به گزارش مجله خبری نگار، اگر یادتان باشد چند سال قبل، شبکه ۴ برنامهای پخش میکرد به نام «لذت نقاشی» که در آن یک نقاش با موهای فرفری، روی بوم نقاشی با چند حرکت کاردک و قلممو، نقاشیهایی از طبیعت میکشید و همزمان با لحنی آرامشبخش فن نقاشی را هم آموزش میداد. نقاشیهایی با تکنیک رنگ روغن که بسیار طبیعی و زیبا بودند و دوبله دلنشین و صدای گرم «کیکاووس یاکیده» هم به زیبایی نقاشیها میافزود. او در این برنامه قصد داشت به بیننده ثابت کند که همه میتوانند نقاشی کنند و معتقد بود: «این تکه بوم، جهان شماست و روی آن میتوانید هر کاری که قلبتان میخواهد انجام بدهید.»
نقاش در طول برنامه چند بار نقاشیاش را تغییر میداد و مثلا با دو حرکت کاردک، جنگل را تبدیل به دریا و دریا را تبدیل به صحرا میکرد. اصطلاحات و جملههایی هم که در طول آموزش به کار میبرد یکی دیگر از جذابیتهای برنامه بود؛ مثلا «حالا برای این ابر کوچولو یک دوست میکشیم... چند تا درخت هم کنار برکه میذاریم تا تنها نباشه... شاد باشی کوه زیبا... سرخ جوهر روناسی، قهوهای وَن دایک و زرد اُخرایی اضافه میکنیم و...». از این که آن برنامه چقدر به رشد نقاشی و تربیت نقاش در کشورمان کمک کرد، آماری در دست نیست، ولی آنچه مسلم است در دورانی که تلویزیون شبکهها و برنامههای متعدد و متنوعی نداشت، «لذت نقاشی» یکی از برنامههای مورد علاقه مردم بود. امروز ۲۹ اکتبر، سالروز تولد «باب راس» همان نقاش مو فرفری، خوشاخلاق و هنرمند است. به این بهانه نگاهی انداختهایم به زندگی ۵۳ سالهاش تا ببینیم که بود و چه کرد.
از اهداف جالب این معلم هنر و مجری تلویزیونی تا محل ضبط برنامهای که همه را مجذوب سادگیاش میکرد
«باب راس» با نام واقعی رابرت نورمن راس در ۲۹ اکتبر ۱۹۴۲ به دنیا آمد و در ۴ ژوئیه ۱۹۹۵ بر اثر ابتلا به سرطان از دنیا رفت. او که نقاش، معلم هنر و مجری تلویزیونی اهل آمریکا بود، بیشتر به عنوان سازنده و مجری برنامه «لذت نقاشی» شناخته میشد که بیش از ۱۱ سال از شبکه پیبیاس در آمریکا و کانادا پخش شد.
«لذت نقاشی» با هنرمندی باب راس از ۱۹۸۳ آغاز شد و میلیونها نفر در سراسر دنیا این برنامه تلویزیونی را تماشا کردند و لذت بردند. باب راس بیتردید از مشهورترین نقاشان معاصر است، اما در دنیای هنر او را جدی نمیگرفتند. نقاشان حرفهای کارش را بیارزش میدانستند و حضور تلویزیونیاش را نشانۀ عامهپسند بودنش قلمداد میکردند. با اینحال در حرکات دست، موهای فرفری عجیبش و مهربانی و آرامش بینظیرش چیزی سحرآمیز وجود داشت. در پایان دهۀ ۱، ۹۸۰ لذت نقاشی ۸۰ میلیون بیننده در سرتاسر جهان داشت و روزی ۲۰۰ نامه دریافت میکرد. کمی بعد از شروع پخش برنامه، شرکت راس شماره تلفن ۸۰۰ را راهاندازی کرد که طرفداران میتوانستند با آن تماس بگیرند تا دربارۀ تکنیکهای نقاشی سؤال کنند؛ مثلا بپرسند: «درختهای من تار میشود یا رودهایم مضحک به نظر میرسند یا رنگهایم طوری با هم مخلوط میشود که کارم را خراب میکند و.» گاهی آدمها زنگ میزدند تا فقط دربارۀ زندگی صحبت کنند. این شماره تلفن هنوز هم در حال پاسخ گویی به علاقهمندان نقاشی است.
راس معتقد بود: «هنر من برای همۀ آنهایی است که دلشان میخواسته رؤیایشان را روی بوم بیاورند. هنر سنتی نیست. هنر فاخر نیست. من هم تلاش نمیکنم به کسی بگویم که هست.» در زیر ویدئوهای یوتیوب این هنرمند تقریبا همه اظهار نظرها سرشار از قدردانی است. مثلا: «اگر همۀ معلمها مثل راس بودند، هیچکس شکست نمیخورد، هیچکس از نمایش کارش احساس شرمندگی نمیکرد، هیچکس وحشت نداشت که در کلاسهای هنری شرکت کند. او خیلی الهامبخش است!» و «نقاشی نمیکرد که نشان بدهد چه نقاش خوبی است. نقاشی میکرد تا نشان بدهد تو هم میتوانی نقاش خوبی باشی.»
باب راس ارتباط بسیار صمیمانه و نزدیکی با طرفدارانش داشت و اگر یکی از آنها برای مدتی به وی نامه نمینوشت خودش جویای حال او میشد. یک بار یکی از طرفدارانش در نامه خود به باب گفته بود که به دلیل کوررنگی قادر به نقاشی کردن نیست و باب راس در جواب یک اپیزود از برنامه خود را به کشیدن نقاشی تنها با رنگ خاکستری، سایههای قهوهای، آبی و سفید اختصاص داد. باب و شریکش برای برنامهشان فرمول موفقیت را پیدا کرده بودند: پسزمینهای مشکی که فقط راس و سهپایهاش در فضایی تا حد امکان صمیمی در آن حضور داشته باشند. کار بداهه به نظر میرسید، اما او همیشه نسخهای کاملشده از نقاشی را بیرون کادر داشت که راهنمایش بود. همچنین باب شلوار جین و پیراهن یقهدار سادهای میپوشید تا برنامه ویژگی بیزمانی خودش را حفظ کند. انرژی مثبت، آرامش و خوشحالی باب راس مُسری بود. در آخرین ضبطهایش او کلاهگیس به سر دارد و بیشتر از حد معمول خسته است، اما روحیهاش همچنان بالاست. مردم تا روزی که به دلیل سرطان دستگاه لنفاوی از دنیا رفت، حتی نمیدانستند که او بیمار است.
اطلاعات زیادی از سبکزندگی «باب راس» موجود نیست چراکه بر خلاف شخصیتی که از او در برنامه لذت نقاشی سراغ داریم، در زندگی شخصیاش آدم کم حرفی بوده است. اما در ادامه، به سراغ چند نکته جالب درباره او خواهیم رفت.
اولین چیزی که در چهره باب راس بهچشم میخورد، موهای بلند و فرخورده او بود. جالب است بدانید این موها که مانند کلاهپشمی بزرگی روی صورت او قرار گرفته بود، موهای طبیعی باب راس نبود و این هنرمند موهایش را فر میزد. موهای واقعی باب راس کاملاً صاف بود و از قرار معلوم به این نتیجه رسیده بود که فرزدن موها نسبت به کوتاهکردن آنها دردسر و خرج کمتری دارد. هرچند او دیگر نتوانست موهایش را کوتاه کند چرا که این موها به نمادی از شخصیت و چهره او در میان تماشاچیان تبدیل شده بود.
در برنامه میدیدیم که این هنرمند هنگام آموزش لحظهای سکوت نمیکرد و دایم در حال حرفزدن بود. اما جالب است بدانید باب راس در زندگی شخصیاش آدم بسیار خودداری بود و چیزی از زندگیاش را به بیرون درز نمیداد. به همین دلیل بیشتر اطلاعاتی را که از باب راس میدانیم، دوستان و همکارانش به رسانهها گفتهاند. حتی مصاحبههایی که از او باقیمانده هم اطلاعات زیادی از زندگیاش را برملا نمیکند و در زمان حیات هم گفته بود از این که در معرض دید نباشد، لذت میبرد. این قضیه باعث شد تا سه زن ادعای همسری باب راس را داشته باشند و گفته میشود حاصل ازدواجهایش دو پسر است که یکی از آنها از نام فامیلی راس استفاده نمیکند.
باب راس موفقیتش را مدیون تمرینهای شبانهروزی است. او مدتی بعد از شروع کار توانست روش ویژه خود را که برگرفته از روش مرطوب روی مرطوب است ابداع کند. در روشهای کلاسیک رنگ روغن معمولاً پس از خشک شدن یک لایه رنگ، لایه بعدی و جزئیات بعدی را اضافه میکنند و به همین دلیل نمیتوان اثری را یکباره خلق کرد. اما در روش مرطوب روی مرطوب میتوان در کمتر از یک ساعت بهطور کامل یک اثر را خلق کرد. باب زمانی که در استخدام نیروی هوایی ارتش بود، از هر فرصتی برای نقاشیکردن استفاده و سبک خاصش به او کمک میکرد تا در مدت زمان کمی، تابلوهای نقاشی زیبایی ترسیم کند. سرعتعمل باب راس در نقاشی به جایی رسید که ظهرها وقتی برای ناهار به منزل میرفت در کنار خوردن ساندویچ، یک تابلو هم نقاشی میکرد و بعد از ظهر آن را برای فروش به بازار میبرد.
باب راس درباره علاقهاش به طبیعت گفته بود که احساس میکند رفتارش عجیب و غریب است چرا که با درختان و حیوانات حرف میزند و از هم صحبتی با حیوانات و طبیعت بیشتر از گفتگو با آدمها لذت میبرد. اگر تمام برنامههای «لذت نقاشی» را دیده باشید حتما دیدهاید که باب حیوانهای دستآموز خودش را هم به برنامه آورده بود. زمانی که باب کودک بود هم علاقه خاصی به حیوانات داشت و اصرار میکرد حیوانهای عجیب و غریبی را نگهداری کند. مثلا در کودکی یک تمساح مصدوم را پیدا کرده و میخواسته آن را در وان حمام خانهشان نگهداری کند. همچنین مدتی از یک «آرمادیلو» نگهداری میکرده است. جالب این که راس در مدتی که در نیروی هوایی آمریکا خدمت میکرد هرگز دست به اسلحه نبرد و درگیر جنگ نشد و فقط اطلاعات و گزارشهای واحد بهداری را ثبت میکرد.
پدر و مادر باب راس در کودکی دایم با هم مشاجره داشتند و کار آنها به طلاق کشید و هرکدام با فرد دیگری ازدواج کردند. در نهایت دوباره این ازدواجها به طلاق انجامید و پدر و مادر باب دوباره با هم ازدواج کردند. شرایط دشوار خانواده تأثیر زیادی بر شخصیت و آینده باب گذاشت. در نتیجه زمانی که کلاس نهم بود تصمیم گرفت درس و مشق را رها کند و با پدرش در یک کارگاه نجاری مشغول کار شود، ولی روحیه لطیفش با نجاری سازگار نبود و نهتنها درس و مدرسهاش را به هدر داد که ناواردی او در نجاری باعث شد نوک انگشت اشاره دست چپش هم بریده شود. به همین دلیل اگر با دقت به برنامههایش نگاه کنید متوجه خواهید شد که باب جلوی دوربین پالت رنگها را بهگونهای در دست نگه میداشت تا بریدگی انگشتش از نظر مخفی بماند.
در زمان پخش این برنامه، شایعه شده بود که «باب راس» برای کشیدن چنین نقاشیهای سریعی در طول سالها حتما از مواد نیروزا یا دست کم نوشیدنیهای کافئیندار و انرژیزا استفاده میکرده، اما چنین نبوده است. در ضمن، شیوه نقاشی راس چنان آرام و عمقی بود که تماشاگران را به خواب فرو میبرد. طبق آمار بیش از ۹۰ درصد از طرفداران هنگام تماشای «لذت نقاشی»، نقاشی نمیکردند و تنها دلیلشان برای تماشای آن، خود باب راس بود، زیرا به آنها آرامش خاصی میداده است. «باب راس» گفته بود که نامههای متعددی از طرفدارانش دریافت کرده که گفته بودند هنگام پخش برنامهاش راحتتر به خواب میروند. به گفته خودش این موضوع یکی از همان «اتفاقات کوچک خوشحالکننده» مدنظرش بود. حتی امروز هم بسیاری از افراد ادعا دارند که برای حل مشکل بیخوابی خود، برنامه «لذت نقاشی» را تماشا میکنند.
او در مجموع بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی کشیده که ۳ برابر بیشتر از تعداد آثاری است که «پیکاسو» خلق کرده، اما ...
اگر سری به فروشگاههای آنلاین بزنید با انواع محصولات هنری و حتی غیرهنری با برند «باب راس» روبهرو میشوید، از رنگ و قلم نقاشی تا نوشابه انرژیزا، ساعت، لیوان و حتی لباس با برند «باب راس». اما تنها چیزی که دسترسی به آن تقریبا غیرممکن است یکی از آثار نقاشی متعلق به اوست.
«باب راس» در طول فعالیت هنری خود بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی خلق کرد که تنها شمار اندکی از آنها در چند سال گذشته به حراجیهای آثار هنری راه یافت و با مشتریهای زیادی که داشت اغلب هرکدام بیش از ۱۰ هزار دلار فروش میرفت. در سال ۱۹۸۳ «آنت کوالسکی» که یکی از شاگردان «باب راس» بود و مسحور نقاشیهای او شده بود به او پیشنهاد همکاری داد و این دو با روی هم گذاشتن پس اندازشان و تاسیس شرکت «باب راس» تصمیم گرفتند یک برنامه تلویزیونی بسازند.
راس برای اجرای برنامه هیچ دستمزدی نمیگرفت، اما کمپانی «باب راس» در کنار اجرای این برنامه به فروش رنگ، لوازم نقاشی، برگزاری کارگاههای آموزشی، ویدئوهای آموزشی و... میپرداخت تا جایی که در سال ۱۹۹۲ درآمد این شرکت به ۱۵ میلیون دلار رسید. «باب راس» در طول فعالیت خود توانست ۳۵۱ قسمت از برنامه «لذت نقاشی» را ضبط کند و برای هر قسمت سه نسخه از یک نقاشی را میکشید؛ یک نسخه قبل از شروع برنامه، یکی هنگام اجرای برنامه و یک نسخه هم بعد از فیلم برداری.
این هنرمند در مجموع بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی کشیده که سه برابر بیشتر از تعداد آثاری است که «پیکاسو» از پرکارترین نقاشان در نوع خودش خلق کرده است. به عنوان بخشی از توافقنامه میان او و کمپانی «باب راس»، نقاشیهایی که در طول برنامه «لذت نقاشی» کشیده شده، متعلق به این کمپانی است و زمانی که «باب راس» درگذشت، تمام آثار او به «والت کوالسکی» و همسرش آنت به عنوان تنها مالک کمپانی «باب راس» رسید. هم اکنون ۱۱۶۵ نقاشی اورجینال «باب راس» که میلیونها دلار ارزش دارد در دفتر کمپانی نگهداری میشود که مکان دقیق آن مشخص نیست.
همچنین این شرکت دارای ۱۵۴ کپی رایت و چندین و چند علامت تجاری با نام «باب راس» است و از طریق آن، میلیونها دلار از محل فروش محصولات و ویدئوهای آموزشی درآمد کسب میکند. جالبتر این که تعداد نقاشیهای باب راس تنها به چیزهایی که برای برنامه «لذت نقاشی» کشید، ختم نمیشود و او در زندگی شخصیاش هم حدود ۳۰ هزار تابلو کشیده است. آمار آثار هنری باب راس حتی از این مقدار هم بیشتر است و زمانی که در آلاسکا زندگی میکرد، برای کسب درآمد روی ظرفهای زراندود نقاشی میکشید. آمار دقیق این ظرفها مشخص نیست، اما یک فروشگاه محلی در سال ۲۰۱۸ مدعی شد که دو ظرف زراندود دارد که باب راس روی آنها نقاشی کشیده است. گفته میشود مالک قبلی این ظرفها، هرکدام از آنها را در سال ۱۹۷۱ با قیمت ۲۵ دلار خریده بود که با قیمت گزاف ۳۵۰۰ دلار در یک روز بهفروش رسیدند.
منبع: خراسان