به گزارش مجله خبری نگار/ایران: یکی از اقدامات مهم دولت سیزدهم را میتوان تحقق همگرایی اقتصادی منطقهای در ازای به صفر رساندن مداخلات بیگانگان در مناسبات منطقهای عنوان کرد. این عمل هم موجب خنثیسازی کنشهای محدودسازی، چون تحریمهای غرب و هم موجب همافزایی در برابر تهدیدات منطقهای خواهد شد. یکی از زمینههای موجود، دیدگاه نگاه به منطقه و شرق است که تاکنون با اجرایی شدن فرایندهای آن توانسته به این امر کمک کند. بر این اساس، چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و مهمترین شریک ایران در شرق، در صدر این فهرست قرار دارد.
با اینکه در دولت قبل بهدلیل بیتوجهی به ظرفیتهای موجود منطقهای، تمام نگاهها معطوف به غرب و وعدههای غرب شد، اما دولت سیزدهم در جریان رقابتهای انتخاباتی، با نگاه واقع بینانه و به کارگیری پتانسیل عینی موجود، ریلگذاری جدیدی را رقم زد که دیدگاه جدید و مبسوطی از سیاستگذاریهای خارجی را بر همگان عرضه داشت. بازخورد این دیدگاه در موضعگیریها و تمایل به ارتقای روابط با ایران در سخنان مقامات منطقه و حتی جهان کاملاً مشهود است.
MI۶ (مخفف عبارت Section ۶ of Military Inteligence) اینتلیجنس سرویس سازمان جاسوسی و ضدجاسوسی انگلستان، از قدیمیترین دستگاههای اطلاعاتی - امنیتی و جاسوسی جهان به شمار میرود. این سرویس در کنار MI۵ (سازمان عملیات ضداطلاعات و عملیاتهای امنیتی در داخل خاک انگلیس) قرار میگیرد با این تفاوت که وظیفه جاسوسی و اطلاعاتی را در خارج از مرزها دنبال میکند. هنگامی که این سازمان در سال ۱۵۷۳ م در دوران سلطنت الیزابت اول و به همت یکی از وزیران او - فرانسیس واتینگهام - در لندن تأسیس شد، تنها ۸۰ سال از کشف قاره امریکا گذشته بود. بدین ترتیب سازمان اطلاعاتی انگلستان به سرعت سازماندهی شد و ساختار تشکیلاتی آن بر اساس ۶ اداره مستقل شکل گرفت.
این ادارات ششگانه که تا امروز هم با تغییراتی چند دوام آوردهاند، عبارتند از: اداره اطلاعات سیاسی خارجی، اداره اطلاعات دریایی، اداره اطلاعات نظامی، اداره اطلاعات تجاری و صناعی، اداره اطلاعات داخلی و اداره اطلاعات مستعمرات. انگلیس با توسل بر سرویس مخوف اطلاعاتیاش - طبق اسناد و گزارشهای متعدد مستند - اثبات کرده است که به وقت عافیت حتی به دوستان خود رحم نکرده و از آنها استفاده ابزاری در جهت نیل به هدف میکند. از این دست، میتوان به ترغیب امریکا جهت زیادهخواهی، جنگطلبی و اشغالگری - که تشنه قدرت نمایی است - اشاره داشت.
استراتژی زیرکانهای که نه تنها استعمارگر پیر را بتدریج به هدف غایی خود میرساند، که با تخریب نام امریکا و منفور واقع شدن این کفتار تشنه قدرت، مانع از قلاده گشادن آن گشته، سایه آن را کمرنگ کرده و برای همیشه -همانطور که همیشه بوده - در کنترل انگلیس باقی خواهد ماند. بررسی روانشناختی MI۵ و MI۶ نشان از میل اتمامناپذیر انگلیس به تمامیت خواهی و حضور در تمام نقاط دنیا حکایت دارد و در این مسیر، گاه از سیاست به گردن «آستین» انداختن و گاه از سیاست «یک بام و دو هوا» نهایت بهره را میبرد؛ غافل از آنکه روزی آتش فتنه شعله برانگیخته در جهان امروز، دامن افروزنده خود را گرفته و تحفه آن حریقی است که تا پای نابودی فرو نمینشیند.
«اکنون ساعت دقیقاً دوازده نیمه شب است». این جمله بهظاهر ساده اسم رمز کودتایی بود که اولین قدمهای حرکت بهسمت سلطنت مشروطه را در ایران ناکام گذاشت و تشکیل دولتی مبتنی بر خواست مردم را سالها به تعویق انداخت. هر چند کودتای ۲۸ مرداد و سرنگون کردن دولت دکتر مصدق را عمدتاً متوجه امریکا میدانند، اما همین که اسم رمز آغاز عملیات را گوینده رادیو بیبیسی به زبان آورده نشان میدهد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی انگلستان هم با کودتاچیان داخل ایران همکاری داشتهاند. صنعت نفت ایران بزرگترین دارایی برون مرزی انگلستان بود پس عجیب نبود که امآیسیکس با سیآیاِی همکاری کند تا کودتایی علیه مصدق ترتیب دهند. دولت مصدق سقوط کرد، خودش هم تبعید شد، شاه با قدرتی بیشتر از قبل به حکومت برگشت و سرلشکر زاهدی را که گوش بهفرمان نهاد سلطنت در ایران بود به کرسی نخستوزیری رساند.
شاید در خاطر ما این، مهمترین دخالت مستقیم سرویس اطلاعاتی انگلیس در ایران باشد، اما سابقه شکلگیری و فعالیت این سرویس به سالها پیش از این برمیگردد. سرویس مخفیای که پدرجد سرویس امآیسیکس امروزی به حساب میآید، در سال ۱۵۶۹ و دوره الیزابت اول تأسیس شد. این سرویس در آن زمان بیشتر وظیفه فعالیت در داخل انگلیس را برعهده داشت و برای حفظ نهاد سلطنت راهاندازی شده بود، اما رفتهرفته با گستردهترشدن مستعمرات انگلیس در گوشه و کنار دنیا، نیاز به یک سازمان که بتواند اطلاعات مربوط به مستعمرات را به دربار انگلیس برساند بیشتر احساس میشد و سرویس مخفی دائم بزرگتر میشد تا آنکه اندکی پیش از جنگ جهانی اول و برای هماهنگکردن فعالیتهای اطلاعاتی متفقین، با اقدامات «سر منسفیلد کامینگ» سازمان تازهای پیدا کرد و از یک سرویس مخفی بدل به سازمانی گستردهتر شد.
در طول جنگ اول، امآیسیکس در خدمت نیروی نظامی انگلیس بود. پس از سرنگونی تزار روسیه در سال ۱۹۱۷ و پیش از انقلاب بلشویکی، سازمان اطلاعاتی انگلیس از حکومت موقت الکساندر کرنسکی حمایت مالی و اطلاعاتی کرد. پس از انقلاب اکتبر و بهقدرت رسیدن لنین در روسیه سرویس مخفی انگلستان، عمده تمرکز و توان خود را برای مقابله با بلشویسم روسی به کار گرفت؛ حتی در عملیاتی غیررسمی به سال ۱۹۱۸، در شوروی اقدام به کودتا و تلاش برای ترور لنین کرد که البته ناکام ماند.
سرویس اطلاعاتی مخفی انگلیس در سالهای پس از جنگ، سوای فعالیت برای کنترل مستعمرات، عمدتاً بر تقابل با شوروی متمرکز بود و حتی در سالهای قبل از ۱۹۳۰ به همین منظور با حزب نازی آلمان هم همکاری داشت، اما به مرور و با تبدیل آلمان هیتلر به تهدیدی برای امنیت اروپا، این همکاری قطع شد و سرویس اطلاعاتی علیه نازیها فعالیت کرد، تا آنجا که کل سیستم اطلاعات مخفی انگلستان (secret intelligence service)، که بهاختصار سیآیاِس نامیده میشود، بهخاطر فعالیتهای گستردهتر بخش ششم سازمان که در طول جنگ دوم شدیداً درگیر مبارزه با آلمان نازی بود به نام همین بخش (military intelligence- section۶) نامیده و بهاختصار به امآیسیکس معروف شد. این سازمان همچنین پس از ورود امریکا به جنگ، آموزش پرسنل دفتر خدمات استراتژیک امریکا را برعهده گرفت و از همان زمان، همکاریهایش با سیا بیشتر شد.
همچنین سازمان اطلاعاتی انگلستان در دو آژانس داخلی و خارجی وظایف خود را پیگیری کرده و میکند. درحالی که امآیسیکس وظیفه جمعآوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به اشخاص و گروههای خارج از انگلستان را برعهده دارد، وظیفه امآیفایو انجام عملیات جاسوسی و ضدجاسوسی در داخل خاک انگلستان است. بهرغم این تقسیمبندیها، جالب است که اساساً وجود چنین سازمانی تا دهه نود میلادی رسماً تأیید نشده بود و اخبار و مطبوعات هیچگاه گزارشی از این سازمان و فعالیتهایش تهیه نکرده بودند و حتی بودجه این دستگاه و قوانین حاکم بر آن در پارلمان به تصویب نمیرسید. حتی وقتی در سال ۱۹۳۲ کتاب خاطرات یک افسر انگلیسی چاپ شد که تجربیات خودش را بهعنوان یک مأمور امآیسیکس در طول جنگ اول شرح میداد، امآیفایو بهسرعت کتاب را بایکوت کرد و تا سالها اجازه چاپ مجدد به آن نداد، چون خاطرات این افسر انگلیسی خبر از وجود چنین سازمانی میداد. هنوز هم اطلاعات مربوط به امآیسیکس بسیار حفاظتشدهتر و محرمانهتر از اطلاعات امآیفایو است.
پس از جنگ دوم، فراغت از جنگ فعالیتهای امآیسیکس را کمتر نکرد و این سازمان عملیاتهای خود را در کشورهای مختلف دنیا ادامه داد.
در این دوره، که تقریباً با شروع سلطنت طولانیمدت ملکه الیزابت دوم مقارن بود، امآیسیکس همچنان در خدمت دربار و سلطنت و مشغول جنگ اطلاعاتی با کشورهای مختلف بود. یکی از شناختهشدهترین عملیاتهای سرویس مخفی انگلستان عملیات جنگ علیه لهستانیها بود. این عملیات در واقع تلاشی بود برای وارد کردن مخفیانه عوامل آموزشدیده اطلاعاتی به لهستان و برخی از کشورهای حوزههای بالتیک تا با مقامات ضدشوروی در این کشورها ارتباط برقرار کنند که این برنامهها عمدتاً در جهت تضعیف دولتهای کمونیستی جهان بود. همچنین اسآیاس درصدد اقدامات مشابهی علیه سران دیگر کشورهای کمونیستی از قبیل ترور و ایجاد آشوب و کودتا بود. سرویس اطلاعاتی انگلیس پس از ۱۹۶۰ بهطور گستردهای به منابع موثقی درون حکومت شوروی دست یافت، نمونهای از این ماجرا اطلاعات دریافتی امآیسیکس بود که رئیسجمهور ایالات متحده را واداشت به روسها برای استقرار موشکهای روسی در کوبا اولتیماتوم بدهد.
نقش فعالانه امآیسیکس در ظهور و افول معمر قذافی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. پس از سقوط قذافی، بسیاری از اسناد محرمانه وزارت امنیت لیبی بهدست رهبران شورای انتقالی افتاد. این اسناد شامل اطلاعاتی از طرحهای ترور و فسادهای مالی امآیسیکس در همکاری با دیکتاتور لیبی بود.
طبعاً بخش زیادی از اطلاعات درباره دامنه فعالیتهای بزرگترین سرویس اطلاعاتی دنیا و عملیاتهای آن تا سالها ناشناخته و مسکوت باقی میماند، اما یکی از پرسروصداترین اقدامات سرویس اطلاعاتی انگلستان که گریبان خاندان سلطنتی را گرفت، مرگ مشکوک پرنسس دایانا و نامزدش، دودی الفاید بود. طبق اظهارات پدر دودی، ردپای فعالیتهای امآیسیکس در ماجرای تصادف عروس خاندان سلطنتی دیده میشد. گرچه ابعاد این ماجرا هیچگاه بهروشنی مشخص نشد، اما خودش گویای این مطلب است که سرویس اطلاعاتی انگلستان، خارج از چهارچوب نهادی و قانونی، کاملاً به خاندان سلطنتی و رأس قدرت نظام پادشاهی وفادار است.
انگلیس برای قرنهای متمادی بزرگترین کشور استعمارگر دنیا بوده است و مستقیم یا غیرمستقیم و با هر ابزاری که در اختیار داشته به چپاول کشورهای مختلفی در اقصی نقاط دنیا دست زده و قطعاً امآیسیکس یکی از مهمترین ابزارهای انگلستان برای قتل و ترور و کودتا و عملیاتهای مشابه آن بوده است.
به نظر میرسد با توجه به سابقه طولانی سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی انگلیس و بالاخص MI۶، طرحهایی، چون خاورمیانه جدید، تجزیه افغانستان، تجزیه عراق و مهمتر از همه تجزیه ایران، از آن دسته خوابهای جدی است که صاحبان پنهان قدرت برای خاورمیانه دیدهاند. بستر غنی نفت و گاز این منطقه، سالهاست که نظر استعمارگر پیر را به خود جلب کرده و ظاهراً این مهم به هر روش که بشود و به هر بهایی که تمام شود، میبایست عملی گردد.