به گزارش مجله خبری نگار، فرزاد رمضانی بونش درخصوص تحولات اخیر افغانستان به ویژه انفجارهای رخ داده در این کشور اظهار داشت: اگر نگاهی به روند تحولات داشته باشیم اصولا در سالیان گذشته هم این گونه بوده که در فصل بهار و با توجه به نوع جغرافیایی مناطق سردسیر و شمالی افغانستان دوران جدیدی از درگیریهای داخلی در این کشور به وقوع پیوسته است. البته در سالهای گذشته طالبان تلاش میکرد تا عملیات بهاره را علیه دولت وقت گسترش دهد.
وی تصریح کرد: در حال حاضر که طالبان خود را حکومت مشروع میداند مخالفان به نظر میرسد این عملیات را آغاز کرده اند و آغاز بهار نقطه عطفی برای عملیاتها و مباحث سیاسی-نظامی در افغانستان است. بسیاری از گروهها در تحولات افغانستان نقش آفرینی میکنند که مهمترین آنها جبهه مقاومت ملی افغانستان به فرماندهی احمد مسعود میباشد که به نوعی بیشتر نیروهای امنیتی-نظامی دولت افغانستان در داخل این جبهه قرار دارند.
این پژوهشگر مسائل منطقه همچنین بیان کرد: از سوی دیگر شاهد افزایش جبهههای گوناگون در افغانستان هستیم مانند چریکهای شورای عالی مقاومت ملی که در چند استان اعلام موجودیت کردند و یا چریکهای آزادی بخش و همچنین جبهه ملی آزادی در غرب افغانستان و برخی نیروهای دیگر که در مجموع حدود هشت جبهه نظامی و سیاسی را تشکیل میدهند و تلاش میکنند که طالبان را به چالش بکشند.
رمضانی بونش ادامه داد: در چنین وضعیتی طالبان با چالش داخلی روبرو است و نوعی شکاف هم از سوی دو جناح شکل گرفته است و به نظر میرسد نوع نگرشها در داخل افغانستان تا حدودی تغییر کرده در میان رهبران طالبان هم دیده میشود.
این کارشناس مسائل منطقه خاطر نشان کرد: تحولات گوناگونی در افغانستان رخ داده از جمله مهاجرت، فقر غذایی، ناتوانی طالبان در تأمین امنیت غذایی مردم و بحرانهای دیگری که در داخل افغانستان تلنبار شده ضمن اینکه عدم شناسایی طالبان از سوی جامعه جهانی به عنوان یک متغیر بسیار مهم به شمار میرود که فشار زیادی به آنها میآورد.
وی تأکید کرد: علیرغم اینکه طالبان تلاش کرده مدیریت بهتری را به انجام برساند، اما نتوانسته به مشابه یک دولت روند تحولات گوناگون و امنیت را به ارمغان آورد.
این تحلیل گر مسائل منطقه همچنین اظهار داشت: بسیاری از تحلیل گران نسبت به نوع نگاه طالبان و عدم عقب نشینی و گسترش این جریان را به نوعی خودکامگی و اصرار بر مواضع خودشان تلقی میکنند آن هم با عدم پذیرش سایر جریانها و اقوام دیگر. این مسئله میتواند جنگ داخلی را در افغانستان رقم بزند.
رمضانی بونش در ادامه ابراز داشت با این وضعیت به نظر میرسد اگر طالبان وارد عقب نشینی و پذیرش گفتگوهای جدی بین الفغانی نشود میتوانیم شاهد تداوم و تجمیع بحرانهای گوناگون در داخل افغانستان باشیم و با ضعف بیشتر طالبان گروههای دیگری مانند داعش و القاعده حضور خواهند داشت و روند ناامنی افزایش پیدا میکند.
وی تصریح کرد: در کنار این مسائل با گرمتر شدن هوا و افزایش حضور جریانهای مختلف طالبان نمیتواند هم زمان در چندین جبهه مشغول به مدیریت سیاسی، نظامی و یا اقتصادی شود و اگر این روند ادامه یابد قطعا طالبان با چالش مواجه خواهد شد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: موج عظیمی از مهاجرت آن هم به خاطر ناتوانی طالبان در روند مدیریت اقتصادی، سیاسی و نظامی این کشور اتفاق افتاده که مسلما بر همه همسایگان هم تأثیرات سیاسی و اقتصادی برجای میگذارد به ویژه موج پناهندگان که به شکل غیرقانونی و یا قانونی به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان میروند و علیرغم آنچه که طالبان وعده داده بود، اما ناتوانی مقامات طالبان در عمل به وعدههای خود و همچنین ایجاد ناامنی و هراس در جامعه افغانستان بیشتر به چشم میخورد. همین مسئله در کنار ناامنی غذایی موجب افزایش فقر و مهاجرت در افغانستان شده است.