به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: مقالهای میخواندم درباره قدرت اقتصادی چین؛ اینکه کهنسالی چینیها چه اثراتی در این رشد اقتصادی خواهد داشت. البته منظور نویسندگان این نشریه غربی، آن بود که پیر شدن چینیها به مرور زمان، باعث میشود تا قدرت رقابت چینیها در تولید ارزانقیمت و اساسا قدرت نیروی کار آنها، بهشدت افت کند. از سوی دیگر، هزینه نگهداری از این گروههای کهنسال، باعث میشود تا هزینه وارد شده به اقتصاد چینیها بیش از پیش باشد؛ امری که آمریکاییها و اروپاییها با آن کنار آمدهاند، ولی چینیها هنوز با آن روبهرو نشدهاند.
با یکی از جمعیتشناسان کشورمان که صحبت میکردیم، نگاهش به بحث کهنسالی ایرانیان، نگاه پیشگیرانه بود تا نگاه حمایتگرانه. البته او حمایتها را نفی نمیکرد، اما تأکید داشت که توجه به سبک زندگی و توجه به پیشگیری در این زمینه، دقت روی موارد سلامتمحورانه این سبک زندگی و ورود تحرک بالا به آن، باعث خواهد شد تا این گروههای پیرسال، بهتر بتوانند با شرایط خود کنار آمده و اساسا دیرتر به بیماریها و معضلات خاص پیری دچار شوند. اساسا نگاه او این بود که پیشگیری برای ما، بسیار ارزانتر از حمایتهای مالی و غیرمالی تمام خواهد شد. این بحث نهتنها در حوزه پیرسالی، که در همه حوزههای دیگر نیز نمود دارد. طبیعی است که هر جامعهای، باید به اندازه کافی بیمارستان و پزشک و اورژانس و مراقبتهای بهداشتی و... داشته باشد، اما واجبتر از همه اینها، آن است که بیشتر از همه اینها، باشگاه و ورزشگاه و هزینهکرد برای ورزشهای همگانی، تغذیه سالم و رستورانهای سلامتمحورانه و... داشته باشیم. چنین مواردی هم بهصورت فردی و هم بهصورت مدیریتی قابل پیگیری است.
در یکی از متون آموزشی کسبوکار، میخواندم یک دلاری که در کسبوکار و بازار به دست آید، به اندازه ۲ دلاری که بر اثر صرفهجویی در زندگی به دست آید ارزش دارد. حالا قصه ما همچنین است: اساسا همه هزینهکردهایی که برای پیشگیری و سبک زندگی سالم و... انجام میدهیم، ۱۰برابر هزینهکردهایی که برای بیمارستانها و آزمایشهای مختلف و... انجام میدهیم، برای زندگی ما ارزش داشته و دارد و برای سلامت ما، مفیدتر تمام میشود. این سبک زندگی سلامتمحورانه را باید بهشدت جدی گرفت؛ چراکه بیراه نگفتهاند که مردمان قدر ۲ چیز را تا وقتی که هست، نمیدانند؛ امنیت و سلامت؛ یعنی وقتی این نعمتها از دست رفت، ارزش واقعیشان نمودار میشود.