به گزارش مجله خبری نگار، البته روشهای پیچیدهتر و مفصل تری هم برای دستیابی به هدف وجود دارند,، اما روش هفت مرحله ای، شما را قادر میسازد ده برابر بیش از گذشته و حتی بسیار سریعتر از آنچه میتوانید تصور کنید، موفق باشید.
افکارتان در این مورد واضح باشد.
برای مثال، اگر میخواهید درامدتان را افزایش دهید، به جای فکر کردن به آنکه فقط پول بیشتری به دست آورید، به اندازه مشخصی از پول فکر کنید.
هدفی که نوشته نشود، مانند دودی است که از بین میرود و ناپدید میشود.
چنین هدفی بی اساس و بی فایده است و هیچ نیرو و قدرتی ندارد.
اما یک هدف نوشته شده به چیزی تبدیل میشود که شما میتوانید آن را لمس کنید، بخوانید و در صورت لزوم اصلاح کنید.
یک دوره زمانی منطقی برای رسیدن به هدف خود در نظر بگیرید.
اگر هدف شما بزرگ است، یک مهلت نهایی مشخص کنید، سپس میان موقعیت کنونی خود و موقعیت خود در آینده، فاصله زمانی در نظر بگیرید.
انتخاب مهلت باعث میشود که ذهن ناخودآگاهتان، سریعتر و موثرتر عمل کند.
اما اگر در مهلت تعیین شده به هدف خود نرسیدید چطور؟ پاسخ بسیار ساده است، مهلت دیگری را مشخص کنید.
لیستی از کارهایی که فکر میکنید ممکن است بتواند برای رسیدن به هدفتان، موثر باشد را تهیه کنید.
هنری فورد میگوید: “بزرگترین هدفها را میتوان با تبدیل آن به اهداف کوچک تر، به دست آورید”.
همچنین فهرستی، از دانشها و مهارتهای مورد نیاز برای رسیدن به هدفتان مشخص کنید.
فهرستی از افرادی که میتوانند برای رسیدن به هدفتان، به همکاری و پشتیبانی آنها، نیاز خواهید داشت.
میتوانید برای مشخص کردن و به دست آوردن اهدافتان این هفت مرحله ساده را دنبال کنید.
البته روشهای پیچیدهتر و مفصل تری هم برای دستیابی به هدف وجود دارند,، اما روش هفت مرحله ای، شما را قادر میسازد ده برابر بیش از گذشته و حتی بسیار سریعتر از آنچه میتوانید تصور کنید، موفق باشید.
برای این کار لازم است که بدانید کدام کار را باید در ابتدا و کدام کارها را پس از آن انجام دهید.
فهرستی که براساس اولویتها تنظیم شده باشد، شما را قادر میسازد که کارهای مهمتر و کارها کم اهمیتتر را مشخص کنید.
تفاوت میان افراد موفق و برنده و افراد بازنده این است که، افراد موفق نخستین گام را برمی دارند، آنان عملگرا هستند.
این افراد بدون اینکه تضمینی برای موفقیتشان وجود داشته باشد، شروع به کار مینمایند.
آنان با آغوشی باز با شکست و ناامیدی برخورد میکنند و همیشه به عملی کردن طرح هایشان علاقهمند هستند.
هر روز کاری انجام دهید که شما را در مسیر، رسیدن به هدف اصلی تان پیش میبرد.
هفت روز هفته، ۳۶۵ روز سال، هر روز کاری انجام دهید، کاری که دست کم شما را یک قدم به هدفی که اکنون در نظر دارید، نزدیکتر میکند.
وقتی شما هر روز حرکتی را در مسیر رسیدن به هدف خود انجام میدهید، این کار نیروی حرکت و انگیزه تان را، افزایش میدهد.
این نیرو به شما الهام و انرژی میبخشد، به این ترتیب برداشتن قدمهای بیشتر به سمت هدفتان آسانتر میشود.
به این ترتیب در مدت زمانی کوتاه، مدیریت تنظیم و رسیدن به اهدافتان را به دست خواهید آورد.
“موانع موجود، مطابق با بزرگی و کوچکی شخصیتتان، بزرگ یا کوچک بنظر میرسند. ” اوریسون سوییت مادن
بین جایی که الان قرار دارید و جایی که میخواهید در آینده باشید، چیزی وجود دارد و یا در بیشتر اوقات چندین چیز، که جلوی شما را میگیرد.
برای نجات از این شرایط بحرانی که گرفتار آن هستید و موفق شدن در کار و رسیدن به اهدافتان، باید محدودیتها و موانع پیش رویتان را شناسایی کنید، یعنی عواملی که جلوی پیشرفت شما را گرفته اند.
نکته آغازین تجزیه و تحلیل محدودیتها موانع این است که اهدافتان را کاکلا روشن و مشخص کنید.
چه چیزی را میخواهید به دست آورید؟ از چه چیزی میخواهید اجتناب کنید؟ چه چیزی را میخواهید حفظ کنید؟
اگر موضع اقتصادی دارید، چقدر پول نیاز دارید و چه زمانی میخواهید به دست آورید؟
هرچه در مورد خواسته هایتان شفافتر باشید، یافتن راهی مناسب برای کسب آن برایتان راحتتر خواهد بود.
اهدافتان را یادداشت کنید و از افعال زمان حال استفاده کنید.
مثلا میتوانید اینطور بنویسید: “قصد دارم تا ماه May ماهی ۵۰ هزار دلار به دست آورم. ”
چنین اهدافی خاص و قابل اندازه گیری هستند، این شفافیت به شما کمک میکند تا راحتتر مشخص کنید تا چه اندازه به اهدافتان نزدیک شده اید.
وقتی اهدافتان را مشخص کردید، لیستی از اقداماتی که باید برای رسیدن به آنها انجام دهید، تهیه کنید.
چه کار متفاوتی باید انجام دهید، تا بتوانید از جایی که الان هستید، به جایی که میتوانید باشید، برسید؟
برگه سفیدی بردارید، هدف معین شده اصلی تان را به صورت یک سوال در بالای آن بنویسید.
سپس خود را ملزم نمایید تا دست کم بیست جواب برای این سوال بنویسید.
برای نمونه اگر هدف شما این است که در مدت زمانی معین، مبلغ مشخصی پول به دست آرید، سوال به این صورت خواهد بود:
“چطور میتوانم در این مدت, …. دلار به دست آورم؟ ”
اکنون خود را ملزم کنید تا برای سوالات، بیست جواب بنویسید.
تمرین طوفان ذهنی سبب میشود که ذهنتان فعال شود و خلاقیتتان به جریان افتد و به ایدههایی میرسید که تا کنون هرگز به آنها فکر نکرده اید.
سه تا پنج پاسخ نخست، آسان هستند، پنج پاسخ بعد مشکل ترند,، اما ده پاسخ آخر، دست کم هنگامی که برای اولین این کار را انجام میدهید، چالش انگیزترین پاسخها خواهند بود.
اما شما باید خود را ملزم کنید و تصمیم جدی بگیرید که تا زمانی که دست کم بیست پاسخ خود را ننوشته اید، از این کار دست نکشید.
هنگامی که بیست پاسخ خود را نوشتید، نگاهی به فهرست خود بیندازید و یکی از آنها را انتخاب کنید و بدون معطلی دست به کار شوید.
زمانی که یکی از ایده هایتان را در فهرست بالا به مرحله اجرا در میآورید، فکرهای جدید بیشتری به سراغتان آمده و شما را برای اجرا آن ترغیب میکند.
منبع:اینفو