کد مطلب: ۴۲۸۶۴۹
۲۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۴

با علی بودن؛ دل بی‌کینه می‌خواهد

از علی نوشتن و گوش به نجوای علی دادن دلی می‌خواهد به وسعت دریا و به پاکی آب. اگر من و تو، داد یا علی می‌زنیم این از کرامت مولاست وگرنه کجا می‌توان علی را خواند در حالی که او را به باد اندوه گرفتار ساخته‌ایم.

به گزارش مجله خبری نگار،از علی چیز‌هایی گفته‌اند و ما نیز چیز‌هایی شنیده و می‌گوییم، اما به راستی علی همین است که مامی شنویم؟ هرگز!

علی اگر گفتنی بود و شنیدنی همان غلام ترک به شنیدن نامش بسنده می‌کرد و شب‌ها و روز‌ها درب خانه علی را نمی‌زد، علی اگر گفتنی بود و شنیدنی حتماً خواهر عمر بن عبدود افتخار نمی‌کرد که برادرش به دست علی کشته شده و اگر علی گفتنی بود ...

پس علی را نباید شنید باید جست و آنگاه ستود. علی را خداوند خلاصه‌ی خلقت نامیده، علی تنها موجودی که بر شانه‌ی محبوب حق ایستاد، علی را پیامبر شناخت که به ایمانش ایمان آورد و او را جانشین خود ساخت، علی را فاطمه شناخت که به خاطر بودنش جان سپرد، علی را فقط اینان می‌شناختند و بس.

اما از علی ما چه می‌دانیم جز شیر مردی و جوانمردی و هزاران هزار واژه و صفت، علی را باید ایمان داشت تا شناخت، من و تویی که از علی فقط نامش را میدانیم چه توان نگاشت که علی خود باید بخواهد و یاری دهد.

من و تو اگر علی را می‌شناختیم هرگز در نبودن فرزندش به سلاله‌اش ستم نمی‌کردیم. من و تو اگر علی را فهمیدیم هرگز ذکر یا علی را فراموش نمی‌کردیم. من و تو اگر علی را می‌دیدیم و می‌شناختیم هیچ گاه شب‌های رمضان خود را به بیراهه و کج فهمی نمی‌زدیم.

من و تو اگر می‌دانستیم علی کیست جز در خانه او التماس نمی‌کردیم. پس بدان که او را نمی‌شناسیم و نمی‌فهمیم که همه را به شفاعت پیش خالق و خلق می‌بریم و او را نمی‌بریم. درب خانه همه را می‌زنیم و تنها دری که همیشه بر روی ما بسته است درب خانه علی است. در حسرت جان نمی‌دهیم، در نوزده رمضان جان نمی‌دهیم، در ۱۳ رجب جان نمی‌دهیم و تا جان در ره علی ندهیم علی را نشناخته و نخواهیم شناخت.

پس او را باید فهمید تا از او سخن به زبان آورد و حال بعد از این همه گفتن نفهمیدنی‌ها از من چه می‌خواهی که از علی بنویسم که خدا او را شناخت و محبوبش و فاطمه‌اش و بس.

باید شرمنده شد و در جهل خود باید گریست و سکوت و سکوت...

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر