به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: در سالهای اخیر، داغ شدن بازار خرید خودرو به قصد سرمایه گذاری و نه مصرف، موجب شده نگاهها به میزان زیادی از مسئله کیفیت خودروهای داخلی منحرف شود. موضوعی که تا پیش از این، با انتشار گزارشهای رسمی کیفیت خودروها توسط خریداران دنبال میشد. با این اوصاف به تازگی مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی به مسئله مهم کیفیت خودروهای تولید داخل پرداخته و دادههای جالب و قابل توجهی را درباره کیفیت خودروهای داخلی منتشر کرده است. این گزارش نشان میدهد به رغم بهبود نسبی کیفیت در بخشهایی از صنعت خودرو، همچنان شاخصهای کیفی در این زمینه ناقص هستند و به ویژه برخی شاخص ها، از ضعفهای جدی در این زمینه حکایت دارند.
گزارش شماره ۱۹۰۲۴ مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان کیفیت، حلقه گم شده صنعت خودروساز کشور، پیش از هر چیز نشان میدهد ستارههای کیفی که در سالهای گذشته برای بیان کیفیت خودروها سنجیده و اعلام میشد، تا چه حد در حوزه برآورد کیفیت واقعی خودروها ناکافی و غیر جامع بوده است. طبق تعریف این گزارش، کیفیت در صنعت خودرو در سه سطح تعریف میشود؛ اول «کیفیت مهندسی» محصول که به معنی کیفیت فرایند تولید بی عیب و نقص قطعات و خودروی طراحی شده است. دوم «کیفیت ذاتی»، به این معنی که خودروهای مختلف حتی در صورت بالابودن کیفیت مهندسی، باز در سطوح کیفی مختلفی قرار خواهند گرفت. به عبارت دیگر این کیفیت از بن سازه (پلتفرم) خودرو نشئت میگیرد. سوم «کیفیت برداشتی» محصول که اگر چه ناشی از برداشت مشتریان از کیفیت محصول در دو سطح قبلی است، اما به طور مستقیم با مرحله فروش و پس از فروش خودرو مرتبط است.
با این حال، این گزارش تصریح میکند که ستارههای کیفی خودروها در سالهای گذشته دو اشکال بزرگ داشته اند؛ اول این که صرفاً ناظر به کیفیت مهندسی محصول (با توجه به مولفههایی مانند «فرمان و سیستم تعلیق»، «موتور و سیستم انتقال قدرت»، «سیستم ترمز» و ..) بوده اند. ثانیاً این ستارهها با ستارههای معروفی که خودروهای بین المللی را در حوزه امنیت خودرو مورد سنجش قرار میدهند، ارتباطی ندارند. شاید به همین دلیل هم بوده که به رغم رشد کیفی مهندسی خودروها، نارضایتی از خودروهای تولید داخل در سالهای گذشته همچنان ادامه داشته است. در این زمینه، این گزارش از رشد ۳۵ درصدی ستارههای کیفی خودروهای داخلی از میانگین ۳/۲ در بهمن و اسفند ۹۶ به ۱/۳ در مهرماه ۱۴۰۰ خبر داده است.
یک شاخص مهم مورد اشاره در گزارش مذکور، شاخص «میزان رضایت از کیفیت اولیه محصول یعنی تعداد ایرادها در سه ماه اول پس از تحویل خودرو» است. این گزارش اگر چه روند این شاخص را در سالهای اخیر نزولی نشان میدهد (به طوری که از بیش از ۳.۵ در سال ۹۶ به حدود ۲.۸ در سال ۱۴۰۰ رسیده است)، بیانگر این است که در سال ۱۴۰۰، این شاخص تازه در حدود سه برابر متوسط جهانی (یعنی ۰.۹) است.
بررسی ایرادهای سه ماه نخست تحویل، به تفکیک مجموعههای خودرو نشان میدهد که سهم بخشهای مختلف به ترتیب به این میزان بوده است: بدنه و اتاق ۳۱ درصد، تعلیق و انتقال قدرت ۲۰ درصد، ایمنی اعم از کمربند و ترمز ۲۱.۸ درصد، تهویه مطبوع و وسایل برقی ۱۶ درصد، نیرو محرکه و سوخت رسانی ۱۰ درصد.
یکی از شاخصهایی که در کنار شاخص میزان رضایت از کیفیت اولیه محصول میتواند مورد توجه قرار گیرد، «کیفیت دوام قطعات» است که در دوره ۱۸ ماهه پس از تحویل خودرو ارزیابی میشود. در این زمینه، بررسیها نشان میدهد روند کلی رضایت از کیفیت اولیه (دوره سه ماهه ابتدایی مصرف) از مرداد ۹۹ تا مرداد ۱۴۰۰ ثابت و در مقاطعی کاهشی بوده است، اما روند رضایت از کیفیت دوام، کاهشی بوده که نشان دهنده پایین بودن کیفیت دوام قطعات استفاده شده در این صنعت است.
نکته قابل توجه دیگر این است که طبق آیین نامه ارتقای کیفیت خودروهای سبک مصوب ۱۳۸۹، عرضه کنندگان خودرو موظف بوده اند به گونهای اقدام کنند که میزان رضایت مشتریان از کیفیت دوام نسبت به کیفیت اولیه هر محصول بیش از ۵ درصد کاهش نیابد. با این حال، بررسیها نشان میدهد در مردادماه ۱۴۰۱، میزان رضایت مشتریان از کیفیت دوام نسبت به کیفیت اولیه هر محصول بیش از ۵ درصد و به طور متوسط ۹.۵ درصد کاهش داشته است. این کاهش به عنوان مثال برای تیبا ۲ در حدود ۱۰ درصد، برای ساینا دنده ای، سمند، دناپلاس توربو اتومات، دنا پلاس و تیبا در حدود نزدیک یا بیش از ۹ درصد، برای دنا، پژو پارس، پژو ۲۰۷ دندهای حدود ۸.۵ درصد، برای کوییک آر و کوییک دندهای حدود ۸ درصد و برای پژو ۲۰۶ هاچ بک بیش از ۷ درصد بوده است.
مرکز پژوهشهای مجلس در مجموع با اشاره به این که سهم مراحل مختلف زنجیره ارزش خودرو از کیفیت نهایی محصول به ترتیب مربوط به طراحی (۳۵.۶ درصد)، تامین قطعات (۲۷.۲ درصد)، خط تولید (۱۹.۴ درصد)، فروش (۹.۳ درصد) و خدمات پس از فروش (۹.۴ درصد) است، فاصله این بخشها با کیفیت مطلوب را بر خلاف سهم آنها از کیفیت ارزیابی کرده است. به طوری که فاصله طراحی از وضع مطلوب ۵۶ درصد، تامین قطعات ۴۴ درصد، خط تولید ۴۲ درصد، فروش ۴۳ درصد و خدمات پس از فروش ۴۰ درصد است.