به گزارش مجله خبری نگار/ایران: در عالم اسراری هست که بعد از گذشت هزاران سال هنوز سر به مهر ماندهاند. گویا قلم تقدیر خداوند چنین رقم خورده که این اسرار فاش نگردند. ادعای گزافی نیست اگر بگوییم سرّالاسرار این عالم حضرت سیدالشهدا (ع) است. هر انسان آزادهای که جمعیت چندین میلیونی پیادهروی اربعین را مشاهده کند، قطعاً درمییابد که در این حرکت رموزی نهفته و دست غیبی در پس آن قرار دارد وگرنه عالم هستی کی و کجا چنین حرکت اجتماعی عظیمی به خود دیده است؟! چه عاملی جز محبت حسین بن علی (ع) میتواند عرب و عجم، شیعه و سنی، مسلمان و مسیحی را در کنار هم به چنین شکل منظمی در کنار یکدیگر قرار دهد؟
چقدر سادهانگارند آنان که میپندارند زیارت اربعین مربوط به سالهای اخیر بوده و مسألهای سیاسی و وابسته به دولتهاست!
اینجا سرزمینی است که از آدم (ع) تا خاتم (ص)، همگی برای یکبار هم که شده بر آن قدم گذاشتهاند. بهراستی چگونه میشود که آدم (ع)، عالم را سیر میکند، اما وقتی به نقطه کانونی کربلا میرسد، اندوه در دلش مینشیند، پایش توان حرکت از دست میدهد، زمین میخورد، خونش جاری میگردد و... چرا کشتی نوح (ع) در سرتاسر این گیتی روی امواج متلاطم بهراحتی حرکت میکند، اما وقتی به سرزمین نینوا میرسد، در آستانه غرق شدن قرار میگیرد و نوح نبی (ع) به اضطراب میافتد؟! چرا باید موسای کلیمالله (ع) در چنین سرزمینی بند نعلینش پاره شود، زمین بخورد و خار در پایش فرو رود؟! چرا ابراهیم خلیلالله (ع) در همین منطقه از زمین دچار حادثه میشود و چرا باد، سلیمان نبی (ع) را در همین نقطه به تلاطم درمیآورد؟ چرا عیسی (ع) برای حواریونش در همین مکان نوحهخوانی میکند و هزاران چرای دیگر که موجب شده این سرزمین رازآلود همچون همیشه تاریخ، عاشقان را واله و شیدای خود کند و به سوی خویش بطلبد و حیرتآورتر اینکه هر روز بر میزان عشق و محبت مردم و بر تازگی و عجایب این مکان مقدس و سرزمین اسرارآمیز افزون میگردد.
یکی از نشانههای تقدس عتبات عالیات حضور و ارتباط انبیا با این سرزمین گرانقدر است. بنا بر روایات و تواریخ اسلامی، همه انبیای الهی با این سرزمین به گونهای مربوط بودهاند؛ یا زادگاهشان در این مکان مقدس بوده، یا محل عبورشان، یا محل توقف و نمازشان و یا محل دفن آن بزرگان. علامه مجلسی نقل میکند که همه انبیا آن مقام شریف را زیارت نمودند و در آن توقف کرده و فرمودهاند: «ای زمین، تو مکانی پرخیر هستی و ماه تابان امامت در تو دفن خواهد شد.» (علامه محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۰۱، ۱۰)
بر پایه نقل احادیث، پیامبری نیست که کربلا را زیارت نکرده باشد و جالبتر اینکه هرکدام با ماجراهای عبرتآموزی نیز در این مسیر مواجه گردیدند. در همین رابطه از امام زینالعابدین (ع) نقل شده که فرمودند: «هیچ پیامبری نیست، مگر آنکه کربلا را زیارت نموده و در آنجا توقف کرده و فرموده باشد: تو سرزمینی هستی که خیر کثیری در تو وجود دارد و در تو ماه تابان دفن خواهد گشت.» (معالی السبطین، ج ۱، ص ۱۰۹)
پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز، دوبار در این سرزمین مقدس حضور داشتهاند که هر دوبار به همراه جبرئیل امین بوده است.
«در سفری امیرمؤمنان (ع) به یک یا دو فرسخی سرزمین کربلا رسیدند، در جلوی جمعیت قرار گرفتند تا اینکه خود را به محل شهادت شهدا رسانده و فرمودند: در اینجا دویست پیامبر و دویست وصی و جانشین و دویست سبط با همراهانشان شهید شدند. سپس با مرکب خود آنجا را دور زدند و در حالی که پایشان را از رکاب بیرون آورده بودند، فرمودند: [اینجا]محل چادرها و محل شهادت شهیدانی است که در فضیلت، از گذشتگان و آیندگان هیچکس به پای آنان نخواهد رسید.» (شیخ طوسی، تهذیبالاحکام، ج ۶، ص ۷۳) پیامبران الهی علاوه بر حضور در سرزمین کربلا، محل مسجد کوفه و مسجد سهله را نیز زیارت کرده و برخی از ایشان در همانجا مدفونند.
امام صادق (ع) فرمود: «هیچ فرشته مقربی و هیچ پیامبر فرستادهشدهای و هیچ بنده صالحی نیست، مگر آنکه در مسجد کوفه نماز خوانده است؛ حتی پیامبر (ص) که در وقت معراج به آنجا رفت.» (شیخ عباس قمی، سفینةالبحار، ج ۷، ص ۵۴۴)
در سلوک به سوی کمال گاهی انسانها مورد ابتلا و آزمایشهای الهی قرار میگیرند و با موفقیت در آن امتحان، درجاتی از کمال را طی مینمایند، ولی گاهی به دلیل عظمت وجودی افراد، وقتی از آزمایش سربلند بیرون بیایند، موجبات نجات یک امت فراهم میگردد. طبق روایت منقول از امام صادق (ع) در کتاب اصول کافی گاهی صبر یک نفر عامل نجات یک امت میشود؛ مانند یوسف صدیق؛ که بر بلا صبر کرد، از پدر جدا شد و در چاه افتاد، بهعنوان برده در مصر فروخته شد، آن امتحانات سنگین در خانه زلیخا و سالها زندان را پشتسر گذاشت، بلا را او کشید، ولی تحمل بلای او مردم مصر را موحد و خداپرست کرد و از قحطی نجات داد.
به یقین در میان بلاهایی که برای سلوک، راهبری و شفاعت ما تحمل شده، واقعهای مهمتر از عاشورا یافت نخواهد شد. عاشورا مسیر میانبر و سریعترین راه سلوک برای همگان است و درهای آن به روی خواص و عوام باز است. حتی انبیای الهی و موحدین در بالاترین درجات سلوکشان متأثر و متوسل به وجود حضرت سیدالشهدا (ع) شدهاند.
امام صادق (ع) هفت ویژگی منحصربهفرد برای زوار جد غریبشان برمیشمرند:
۱. خداوند متعال حوائجش را برآورده نماید و آنچه از دنیا مقصود اوست، کفایت فرماید.
۲. زیارت آن حضرت موجب جلب رزق برای زائر میشود.
۳. آنچه در این راه انفاق کرده، بر او باقی مانده و جانشین و یادگارش خواهد بود.
۴. گناهان او آمرزیده شده و وی به اهلش بازگردد.
۵. اگر زائر در سفر زیارت فوت شود، فرشتگان نازل گشته و او را غسل میدهند و نیز درهایی از بهشت روی او گشوده میشود.
۶. اگر در سفر زیارت سالم و از گزند مرگ در امان ماند، دری روی او گشوده میشود که رزق و روزی وی از آن نازل میگردد.
۷. در مقابل هر درهمی که انفاق کرده، ده هزار درهم قرار داده میشود و برای وی ذخیره میشود.
در کنار همه روایات ترغیبکننده برای صرف هزینه و انفاق در راه سفر به کربلا صفوان جمّال روایتی از امام صادق (ع) نقل میکند که در آن به اجر و پاداش ویژه برای کسانی اشاره دارد که در راه فرستادن دیگران به این سفر پربرکت اقدام مینمایند. در حقیقت حضرت میخواهند از این طریق حس تعاون و همیاری و کمک به نیازمندان را در ما تقویت کنند. از یاد نبریم که در بیانات گهربار معصومین یکی از مهمترین اعمال غیرعبادی، کمک به دیگران و دستگیری از نیازمندان است. ضمن اینکه مطابق آموزههای دینی دعای برادران دینی در حق یکدیگر مستجاب است و وقتی کسی از صمیم دل برای فردی که او را راهی سفر کربلا کرده، دعا نماید -آن هم دعا در زیر قبّه آن امام- چطور ممکن است چنین دعایی به هدف اجابت نرسد! صفوان جمّال میگوید، محضر مبارک امام عرضه داشتم: ثواب و اجر کسى که خودش بهخاطر جهتى نمیتواند به زیارت رود ولى دیگرى را مجهز ساخته و به زیارت فرستاده، چیست؟
حضرت فرمودند: در مقابل هر یک درهمى که خرج کرده، خداوند متعال به قدر کوه احد از حسنات به وى میدهد و چند برابر هزینهاى را که متحمل شده، برایش باقى مىگذارد و نیز بلاهایى را که نازل شده، از وى دور مىگرداند و همچنین مال و دارایى وى را حفظ و نگهدارى مىفرماید. (کاملالزیارات، باب ۴۶، حدیث پنجم)
حجتالاسلام علی تبریزی