به گزارش مجله خبری نگار،اخیراً اعلام شد که کمپانی برادران وارنر تنها برای انتشار دو فیلم Black Adam و Don’t Worry Darling در سال جاری سرمایه لازم را در اختیار دارد. این خبر در کنار کنسل کردن فیلمها و سریالهای جدید از سرویس HBO Max باعث شده که بسیاری از وضعیت مالی وخیم کمپانی برادران وارنر بگویند. اما استودیو برادران وارنر تنها استودیو فیلمسازی نیست که بقای مالی خود را در گرو موفقیت یک فیلم خاص قرار داده است و از زمان شروع صنعت سینما، استودیوهای بسیاری بوده اند که تنها شانس بقایشان از لحاظ مالی و فرار از ورشکستگی، موفقیت یک فیلم خاص بوده است. این استودیوها خود را در شرایطی دیده اند که نجاتشان تنها به عملکرد تجاری موفق یک فیلم در گیشه وابسته بود. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلمی آشنا کنیم که با موفقیت تجاری خود استودیوهای بزرگ سینمایی را از ورشکستگی نجات دادند.
کمپانی برادران وارنر در گذشته نیز دوران مالی ساختی را تجربه کرده است و در دوران رکورد بزرگ نیز یک بار این شرایط را دید. اما این استودیو با یک سری موزیکالهای موفق توانستند خود را از این شرایط سخت اقتصادی بیرون بکشند که بیشترین نقش را فیلم ۴۲ nd Street داشت. این موزیکال با بازی روبی کلر، جینجر راجرز و دیک پاول ساخته شد. وارنر در هنگام ساخت و انتشار این فیلم فکر میکرد که از دایره رقابت با دیگر استودیوها خارج شده، اما اشتباه فکر میکرد، زیرا زمانی که ۴۲ nd Street منتشر شد به یکی از محبوبترین فیلمهای سال تبدیل گردید. علاوه بر این، این فیلم باعث شد که زوج کلر و پاول ظهور کنند که در موزیکالهای بسیاری در آینده با هم بازی کردند.
پیش از فیلم It Happened One Night، کلمبیا پیکچرز یک استودیو کوچک و فقیر بود که فیلمهای با بودجه اندک و فراموش شدنی تولید میکرد تا اینکه فرانک کاپرا شروع به جذب پول بیشتری کرد. بعد از موفقیت با Lady For A Day، کاپرا توانست مدیران استودیو را متقاعد کرد که بودجه بیشتری در اختیارش قرار دهند که به موفقترین و محبوبترین فیلم دهه ۱۹۳۰ این استودیو منجر شد. کلمبیا پیکچرز بدون کاپرا ورشکسته میشد، اما او توانست این استودیو را به چیزی بسیار بزرگتر از آن چیزی که تصورش را میکردند تبدیل کند. Lady For A Day ثابت کرد که این استودیو میتواند بزرگ باشد و It Happened One Night بزرگ بودن این استودیو را تثبیت کرد و از آن زمان بود که کلمبیا پیکچرز به یکی از بزرگترین استودیوهای فیلمسازی تبدیل شد و تاکنون نیز همانطور باقی مانده است.
در سال ۱۹۵۹ سیستم استودیویی تقریباً به طور کامل از بین رفتن و مترو گلدوین مایر دیگر آن کشش و قدرت ۴۰ سال گذشته را نداشت. وقتی Ben-Hur به عنوان پرهزینهترین فیلمی که تا آن زمان ساخته شده بود منتشر شد، یک قمار بزرگ برای استودیو سازنده بود. در نهایت این فیلم به سودی ۲۰ میلیون دلاری برای استودیو مترو گلدوین مایر منجر شد و باعث شد که این استودیو بتواند برای مدتها به کارش ادامه دهد. در آن دوران مترو گلدوین مایر با بحران مالی مواجه شده بود و به همین خاطر فیلم Ben-Hur که تمام سرمایه استودیو سازنده صرف ساخت آن شده بود، در صورت شکست در باکس آفیس، میتوانست پایان کار استودیو و ورشکستگی آن باشد. اما این فیلم تاریخی برنده چندین جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم سال شد و هنوز هم یک اثر سینمایی چشم نواز و باکیفیت به شمار میآید هر چند بیش از نیم قرن از انتشار آن میگذرد.
فیلم دیگری که در دوران رکود بزرگ اقتصادی ایالات متحده به بقای یک استودیو فیلمسازی کمک کرد، فیلم She Done Him Wrong از کمپانی پارامونت بود. این فیلم که بر اساس نمایشنامهای بحث برانگیز نوشته میوست به نام Darling Lili ساخته شده بود با شوخیهای ریسکی اش به یک موفقیت تجاری بزرگ تبدیل شده و به سرعت دو ستاره جدید به نام میوست و کری گرانت را به استودیو پارامونت داد. وست و گرانت پیش از جدایی از هم یک تجربه مشترک فیلمسازی دیگر داشتند، جایی که به دو تن از بزرگترین ستارههای پارامونت تبدیل شدند. همانند ۴۲ nd Street، این نوع فیلمهای سرگرم کننده برای مردمی که شرایط دشواری از لحاظ اقتصادی داشتند بسیار محبوب و خوشایند بودند و مردمی که به دنبال کمی سرگرمی و لذت بردن در این دوران سیاه بودند به آن روی خوش نشان دادند.
دیزنی سرمایه گذاری مالی بسیاری در فیلم Cinderella کرده بود و برای این انیمیشن بیش از دو میلیون دلار بودجه کنار گذاشت. بعد از جنگ جهانی دوم، این استودیو در شرایط خوبی قرار نداشت و در شرایطی که بیش از یک دهه پیش با Snow White نامی برای خودش دست و پا کرده بود، اما در زمان انتشار سیندرلا شرایط خوبی نداشت و به همین خاطر بود که تصمیم گرفت دست به یک قمار بزرگ بزند، تصمیمی که البته به موفقیت بزرگی برای دیزنی تبدیل شد. بی دلیل نیست که Cinderella هنوز هم از نگاه دیزنی یک شاهکار است، زیرا بدون این فیلم دیزنی امروزی نمیتوانست وجود داشته باشد. نکته جالب اینکه این تجربه بارها اتفاق افتاده و بارها دیزنی تمام دارایی خود را روی یک فیلم و بخش انیمیشن سازی اش شرط بندی کرده است، برای مثال در مورد فیلم The Little Mermaid، اما سیندرلا در صورت شکست تجاری میتوانست پایان کار استودیو دیزنی در کلیت آن باشد.
پیش از Shrek، دریم وورکس موفقیتهایی در زمینه انیمیشن سازی مانند The Prince Of Egypt و Chicken Run کسب کرده بود، اما این موفقیتها در آن حد و اندازه نبود که آنها را به یکی از بزرگترین استودیوهای فیلمسازی در زمینه انیمیشن در جهان تبدیل کند. بعد از Shrek، تمام بودجه این استودیو به سمت فیلمهای دارای جلوههای ویژه کامپیوتری رفت و به دلیل محبوبیت شرک، دریم وورکس تصمیم گرفت دیگر به سراغ فیلمهای دو بعدی نرود. دریم وورکس انیمیشن چند سال پیش از استودیو اورجینالش جدا شد و اکنون متعلق به یونیورسال است. اما هر بار که به پول نیاز داشتند به سراغ Shrek میرفتند. این فیلم چنان پرطرفدار بود و هست که استاندارد جدیدی برای فیلمهای انیمیشن بعد از خود ایجاد کرده و به یکی از موفقترین فیلمهایی تبدیل شد که دوران ساخت پرآشوب و دشواری داشت.
وقتی استودیو یونیورسال در اواسط دهه ۱۹۳۰ میلادی با مشکلات مالی دشوار مواجه شد، موسسان این استودیو، خانواده لامل، از این کمپانی خارج شده و یک هیئت مدیره جدید جایگزین آنها شد. یکی از اولین فیلمهای این مدیران جدید فیلم Three Smart Girls بود که موفقیت بزرگی از لحاظ مالی شد و علاوه بر اینکه یونیورسال را در شرایط مالی بهتری قرار داد بلکه یک ستاره جدید به نام دیانا دوربین را به یونیورسال معرفی کرد. برخلاف برخی از دیگر فیلمهای این فهرست، Three Smart Girls تقریباً به تمامی فراموش شده، اما دو دنباله از آن در همان دهه ۳۰ ساخته شد. دوربین به ستاره خواننده نوجوان یونیورسال تبدیل شده و نقشی را برای این استودیو بازی کرد که جودی گارلند و شرلی تمپل برای استودیوهای فیلمسازی دیگر ایفا میکردند. یونیورسال به لطف این فیلم و موفقیت تجاری اش به کار ادامه داد.
پیکسار در دهه ۹۰ مدام برای استیو جابز زیان ده بود به طوری که پیش از انتشار Toy Story، او قصد فروش آن را داشت. اما Toy Story بیش از ۳۰۰ میلیون دلار فروش داشت و سهام پیکسار را به ارزشی باورنکردنی رساند. بدین ترتیب جابز تصمیم گرفت همچنان مالکیت این استودیو را نگه دارد و به همکاری با دیزنی در ساخت فیلمهای انیمیشن ادامه دهد. در نهایت در اواسط دهه ۲۰۰۰ به قیمت ۷.۴ میلیارد دلار به دیزنی فروخته شد، عددی که بسیار فراتر از تصور استیو جابز بود. فیلم Toy Story مرزهای فنی دنیای انیمیشن را درنوردید و یک داستان بی نقص را روایت کرد و بدین ترتیب از آن زمان به بعد پیکسار همواره در اوج دنیای فیلمسازی و ساخت انیمیشن بوده است.
تمام صنعت فیلمسازی ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم نابود شده و استودیو Toho در سالهای پس از اتمام جنگ و شکست ژاپن در شرایط خوبی قرار نداشت. اما سال ۱۹۵۴ سالی مهم بود که همه چیز را تغییر داد، سالی که با ساخت و انتشار فیلمهای Godzilla و The Seven Samari همراه شد. هر دو فیلم موفقیتهای تجاری بزرگی بودند و Godzilla بعدها با نسخههای آمریکایی شدهای همراه شد که نشان داد دنیای غرب نیز از این مخلوق ژاپنی الاصل خوششان میآید. فیلم Godzilla همیشه و بارها باعث شده که استودیو توهو از مشکلات اقتصادی فرار کند و در بیش از نیم قرن از اجاره دادن این هیولای محبوب به استودیوهای فیلمسازی در سراسر جهان توانست درآمدهای قابل توجهی داشته باشد. اولین فیلم گودزیلا هنوز هم بهترین فیلم گودزیلایی در متاکریتیک است که جذابیت گودزیلای اورجینال را نشان میدهد. اکنون به خاطر داشتن Godzilla و منبع بی پایان فیلمهای استودیو جیبلی و فیلمهای کوروساوا، استودیو توهو در بهترین شرایط ممکن قرار دارد.
شرلی تمپل نه تنها استودیو فاکس را نجات داد بلکه باعث شد که این استودیو با استودیوهای قرن بیستم نیز ادغام شود بدین ترتیب میتوان او را نجات دهنده کل سینمای هالیوود نیز دانست. در دورانی که قوانین هیس (Hays) سرسختانه اعمال میشد، تمپل ستاره صنعت وقت سینما بود. بعد از اینکه فیلمهایی مانند Bright Eyes موفق از آب درآمدند، تمپل به یکی از بزرگترین ستارگان دهه ۱۹۳۰ تبدیل شد و یک نام بزرگ به شمار میرفت. تمپل چنان مشهور و محبوب بود که رییس جمهور وقت ایالات متحده، روزولت، نیز از او قدردانی کرد. فیلمهای او هنوز هم در قالب دی وی دی منتشر میشوند در شرایطی که بسیاری از آگهیهای تبلیغاتی او در اواسط دهه ۲۰۰۰ در تلویزیون پخش میشدند.
منبع:روزیاتو