به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: وقتی در اسفندماه ۱۴۰۰ هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال حکم به معلق شدن رئیس وقت، عزیزی خادم داد و سپس در یک جلسه تکمیلی در خرداد ۱۴۰۱ نامبرده را به طور قطعی خلع کرد، قدم در راهی گذاشت که هیچ یک از فدراسیونهای ورزشی دیگر کشورمان شهامت گام نهادن در آن را از خود بروز نداده بودند و در گذشته هیچ هیأت رئیسه دیگری در سایر ورزشها علیه رئیس وقت کودتا نکرده بود. امروز هم از دیدگاه عدهای همان احتمال و خطر مهدی تاج را تهدید میکند، زیرا ماجدی با تلاش برای باقی ماندن در هیأت رئیسه لابد همان خوابهایی را برای تاج میبیند که این هیأت برای عزیزی خادم دید.
ماجدی به هیچ روی در اندازههای تصدی این سمت نبود و برکناری او همانقدر الزامی و سزاوارانه نشان میداد که عزل عزیزی خادم. اما ته فکر ماجدی و همفکران اندک او در هیأت رئیسه فدراسیون همان افکار و امیدهایی جریان دارد که در زمان وقوع ماجراهای قبل هم وجود داشت. امید این طیف به این است که تاج و همراهانش در ماههای پیشرو و بخصوص در ارتباط با تدارکات جام جهانی ۲۰۲۲ و سپس در جریان این مسابقات چنان لغزشهای بزرگی داشته باشند که بتوان پس از پایان این رقابتها در یک مجمع اضطراری تازه او را هم برکنار کنند و یکبار دیگر پست ریاست موقت فدراسیون به ماجدی و یا یکی از همراهان او برسد و اینبار در مجمع بعدی و نهایی فدراسیون برخلاف رویدادهای روز ۸ شهریور سمت ریاست موقتی خود را به ریاست دائمی تبدیل کنند.
با این حال، این جریان فکری و گروه کاری برای رسیدن به مقصودش باید اکثریت عددی را در هیأت رئیسه در دست داشته باشد و این چیزی است که این گروه از آن برخوردار نیست و انتخاب مجدد کارلوس کیروش به سرمربیگری تیم ملی که اواخر هفته گذشته رسمی و نهایی شد، نشانه روشن و صریح این مسأله است. در بافت تازه هیأت رئیسه هم مهدی محمدنبی و منصور قنبرزاده که در مجمع آخر نواب رئیس اول و دوم شدند و هم محمدرضا ساکت که همشهری و همراه همیشگی مهدی تاج بوده و عضو هیأت رئیسه شد، با رئیس جدید همسو و متحد هستند و فقط خود ماجدی و خداداد افشاریان هستند که به جناح مخالف تعلق دارند.
مشخص نیست که به جز «نایب رئیس بانوان» فدراسیون آیا فرد دیگری هم به هیأت رئیسه میپیوندد یا خیر و تکلیف دبیر جدید هم معلوم نیست اما اگر شرایط فعلی پابرجا بماند، هر تصمیم تازهای که تاج در مورد مسائل جاری بگیرد، با توجه به تعداد بیشتر موافقان وی وتو نخواهد شد. به این ترتیب در «شطرنج قدرت» جاری در فدراسیون فعلی، تاج پرتجربه از رقبایی که قدری از او جوانتر، اما از منظر کارهای اجرایی و تشکیلاتی و طراحیهای استراتژیک از او سالها عقب و ناکارآمدتر هستند، کاملاً پیش افتاده و «بازی» در دست او و بواقع در ید قدرت کهنهکاران این حرفه است.