به گزارش مجله خبری نگار، خرافه یا خرافات یک باور غیرمنطقی است که به خاطر نداشتن آگاهی یا تفسیر نادرست از رابطه علت و معلولی شکل میگیرد. هیچ جامعه، فرهنگ یا کشوری پیدا نمیشود که در آن شکلی از باورهای خرافی وجود نداشته باشد. اگر چه آموزش و فرهنگ مدرن توانایی از بین بردن چنین باورهای خرافهای و نادرستی را دارند، اما هنوز هم برخی مردم در نقاط شهری یا نقاط روستایی دوردست هستند که به این خرافهها باور دارند. در حالی که برخی از این خرافهها خنده دار بوده، جنبه شوخی داشته و در اشکال بسیار خفیفی در سنتهای بسیار قدیمی و نادر وجود داشته باشد، برخی میتوانند برای باورمندانشان بسیار خطرناک باشند، زیرا اعتقاد راسخی به آنها وجود دارد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۹ خرافه بسیار عجیب و باورنکردنی در سراسر جهان آشنا کنیم که بسیار متفاوت و گاهی حتی خطرناک هستند.
این خرافه از افسانه لوبیزیون یا لویسون گرفته شده است، هفتمین و نفرین شدهترین پسر تائو کرانا. گفته میشود که او ظاهر بسیار زشت و ترسناکی داشته و به همین خاطر چهره اش مترادف با مرگ بود. با ورود مهاجران اروپایی، ظاهر لویسون به یک گرگینه تغییر کرد. در حدود سال ۱۹۰۷، یک زوج مهاجر آلمانی از خوزه فیگوروا آلکورتا رییس جمهور وقت آرژانتین خواستند تا پدرخواندگی هفتمین فرزند پسر آنها را بپذیرد، زیرا این رسم تزار روسیه بود که در آن تزار به پدرخوانده هفتمین پسر خانوادهها تبدیل میشد. این ماجرا و نفرین لوبیزیون به سنتی ترکیبی تبدیل شده که در نهایت باعث گردید در سال ۱۹۷۴ قانونی توسط رییس جمهور ایزابل پریون تصویب شود که بر اساس آن نه تنها هفتمین پسر بلکه هفتمین دختر هر خانواده نیز توسط رییس جمهور به فرزندخواندگی پذیرفته میشدند.
اگر چه تعداد اندکی به تبدیل شدن هفتمین پسر به گرگینه باور دارند، اما این سنت در میان روسای جمهور آرژانتین ادامه دارد. خوان پریون، رییس جمهور سابق و شوهر ایزابل پریون بیش از ۱۹۸۲ پسرخوانده داشت و کارلوس منم، دیگر رییس جمهور این کشور بر اساس همین سنت پدرخوانده ۱۱۳۶ پسر بود. کریستینا فرناندز دو کیرشنر، از روسای جمهور اخیر آرژانتین نیز برای اولین بار مادرخواندگی یک پسر یهودی را پذیرفت در شرایطی که تا پیش از وی این سنت تنها مربوط به مسیحیان بود.
تیم بیسبال هانشین تایرگز که متعلق به شهر کانسای در ژاپن است، تیم دائماً بازنده قهرمانی بیسبال حرفهای منطقه نیپون است و رقبایشان، یومیوری جاینتس از شهر توکیو، پادشاه بیسبال ژاپن به شمار میآیند. علیرغم شکست هایشان، هانشین تایگرز طرفداران زیادی داشته و بدون اهمیت به نتایج تیمشان به ورزشگان میروند. در کمال ناباوری همگان، تایگرها در سال ۱۹۸۵ در مقابل تیم سیبو لاینز و به کمک بازیکن آمریکایی شان رندی باس برنده شده و قهرمان شدند. این پیروزی باعث شادی زایدالوصف طرفداران این تیم شد که روی رودخانه ابیسو در اوزاکا دور هم جمع شدند و هر یک از طرفداران که شباهت زیادی به یکی از بازیکنان تیم داشت خود را به درون رودخانه میانداخت. از آنجا که هیچ طرفداری شبیه رندی باس آمریکایی وجود نداشت، آنها مجسمه سرهنگ ساندرز را از یک مغازه یو اف سی مجاور آورده و به درون رودخانه انداختند.
پس از آن به مدت ۱۸ سال تیم تایگرز شکستهای پی در پی خورد و به لیگ برتر نرسید که باعث شد برخی آن را نتیجه نفرین روح سرهنگ ساندرز بدانند. در سال ۲۰۰۳، تایگرها توانستند به لیگ دسته برتر صعود کنند و بسیاری به این باور رسیدند که در نهایت این نفرین به پایان رسیده است. این بار به جای اینکه هر طرفدار نقش یکی از اعضای تیم را بازی کند، در کل ۵،۳۰۰ طرفدار به درون رودخانه پریدند که مرگ یکی از آنها را در پی داشت. رستورانهای کی اف سی مجاور مجسمههای خود را تا پایان مسابقات به داخل رستوران بردند. اما تایگرها موفق به قهرمانی نشد. در سال ۲۰۰۹ غواصان در نهایت توانستند بخشهایی از مجسمه سرهنگ ساندرز را از قعر رودخانه بالا بکشند. باور طرفداران ژاپنی تیم تایگرز این است که تنها با پیدا کردن قطعات این مجسمه و چسباندن آنها به هم میتوان این نفرین را از بین برد.
در روستاهای دوردست هند که دسترسی چندانی به آموزش ندارند خرافات بسیار شایع است. برخی روستاهای هند بر این باورند که کسانی که توسط سگها گاز گرفته میشوند، از آنها باردار شده و شبیه آنها عو عو میکنند. برخی حتی مدعی هستند که توله سگهای درون شکمشان را دیده و صدای آنها را در شکم قربانیان شنیده اند. اغلب آنها از مرگ بیم داشته و با جادوگرانی مشورت میکنند که مدعی هستند داروهای دست ساز آنها این تولهها را در شکم قربانیان از بین برده و از طریق سیستم گوارشی شان دفع خواهد کرد. این جادوگران به آنها هشدار میدهند که به پزشک مشاوره نکنند. بسیاری از پزشکان سعی کرده اند به مردم این مناطق هند در مورد اهمیت مراجعه به پزشک و دریافت داروهای ضد هاری در زمان مقتضی هشدار دهند.
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد که برخی خانوادههای چینی ازدواج ارواح انجام دهد. یک دلیل این سنت مرگ یکی از زوجین است. اگر مرد در دوران نامزدی بمیرد، نامزد او باید با یک جوجه خروس ازدواج کند، اما اکثر زنان با این موضوع مخالفت میکنند، زیرا چنین کاری به معنای امتناع از ازدواج و تجرد، شرکت در مراسم تدفین و عزاداری و زندگی با خانواده نامزد فوت کرده شان است. برخی خانوادههای ثروتمند که پسرشان مرده، دختری را با پول راضی به ازدواج با وی میکنند و پسری را برایش به فرزندخواندگی میگیرند تا نسلشان ادامه داشته باشد. پسر نیز بعد از مرگ نامزدش میتواند با جنازه او ازدواج کند. دلیل دیگر برای عروسی ارواح این باور است که برادر کوچکتر نباید پیش از برادر بزرگ ترش ازدواج کند. گاهی اوقات نیز گفته میشود که ارواح از دنیای مردگان درخواست ازدواج میکنند، زیرا همسری ندارند. همچنین کسانی هستند که برای مردگان همسر پیدا کرده و ترتیب مراسم ازدواجشان را میدهند.
سنت کشیدن شکل آلت تناسلی مردانه در بوتان به دوران ساخت زیارتگاه چیمی لهاخانگ در نزدیکی پوناخا باز میگردد که به افتخار لاما دروکپا کانلی در قرن پانزدهم ساخته شد، کسی که عموماً با نام «دیوانه الهی» یا «قدیس دیوانه» شناخته میشود، زیرا آموزههای عجیب و غیرمعمولی داشت. تاریخ نگاران بر این باورند که اهمیت سمبلیک آلت تناسلی در گذشته دین این مردمان با بودیسم ترکیب شد، پس از اینکه دین بودایی به دین رسمی مردمان بوتان تبدیل گردید. سنت کشیدن شکل آلت تناسلی روی دیوار خانههای جدید یا پلاک کامیونها در مناطق روستایی بوتان هنوز هم رایج است، اگر چه در مناطق شهری دیده نمیشود. همچنین مجسمههایی به این شکل بر سر در خانهها نصب شده یا به جای مترسک در مزارع نصب میشود. همچنین در معبد چیمی لهاخونگ نیز مردم با توسل به این قدیس دین بودایی و استفاده از مجسمههایی به شکل آلت مردانه، خواستار خوشبختی برای فرزندان خود یا صاحب فرزند شدن میشوند.
هیچ کس نمیداند چطور و چرا این خرافه شکل گرفته اگر چه برخی آن را نشأت گرفته از داستانهایی متعلق به دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میدانند که به مردم در مورد احساس دل پیچه، تهوع، خفگی و فلج شدن صورت پس از استفاده از پنکه هشدار میدادند. یک تئوری توطئه وجود دارد مبنی بر اینکه دولت کره جنوبی این خرافه را درست کرده تا مردم را از مصرف زیاد انرژی در دوران بحران انرژی در دهه ۱۹۷۰ برحذر دارد. حتی برخی تا جایی پیش رفته اند که دلایل علمی مانند بالا رفتن دمای بدن در فصل گرما، کاهش دمای بدن در طول شب و خفگی در اثر جابجایی اکسیژن و مسمومیت با گاز دی اکسید کربن را به استفاده از پنکه برقی نسبت دهند.
افسانههای متعددی وجود دارد که کلاغها را به برج لندن مرتبط میسازند. بر اساس داستانهای فولکلور، کلاغهای وحشی همواره به خاطر بوی اجساد مردمی که آنجا اعدام میشدند، برای دههها آنجا زندگی میکردند. گفته میشود که وقتی آن بولین در سال ۱۵۳۵ اعدام شد، کلاغهای برج بی صدا و بی حرکت شدند و در سال ۱۵۵۴ چشمهای سر بریده شده بانو جین گری را خوردند. اما برخی تاریخ نگاران بر این باورند که اولین کلاغهای اهلی ظاهراً به عنوان حیوان خانگی برای خدمه به برج لندن برده شدند، پس از آنکه شعر «کلاغ» ادگار آلن پو باعث علاقه گسترده و شدید مردم به این پرنده شد. کلاغهای برج لندن همانند سربازان و نیروهای پلیس دارای کارتهای شناسایی هستند. با آنها شبیه خاندان سلطنتی رفتار شده و رژیم غذایی غنی تشکیل شده از میوه تازه، پنیر، گوشت همراه با ویتامینها و دیگر ترکیبات غذایی مغذی دریافت میکنند.
برخلاف کلاغهای وحشی که معمولاً بین ۱۰ تا ۱۵ سال زندگی میکنند، کلاغهای برج لندن تا ۴۰ سال نیز زنده میمانند. در ۱۳ سپتامبر ۱۹۸۶ بود که کلاغی به نام جرج به خاطر حمله به آنتنهای تلویزیونی و خراب کردن آنها از برج لندن اخراج شده و به باغ وحش ولش مانتن منتقل شد. در سال ۱۹۹۶ نیز دو کلاغ دیگر به خاطر بدرفتاری با ساکنان برج اخراج شدند. برخی کلاغها نیز از خدمت فرار میکنند. کلاغی به نام گروگ، بعد از ۲۱ سال خدمت صادقانه، برج لندن را رها کرده و به یک کافه رفت. کلاغ دیگری به نام ادگار سوپر خود را به مردگی زد و نگهبان کلاغها او را بیرون گذاشت، اما وی در ادامه از آنجا فرار کرد.
پنجرههای جادوگری عمدتاً در ورمونت دیده شده و اغلب در خانههای مزرعهای که در قرن نوزدهم ساخته شده اند. توضیحات متعددی برای ساختن مورب پنجرهها موجود دارد. این پنجرهها که با نام پنجرههای تابوتی نیز شناخته میشوند بعضی وقتها به خاطر نداشتن فضای کافی پس از توسعه خانه، به شکل مورب ساخته میشدند.
نفرین عشقی اسکار در صنعت سینمای هالیوود بسیار شناخته شده است، جایی که بسیاری از بازیگران زن مدت کوتاهی بعد از دریافت جایزه اسکار نامزد یا شوهر خود را از دست داده و از وی جدا میشوند. برخی از این بازیگران مانند بتی دیویس، الیزابت تیلور، مگی اسمیت، اما تامپسون، هلن هانت، هالی بری، رییس ویثرسپون، کیت وینسلت، ساندرا بولاک، آنجلینا جولی و ریچل ویز به چنین سرنوشتی دچار شدند. همچنین بازیگرانی بوده اند که این نفرین را شکست داده اند که از آن میان میتوان به سوفیا لورن، مریل استریپ، هلن میرن، کیت بلنشت، مگی اسمیت و جودی دنچ اشاره کرد.
منبع: روزیاتو