هـای سیاسـی و امنیتـی ایجاد میکند که همواره با نگرانی ایران مواجه بوده اسـت. این در حالی است که روسیه دغدغههای خود درباره قرابتها و تعهدات ترکیـه در قبال غرب و آمریکا را چندان بروز نمیدهد.
با این همه، با توجه به شرایط امروز منطقه و جهان، موضـوعاتی در حـال شـکل گیـری اسـت که امکان همسویی منافع اعضای فرمت ۳+۳ در قبال مسائل قفقاز جنوبی را فـراهم تـر میکند. اسـتراتژی مبتنـی بـر ثبـات امنیتی در قفقـاز جنوبی و شکوفایی اقتصادی منطقه میتواند هدف مشترک اعضای فرمت باشد. در چنین شرایطی به نظر میرسد حتی غیبت گرجستان در نشست تهران یا نشستهای آینده نیز نتواند خللی در این روند ایجاد کند. ایران با استفاده از تجربه سه دهه گذشته میتواند نقش فعالی در تکامل فرمت ۳+۳ داشته باشد. یک الگوی موفق منطقهای، مستلزم روابط همکاری جویانه با همه کشورهای منطقه است. ایران در بحران اخیر این الگوی راهبردی را در قبال جمهوری آذربایجان و ارمنستان اتخاذ کرد.
این الگو میتواند شامل روسیه و گرجستان نیز شود. رابطه ایران و ترکیه هم میتواند به بازی برد-برد تبدیل شود. علاوه بر تداوم تلاش برای ترتیب منطقه ای، ایران میتواند از ارائه طرحهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی دوجانبه (ایران با جمهوری آذربایجان، ایران با ترکیه)، سه جانبه (ایران با ترکیه و جمهوری آذربایجان، ایران با روسیه و ترکیه) و چهارجانبه (ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان و ترکیه) برای بهره برداری از فرصتهای ژئواکونومی منطقه بهره ببرد. به طور کلی بهره گیری از مهارتهای دیپلماتیک برای حل و فصل مسائل ایران در قفقاز ضروری است و البته باید اذعان داشت برگزاری نشست دیروزدر تهران حاصل مهارتی دیپلماتیک بوده است.