به گزارش مجله خبری نگار/ایتنا،سیاهچالهها درخشانترین ستارگان را در دل تاریکی بلعیدهاند؛ اجسام مرموزی با چنان نیروی گرانشی عظیم که حتی نور نیز توان گریز از آنها را ندارد.
به نقل از Live Science، یوناس انندر، اخترفیزیکدان و نویسنده کتاب "Facing Infinity: Black Holes and Our Place on Earth"، در تازهترین اثر خود ما را به سفری میانستارهای میبرد تا راز سیاهچالهها و تأثیرشان بر کهکشانها را در بستری انسانی و ملموس روایت کند.
او داستان خود را از انتها آغاز میکند؛ از لحظهای که یک فضانورد بداقبال بیهیچ راه بازگشتی به سوی دهان تاریک یک سیاهچاله کشیده میشود. انندر برای درک این تجربه، مخاطب را در پوست آن فضانورد فرو میبرد: سکوت مطلق فضا، سنگینی لباس فضایی، صدای نفسهای کوتاه و ضربان قلبی که هر چه به لبهی تاریکی نزدیکتر میشود، تندتر میتپد.
سقوط در خلأ فضایی با سقوط در زمین فرق دارد؛ نه باد هست، نه صدا، تنها کشش گرانشی بیرحمی که جسم را از پا تا سر میکشد و میگسلد.
سیاهچالهها مرزهای دانش را مشخص میکنند؛ جایی که ماده، انرژی و اطلاعات از دید ما ناپدید میشوند. وقتی فضانورد از افق رویداد عبور میکند، دیگر بازگشتی ندارد.
هر ذره از بدنش –از استخوان تا سلول و DNA– به واسطهی نیروی گرانش «اسپاگتیگون» میشود، یعنی کشیده و تجزیه تا جایی که کاملاً در تاریکی حل میگردد. انندر با زبانی شاعرانه و علمی یادآور میشود که «دانش، بهایی دارد، و هرچه دانش عمیقتر باشد، بهای آن بیشتر است.»
در لحظات پایانی، نوری کورکننده از میلیاردها ستاره همچون حلقهای باریک و درخشان اطراف فضانورد شکل میگیرد. این بازتاب آخرین تصویر جهان بیرون است، پیش از آنکه بدن و آگاهی او در چنگال تاریکی محو شود. آنگونه که نویسنده میگوید، «انسان، در نهایت، نه با فریاد، که در سکوت کامل، توسط تاریکی از هم دریده میشود.»