به گزارش مجله خبری نگار/فوتبال ۳۶۰: هر چقدر هم که رنگینپوستان آمریکای لاتین را با پدیده نژادپرستی اذیت کنند، هر چقدر هم به آنها در رابطه با نداشتن رویکرد حرفهای در انتخاب تیم طعنه بزنند، هر چقدر هم که اروپاییها پدیدههای فوتبال خودشان را به استعدادهای ناب فوتبال در آمریکای جنوبی ترجیح بدهند؛ باز هم اروپا، هوای معتدلش، چمنهای سبز و ورزشگاههای پیشرفتهاش میدانند به اندازه آمریکایجنوبی از معادن طلای فوتبالی غنی نخواهند بود. فوتبال در اروپا به ستارگان اهل امریکای جنوبی نیاز مبرم دارد و این نیاز زمینهساز رقابت مجدد برزیل و آرژانتین، این بار نه در دیدار رو در رو بلکه در صادرات بازیکن به لیگهای اروپایی بوده است.
در برزیل مردم یا فوتبالیست میشوند و یا علاقهمند به فوتبال. اگر چه رشتههای دیگر ورزشی و زمینههای دیگر شغلی هم در این کشور فعال و بعضا موفق هستند، اما کوچه پس کوچههای شهرهای برزیلی با درخشش جذاب فوتبال خیابانی و زمینهای خاکی و چمنی گواهی میدهند در سرزمین سلسائو، فوتبال چیز دیگریست. بر همین مبنا برزیل از بزرگترین صادر کنندگان بازیکن فوتبال به تمام دنیاست که اروپا سهم بالایی از واردات این ستارههای مستطیل سبز دارد. رقابت بین برزیل و آرژانتین یک جنگ دیرینه در مستطیل سبز است. وقتی مارادونا با جام قهرمانی جام جهانی فریاد میزد؛ «ببینید ما قهرمان شدهایم، ببینید که برزیل قهرمان نیست» در واقع به فوتبال دوستان کشورش برتری در یک نبرد سنتی را گوشزد میکرد. با این وجود آرژانتینیها با وجود نزدیک شدن گاه و بیگاه در تعداد بازیکنان شاغلش در اروپا به برزیل، تقریبا همیشه پشت سر این رقیب بزرگ در این زمینه قرار گرفته است. کشور برزیل در حال حاضر بیش از هزار و ۲۰۰ بازیکن شاغل در اروپا دارد که این بازیکنان با تراکمهای مختلف در لیگهای اروپا مشغول فعالیت هستند. برتری کنونی برزیل در تعداد بازیکن شاغل در اروپا نسبت به آرژانتین، یک استیلای قاطعانه است چرا که آرژانتین فعلا تعداد فوتبالیستهای شاغلش در اروپا به ۸۰۰ نفر هم نمیرسند. با وجود اینکه صادر کردن ۸۰۰ بازیکن به فوتبال پیشرفته قاره سبز، به انجام رساندن یک پروژه بزرگ به شمار میرود، اما آرژانتینیها در این زمینه باز هم از برزیل خیلی عقبتر هستند. این تعداد در سالهای مختلف با نوسانات متعددی همراه بوده که بعضا رقابت را بین ۲ غول آمریکای لاتین در صادرات بازیکن نزدیک کرده، اما باز هم این سلسائو بوده که دست برتر را در مقابل آلبیسلسته در این زمینه داشته است.
هر کدام از لیگهای معتبر اروپا به اقتضای شرایط اجتماعی، زبان کشور و سیاق فوتبال در آن لیگ همواره میزبان بازیکنان متعددی از آرژانتین و برزیل هستند. لیگ جزیره در شرایط فعلی بیشتر به سمت برزیلیها متمایل است و اهالی سلسائو که به فوتبال انگلیس مهاجرت کردهاند با ۲۵ بازیکن تقریبا ۲ برابر آرژانتینیهای شاغل در لیگ برتر هستند. آلبی سلسته فعلا ۱۳ بازیکن در این لیگ دارد. لالیگا، اما با خاطرات شیرین مسی به تصرف هموطنان ستاره سابق بارسلونا درآمده است. لیگ اسپانیا ۲۹ بازیکن آرژانتینی را در خودش جای داده و این در حالی است که سهم برزیل در سطح اول فوتبال این کشور ۲۲ بازیکن است. در ایتالیا باز هم کفه به سمت هموطنان نیمار سنگینی میکند و ۲۲ ستاره اهل برزیل این لیگ در مقابل ۱۷ آرژانتینی لیگ ایتالیا جمعیت بیشتر را در اختیار دارند. آلمان، اما در حال حاضر اقبال چندانی به ستارههای امریکای لاتین ندارد و مقایسه تعداد این بازیکنان در این لیگ چندان مورد توجه نیست. در فرانسه هنوز جادوی مسی کار خاصی انجام نداده و نیمار در کنار هموطنان بیشتری توپ میزند. برزیلی با ۲۱ بازیکن، ملیت پیشتاز در لیگ یک فرانسه است و فوتبال آرژانتین در این لیگ فقط ۷ بازیکن با شناسنامه آرژانتینی را میبیند. در میان لیگهای معتبر قاره سبز، پرتغال ماجرای متفاوتی را روایت میکند و تقریبا میشود گفت لیگ این کشور تبدیل به یک مستعمره شده است. پرتغال در سطح اول فوتبال کشورش حضور ۱۲۴ بازیکن برزیلی را تجربه میکند که این موضوع به لقب قدیمی آنها هم بیربط نیست. در حقیقت پرتغال سلسائوی اروپاست و برای اثبات این مطلب کافیست بدانیم برزیل انتخاب اول باشگاههای پرتغال برای خرید بازیکنان خارجی به شمار میرود و شاید انتخابهای بعدی آنها هم برزیل باشد و فقط در صورتی به سراغ دیگر مهرهها بروند که برزیلی مدنظرشان را در پست مورد نظر پیدا نکنند. کشور کریستیانو رونالدو تقریبا خانه دوم مردمان کشور رونالدو نازاریو یا دستکم فوتبالیستهای این کشور است. آرژانتینیها با هجوم سنگین کشور رقیب به لیگ پرتغال در این قسمت از اروپا منزوی به شمار میروند و با ۶ بازیکن حرف چندانی برای گفتن در مقابل برزیل ندارند.
مهاجرتها از هر مبدا به هر مقصدی با تبعات مثبت و منفی برای مبدا و مقصد همراه هستند، اما مهاجرتهای فوتبالی از ۲ کشور صاحب فوتبال در آمریکای لاتین به اروپا تقریبا برای هر ۲ طرف مهاجرت، مثبت تلقی و با استقبال صادرکنندگان و واردکنندگان بازیکن مواجه میشود. باشگاههای فوتبال در برزیل و آرژانتین با تمرکز زیاد و ارتباط با استعدادیابها و مدیر برنامههای اروپایی در صدد معرفی کردن جوانان مستعدشان در مستطیل سبز برای باشگاههای اروپا هستند تا بتوانند از پرورش این بازیکنان و فروش خوب آنها تراز مالی باشگاهشان را ارتقا بدهند. این معامله برای اهالی امریکای لاتین فقط اقتصادی نیست و نوجوانان با استعداد این قاره با مهاجرت به کشورهای پیشرفته اروپا از خطرات زندگی در میان باندهای مواد مخدر و محدودیتهای حاکم بر کشورهایشان در امان میمانند. ضمن این که در مقصد این مهاجرت، بهترین و مجهزترین آکادمیهای فوتبالی منتظر به شکوفایی رساندن استعداد این بازیکنان و آماده کردن آنها برای تیمهای ملی خودشان خواهند بود. در سوی مقابل باشگاههای اروپا هم ضمن نگاه به پیشرفت تیم و بهرهمندی از تمام ستارههای دنیا و به طور خاص امریکای لاتین، نگاه اقتصادی به این موضوع هم دارند و قیمت خرید بازیکنان جوان برزیلی و آرژانتینی در سنین پایین قابل قیاس با قیمت فروش آنها در سالهای پیشرفت نیست و اگر باشگاهی بتواند درست و حساب شده روی ستارههای سلسائو و آلبی سلسته سرمایهگذاری کند، میتواند مطمئن باشد یا او را با مبلغی چندین برابر قیمت خرید به فروش خواهد رساند و یا این که با حفظ آن ستاره قراردادهای تبلیغاتی سنگین و خوبی را به امضا میرساند. با این وجود ۲ کشور مبدا صادرات بازیکن فوتبال در سالهای اخیر برای هدر نرفتن استعداد بازیکنانشان و اروپایی نشدن زودتر از موعد آنها قوانینی را هم وضع کردهاند که باشگاههای اروپایی را بعضا با محدودیت هم مواجه میکند. این قوانین، هدف مهم دیگری راه هم دنبال میکنند و برزیل و آرژانتین نمیخواهند با صادرات بازیکنان نوجوان شناسنامه اروپایی آنها خیلی زود ثبت شود و ستارههای امریکای جنوبی در جوانی شهروند کشورهای اروپایی شوند و نتوانند برای تیم ملی دیگری به میدان بروند. نوجوانان و جوانان اهل امریکای لاتین و به طور خاص اهالی برزیل و آرژانتین وظیفه بزرگی در قبال کشورشان را خیلی زود به عهده میگیرند و به جای طلا، نفت، آهن و سایر مواد معدنی کار ارزآوری را برای ملتشان به دوش میکشند. در آمریکای جنوبی فقط معادن معدنی نیستند که به اقتصاد کشورها کمک میکنند و باشگاههای فوتبال معادن سرشار بازیکن به شمار میروند که میتوانند با صادر شدن به اروپا به وضعیت مالی مردمشان کمک شایانی انجام دهند.