کد مطلب: ۴۷۰۶۲۱
۲۱ تير ۱۴۰۲ - ۰۱:۵۴
استادان بلند آوازه ادب فارسی، مقام علمی دکتر راشد محصل را ارج نهادند
در این مراسم که به میزبانی دانشگاه فردوسی برگزار شد، دکتر شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر ایران، دکتر دادبه، مدیر گروه ادبیات دایرة المعارف بزرگ اسلامی و استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر یاحقی، عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ایراد سخن پرداختند

به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: آیین نکوداشت استاد محمدرضا راشد محصل، ادیب، محقق و شاهنامه پژوه معاصر در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.

شامگاه روز دوشنبه، آیین نکوداشت استاد محمدرضا راشد محصل به همت انجمن آثار و مفاخر ایران، اداره کل فرهنگ و ارشاد استان خراسان رضوی و دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی با حضور دکتر محمود شالویی، رئیس انجمن آثار و مفاخر کشور، دکتر اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، استاد محمدجعفر یاحقی، عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و جمعی دیگر از استادان زبان و ادبیات فارسی، دانشجویان و ادب دوستان برگزار شد.

رئیس انجمن آثار و مفاخر کشور در این مراسم گفت: «مرد خردمند جهان‌دیده را /عمر دو بایست در این روزگار/تا به یکی تجربه آموختن /با دگری تجربه بردن به کار» به قول سعدی انسان به دو عمر نیاز دارد که با یکی تجربه به دست آورد و با عمردیگر، این تجربیات را به کار ببندد و از جایی که این امر برای ما ممکن نیست، این فرصت را داریم تا از سرمایه‌های گران‌سنگی که مسیر زندگی را پیموده و برای ما سرمایه گران بهایی را به ارمغان آورده‌اند، بهره بگیریم. بی‌تردید استاد راشد محصل از بهترین این بزرگان است. دکتر محمود شالویی افزود: وقتی به آثار این استاد مسلم زبان و ادبیات فارسی می‌نگریم همانا با خردورزی روبه‌رو هستیم. این خردورزی محصول عقلی عاشقانه است. این عقل با عشق تقابلی ندارد بلکه همان عقلی است که پیشگاه قافله قرارگرفته و همان عقل راهبردی است. این استاد فرهیخته، گوی سبقت را در این میدان از بسیاری ربوده است. آدمی در حیات خویش بیش از هر چیز دیگری به این نوع خردمندی نیازمند است.

وی گفت: آثار محمدرضا راشد محصل، همواره سرشار از حکمت است و این همان حکمتی است که همه ما آن را از خداوند می‌خواهیم. همان حکمتی است که ابراهیم (ع) از خدا می‌خواهد و حافظ به آن افتخار می‌کند، «در حکمت سلیمان هر کس که شک نماید/بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهی»

هیچ‌گاه بر سر باورهایش با کسی معامله نکرد

دکتر اصغر دادبه از شاهنامه پژوهان نامدار کشور نیز در این مراسم گفت: در روزگار ما دشمنی‌هایی با زبان و ادب فارسی می‌شود که از آن جمله می‌توان به فارسی ستیزی طالبان و ... اشاره کرد. این اتفاقات، روان انسان را مکدر می‌کند. دشمنی‌ها همواره با رستم‌ها بوده و ما بابت همین دشمنی‌ها به خود افتخار می‌کنیم.
وی افزود: میان دانستن و باور کردن فرسنگ‌ها فاصله است، چراکه دانستن ممکن است ابزار کاسبی قرار بگیرد، ولی باورمندی هیچ‌گاه به ابزاری برای کاسبی تبدیل نمی‌شود. تعداد افرادی که از دانستن به باورمندی برسند کم است. بسیاری از افراد، وقتی منافع شان به خطر بیفتد معامله می‌کنند، ولی استاد راشد محصل که به باورمندی رسیده است، هیچ‌گاه بر سر باورهایش معامله نکرد.

دادبه گفت: باور با عشق رابطه‌ای تنگاتنگ دارد. باور نتیجه عشق است. وقتی کسی به این مرحله رسید در زندگی شخصی‌اش هم این باورمندی لحظه‌به‌لحظه دیده می‌شود و درنهایت، همین باورمندی است که فرد را به آدمیت می‌رساند. دادبه تصریح کرد: فرهیختگی استاد راشد محصل از خانواده او شروع و وقتی به دریای شاهنامه می‌رسد با آن آمیخته می‌شود و انس می‌گیرد و درنتیجه به کلیدی دست می‌یابد که با این کلید می‌تواند به همه متون ادب فارسی سر بزند.

وی بیان کرد: عشق به انسانیت و میهن دو خصلت برجسته این استاد گران‌مایه است. این استاد، مهم‌ترین کتاب خود را «تأثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی» معرفی می‌کند تا به ما بفهماند دین‌مداری و ایران‌دوستی دو فضای جدانشدنی از هم هستند. راشد محصل در طول دوران معلمی‌اش همواره عشق به انسانیت و ایران را به دانشجویان زیادی آموخته است. نتیجه سال‌ها پژوهش این استاد، در شاهنامه حاصلی بزرگ داشته و آن چیزی نیست مگر نوعی از آزادگی که هرگز تسلیم نمی‌شود. این بزرگ‌مرد درهمه عمرش آزاده بود و آزاده مانده است.

ایران‌دوستی، آزادگی و خردورزی

همچنین، دکتر محمدجعفر یاحقی، عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مراسم گفت: در طول نیم‌قرن دوستی بنده و دکتر راشد محصل، در مواجهه با این استاد بزرگ همواره سه کلیدواژه ایران، آزادگی و خرد در ذهنم زنده می‌شود.

عمق شناخت راشد محصل از این سه کلمه در سه کتاب «جلوه گاه روح ملی در شاهنامه»، «فرهنگ خرد در شاهنامه» و «از شوکتی تا دولتی» به‌وضوح به چشم می‌خورد. دکتر راشد از افضل‌آباد بیرجند به پا می‌خیزد و در طول خدمتش در نقاط مختلف ایران به اشاعه فرهنگ، علم و خرد می‌پردازد. ایرانیت و جلوه گاه فرهنگ ایرانی و باورمندی به عشق وطن در وجود این انسان بزرگ به‌روشنی دیده می‌شود. او به هیچ قیمتی از ایران‌دوستی‌اش عقب‌نشینی نمی‌کند. استاد راشد محصل وقتی کتاب «فرهنگ خرد در شاهنامه» را می‌نویسد، ما شاهد رویکرد‌های شگفت‌انگیزی در این کتاب هستیم. ارزشمندتر از این کشف‌های مهم در لابه‌لای برگ‌های شاهنامه، عمل‌گرایی این بزرگ‌مرد به این یافته‌هاست. او انسانی آزادمرد است که به‌دوراز آلودگی زندگی می‌کند وامیدواریم تا سال‌ها از علم و دانش این مرد برخوردار باشیم.

فرهنگ، خط قرمز اوست

رئیس انجمن مفاخر دانشگاه فردوسی مشهد نیز در این مراسم گفت: بنده زمانی که به دبستان می‌رفتم در محله فلسطین مشهد مردی را می‌دیدم که با هیئتی دوست‌داشتنی، سوار بر دوچرخه‌ای قدیمی در محل، رکاب می‌زد. مدت‌ها بعد که به همراه پدرم به مرکز خراسان شناسی رفت‌وآمد داشتم، تازه متوجه شدم آن مرد رکاب‌زن بی‌ادعا یکی از مفاخر ادبیات است. وقتی وارد رشته ادبیات شدم و همنشینی‌هایم با این استاد بیشتر شد همه‌جا شاهد حضور بی‌تکلف او بودم. برای او وکیل، وزیر و دانشجو و... فرقی نمی‌کند، از چرب‌زبانانی که او را می‌ستایند خوشش نمی‌آید، چنان آرام و بی‌ادعاست که تا زمانی که سخن نگوید کسی متوجه نمی‌شود با چه دانشمند بزرگی هم‌کلام شده است.

دکتر سلمان ساکت افزود: استاد راشد محصل در طول زندگی علمی خود هیچ‌گاه برای داوری مقالات، پولی دریافت نکرده و همواره این کار را وظیفه خود می‌داند. اگر هم گاهی مبلغی را برای انجام کاری در حوزه ادبیات گرفته، با این پول، کتاب‌هایی خریده و این کتاب‌ها را در اختیار کتابخانه مناطق محروم و دانشگاه‌ها گذاشته است. او در این زمینه دارای مناعت طبع بالایی است. فرهنگ، خط قرمز اوست و اگر کسی را دوستدار فرهنگ ببیند بی‌منت با او همکاری می‌کند و در غیر این صورت اگر دنیا را به پایش بریزند پا پیش نمی‌گذارد و به خلوت خود برمی‌گردد.

همچنین دکتر غلامرضا حسنی، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی گفت: بی‌شک در هر کشوری توسعه، مبتنی بر کیفیت نیروی انسانی است و دانشگاه، بازتولید کننده این نیروی انسانی در حوزه تخصصی است. استادانی مانند دکتر محمدرضا راشد محصل ازجمله افرادی هستند که آن‌ها را می‌توان تجلی فرهنگ یک جامعه دانست بنابراین توسعه مبتنی است بر نیروی انسانی که در پرورش و آموزش نسل‌ها تأثیرگذار است و تداوم این مسیر، پاسداشت این بزرگان است. برای همه ما ضروری است که از راه و طریقت این بزرگان پیروی کنیم.

محمدحسین زاده، مدیرکل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی هم در این مراسم گفت: استاد راشد محصل به گردن ادبیات، فرهنگ و هویت کشور ما حق بسزایی دارد. این استاد بزرگ ادبیات یکی از پاسداران هویت ملی و ادب ایرانی است. بی‌تردید با انتقال تجربیات این استاد گران‌قدر به نسل آینده، شاهد روشنایی بیشتری در عرصه فرهنگ و ادب ایران خواهیم بود.

راشد محصل به روایت راشد محصل

من ۸۷ سال پیش در یک روستای مغموم و خرابه به نام افضل‌آباد در بیرجند از پدری فاضل و مادری پاک، متولد شدم. روزگار کودکی تا چشم گشادم دیوار‌های کوتاه و درهم‌شکسته روستا را دیدم که امیدوارم به من همت بلند داده باشند. در آن روزگار، اطراف افضل‌آباد بیابانی وسیع و بی‌انت‌ها را دیدم که وسیع نگری را به من آموخت. صرف و نحو عربی و دستور زبان فارسی را در خانه ونزد پدرم آموختم. اگرچه افضل‌آباد، آبی شور داشت، اما مرکزیت منطقه با این روستا بود.

این مرکزیت باعث شده بود که فرزندان هر ۸۰ ساکن این روستا به علم، علاقه‌مند شوند. برای تحصیلات ابتدایی به همراه دیگر دوستان، هر صبح، سفره‌ای با چند تکه نان و نان‌خورش بسیار اندک و چند کتاب را به پشت می‌بستیم و ۳ کیلومتر راه را برای رسیدن به مدرسه می‌رفتیم. عصر هم با همین هیئت برمی‌گشتیم. شش سال این مسیر را پیمودم، بعد از شش سال ابتدایی به بیرجند مهاجرت کردیم و در دوران نوجوانی به راه باورمندی افتادم و سپس وارد دانشسرای مقدماتی شدم.

اگر وام همسرم نبود، امروز اجاره‌نشین بودم

در دانشسرا هرماه ۶۰ تومان به ما می‌دادند. همین مبلغ، مقدمه‌ای برای خرید و اجاره کتاب بود. درحالی‌که هم‌کلاسی‌هایم با این پول، اشیای قیمتی و زمین می‌خریدند، من کتاب می‌گرفتم و هنوز هم این کتاب گرفتن‌ها ادامه دارد. اگر وام بانک همسرم نبود امروز باید اجاره‌نشین می‌بودیم. بعد از دانشسرای مقدماتی در شهر‌های مختلف خراسان آموزگار بودم و سپس به مشهد آمدم. در سال ۱۳۳۹ وارد دانشکده ادبیات شدم.

همزمان با آمدن ما به دانشکده زبان و ادبیات فارسی، دکتر یوسفی و دکتر بخارایی وارد دانشکده شدند. همه ما صراحت و شجاعت بیان را از دکتر احمدعلی رجایی وام گرفتیم. سپس به تهران رفتم و همکاری‌هایی را با فرهنگستان زبان و ادب فارسی شروع کردم. در خراسان و تبریز هم همکار دکتر انزابی بودم. آموخته‌هایم را مدیون دکتر خانلری، استاد جعفر شهیدی و استادان بسیاری هستم و امروز افتخار من این است که معلم و تنها معلم هستم.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر