مجله خبری-سبک زندگی نگار: هر ملتی از آغاز پیدایش تاکنون برای خود آداب و سننی داشته که همیشه مورد احترام بوده و هر ساله نیز آن را به جا آورده اند. چرا که هر سنتی یاد آور یک بزرگداشت میباشد. در تقویم ایران نیز ایامی هست که مردم به آن اهمیت ویژ های قائلند و پاینبد این رسوم قدیمی میباشند و در روزهایی که جشن و سرور باشد مردم دوست دارند که در آن به شادی بپردازند و از آن روز نهایت استفاده را ببرند.
البته ایامی نیز وجود دارد که متعلق به گذشتههای خیلی دور است و شاید امروزه کمتر به آن پرداخته یا توجه شده است یکی از این روزها، سپندارمذگان روز عشق ایرانیان قدیم و باستان است. روز سپندارمذگان روز عشق به زن و زندگی نیز نامیده شده است. با اینکه تصور میشود که روز عشق متعلق به خارجیها میباشد و ما این روز را از اروپاییها به عاریه گرفته ایم، ولی اگر در فرهنگ غنی کشور خودمان دقت کنیم در مییابیم که در ایران باستان روز عشاق وجود داشته و مربوط به فرهنگ بسیار غنی ما ایرانیان است.
آداب و رسوم گذشتهی هر ملتی در واقع هویت و شناسنامهی آن ملت است بنابراین اگر هویت یک ملت دچار اختلال شود تفکر آن ملت نیز نابود میشود و به گه گرا کشیده میشود. مهمترین علتی که میتواند موجب احیا و یا نابود شدن یک ملت باشد فرهنگ آن ملت است که میتواند یک جامعه را به پیشرفت و رونق برساند یا به ورطهی نابودی بکشاند همیشه افرادی در تاریخ هر ملتی از گذشته تا کنون وجود داشته اند که توانسته اند فرهنگ و آداب گذشتهی خود را به نحو تاثیر گذاری به دیگر جهانیان بشناسانند و آوازهی کشور خود را تا قرنها پایدار نگه دارند. به طور کلی میتوان گفت که ارزش فرهنگی یک قوم و ملت همیشه دارای اهمیت فراوان میباشد و برای حفظ این کیفیت، سطح علمی و فرهنگی جامعه همیشه باید به روز باشد.
مردمان ایرانی از جمله مردمانی هستند که دارای فرهنگ با اصالت و با شکوه هستند. در ایران باستان مناسبتهایی وجود داشته که مردم در آنها شرکت کرده و به جشن و سرور و شادی میپرداختند این جشنها نشانگر روحیهی شاد و خلق و خوی و فلسفه زندگی و به طور خلاصه دیدگاه ایرانیان باستان را به تصویر میکشد البته ما زیاد از آداب و رسوم و مراسم گذشتهی کشورمان آگاهی کافی نداریم و وقتی که یکی از آن مراسم را میشنویم برای ما بسیار عجیب و غریب جلوه میکند برای آشنا شدن بیشتر با این فرهنگ با شکوه تنها راه مطالعه درمورد آن است.
بهمن، ماه شور و شوق در میان عاشقان است ماهی که آسمان نیز با زمین همراه شده و همه جا را لباس سفید عروسی آذین میبندد و زمستان که با برف نقاشیهای زیبا را در خیابانها و کوچه پس کوچهها ترسیم میکند. وقتی که ٢۵ بهمن (١۴ فوریه) فرا میرسد خیابانها و مغازه رنگ و بوی خاصی به خود میگیرند مغازههایی که اجناس لوکوس و فانتزی (مانند عطر و ادوکلن عروسکهای خرسی و شکلاتهایی با بسته بندی شکیل) میفروشند و بیشترین مشتریها را در این زمان دارند همه جا صحبت از روز عشق و عشاق میشود و البته این روزها دیگر همه با معنای کلمه روز عشق آشنا هستد و کلمه عجیبی برای هیچ کس نیست، اما چگونگی پیدایش روز عشق و عشاق به این صورت است که:
همزمان با حکومت امپراطوری ساسانی در ایران، در قرن سوم میلادی در روم باستان پادشاهی حکومت میکرد که کلودیوس نام داشت. کلودیوس معتقد بود که برای اینکه یک سرباز با تمام جان برای کشورش بجنگد باید مجرد و تنها بوده و هرگز تن به ازدواج ندهد؛ لذا سربازان رومی حق ازدواج با هیچ کسی را نداشتند و در کل ازدواج برای سربازان ممنوع بود. کلودیوس به حدی خونخوار و سنگدل بود که هیچ سربازی از ترس جانش حتی به ازدواج فکر نمیکرد چه برسد که واقعا ازدواج کند.
اما در آن میان کشیشی بود که "والنتاین" نام داشت او به طور پنهانی سربازانی را که دارای معشوقه بودند به عقد هم در میآورد. وقتی کلودیوس از این کار کشیش آگاه شد فرمان داد تا والنتاین را به زندان بیندارند. اما از بخت بد والنتاین در زندان دلبستهی دختر زندانبان شد، اما فرمانروا والنتاین را به حکم جاری کردن عقد عاشقان به اعدام محکوم کرد... و از آن روز به بعد والنتاین لقب شهید در راه عشق نامیده شد و نمادی برای عاشقان واقعی است. البته برای دو زوج عاشق روز خاصی برای ابراز عشق وجود ندارد بلکه برای آنها همیشه روز عشق است.
شاید خیلیها به دلایلی ندانند که روز روش عشق و عاشقان در ایران باستان از بیست قرن پیش وجود داشته در حالیکه در روم باستان سه قرن بعد از میلاد مردم به وجود آن پی برده اند.
روز عشق در تقویم جدید ما ایرانیان برابر است با ٢٩ بهمن یعنی درست ۴ روز بعد از روز عشق میلادی. این روز در فرهنگ و تمدن ایرانی با نام "سپندار مذگان" یا "اسفندار مذگان" شناخته میشود. سپندار مذگان به خاطر پاسداشت روز عشق و روز زندگی به این نام شهرت یافته است و علت نام گذاری آن به این علت بوده است. و، اما حکمت اینکه چرا به روز عشق نام گذاری شده به این شرح میباشد:
در ایران باستان تعداد روزهای هر ماه سی روز کامل بوده است و تمامی ماهها دارای اسم مخصوص به خود بودند وهم چنین روزهای ماه نیز نامگذاری شده بودند مثلا روز اول "روز اهورا" روز دوم، "روز بهمن" (فکر، سلامت) که اولین صفت خداوند کریم است، روز سوم "اردیبهشت" یعنی خوبترین صداقت و پاکی که دوباره از صفت باری تعالی است، روز چهارم "شهریور" یعنی پادشاهی آرمانی و روز پنجم "سپندار مذ" نام داشته. است. در واقع "سپندار مذ" عنوان زمین خاکی بود است یعنی منتشر کننده، متواضع، پاک. زمین سمبل عشق است چرا که با تواضع و بدون هیچ چشم داشتی به همه عشق نثار میکند همه را به یک چشم مینگرد بین زشت و زیبا فرقی نمیگذارد و مانند مادری دلسوز و فداکار همه را در دامان پر خیر و برکت و پر محبت خویش به آغوش کشیده و از آنها مراقبت میکند به همین سبب در فرهنگ و ادب ایران باستان سپندار مذگان نشان عشق و مهربانی است در هرماه، یک بار نام روز و ماه به یک نام واحد درمی آمده است که اگر روز و ماه هم اسم میشدند مجلس جشن و سرور به پا میشد.
به عنوان مثال شانزدهمین روز هر ماه "مهر" نامیده میشد برای همین ماه مهر لقب "مهرگان" به خود گرفت؛ و روز پنجم هر ماه "سپندارمذ" یا "اسفندار" نامیده میشد که جشنی با این نام نیز به پا میشد. سپندار مذگان جشن زمین و پاسداشت و احترام به عشق است که هر دو در کنار هم مکمل و کامل کنندهی هم هستند و بدون همدیگر معنا و مفهومی ندارند در این روز مردان از زنان خود کادو دریافت میکردند و مردان نیز دختران و زنان را بر اریکه شاهی نشانده و به آنها هدیه میدادند و اینگونه عشق خود را به هم نشان میدادند.
حکمت گرامی داشت این روز به عنوان "روز عشق " به اینگونه بوده است که در تقویم ایران باستان هرماه کلا "سی" روز بوده است و همهی ماهها از اسامی خاصی برخوردار بودند حتی روزها نیز برای خود اسم مخصوصی داشتند. روز پنجم هر ماه "سپندار مذگان " تلقی میشد سپندار مذ عنوان ملی زمین یعنی گسترش دهنده پاک و متواضع میباشد زمین سمبل عشق و لطافت است چرا که با همه وجودش به همه چیز و همه کس عشق میورزد در نگاه او زشت و زیبا یکی هستند و بر همدیگر رجحان و برتری ندارند زمین همانند مادری مهربان همه را درآغوش کشید و آنها در خود حفظ میکند برای همین است که توانسته عنوان عشق را نصیب خود کند. (شاید باز هم زمان آن نیست که همانند سالهای پیشین و سدههای دور در ایران مهرگان و جشن سپندار مذگان را پاس بداریم آیا برای چنین روزی باید باز هم صبر کنیم ایکاش میتوانستیم به احیای سنتهای زیبای دیرین خود عمل کنیم).
گفتیم که این روز برای زنان و مردان روز توصیف نشدنی بود آنها در این روز به همدیگر عشق میورزیدند و از همدیگر تشکر و قدر دانی میکردند زنان به پاس احترام و عشق به شوهرانشان به آنها تحفه میدادند و مردان نیز دختران و زنانشان را بر مرکب پادشاهی قرار میدادند و گوش به فرمان آنها شده و با کادو و هدیه اردات خودت را به زنانشان نشان میدادند.
این کار یک تلنگر برای مردان تلقی میشد تا ارزش و مقام مادر وهمسرانشان را بدانند و به آنها احترام بگذارند البته این جشنها تا مدتها تداوم داشته و به صورت باشکوه وعظیم برپا میشد و تا احترام گذاشتن مردان به زنان همچنان در طول زندگی ادامه داشته باشد.
جشن برزیگران اسم دیگر سپندارمذگان است در این روز جشنهای مختلفی با اعمال متفاوت برگزار میگردید. اولین جشن، جشن مژدگیر یا مرد گیران نام داشت که مخصوص زنان بود در این روز زنان از مردان خود هدیه دریافت میکردند و بدین طریق مردان سپاسگزاری خود را به زنان نشان میدادند و از آنها تشکر و سپاسگزاری مینمودند اهمیت بیشتر اسپندگان امروزه بیشتر به دلیل مورد توجه و اهمیت دادن به مقام والای زن در خانواده است.
با توجه به روایات برجای مانده از گذشته ابوریحان بیرونی نقل کرده است که مردم عامه در این روز دست به کارهای مختلفی از جمله رسوم جادویی میزدند تا به این طریق حشرات موذی را دور کنند، اما به عقیده ابوریحان این رسمها جدید و بی بنیاد بوده است.
در کتاب آثارالباقیه از ابو ریحان بیرونی که در سنه ٣٩١ به رشته تحریر در آمده است نوشته شده:وقتی که در مورد جشنهای منصوب به ایرانی سلام به میان میآید از جشنی اسم برده میشود که در روز اسفندار مذ در ماه اسفندارمذ، یعنی در پنجم اسفد بر پا میشد.
در ایران باستان، در فصل بهار روزی در تقویم بوده که در آن روز جشن مفصلی میگرفتند و این جشن فقط مخصوص زنان بوده و بانوان در آن روز از آزادی عمل بیشتری بر خوردار بودند و مخصوصا دختران مجرد و دم بخت را تشویق به انتخاب همسر میکردند به همین جهت این جشن با نام جشن "مرد گیران " مشهور است؛ و بعدها با ورود دین و مذهب این جشن دستخوش تغییر گردید در ابتدا این جشن فقط برای زنان مجرد بود بعد از تغییر به جشن زنان شوهردار بدل گشت و مردان در این روز به خاطر یک سال زحمت و خانه داری و محبت به همسر، به زنان خود هدیه میدادند تا به این طریق از زنان خود قدر دانی و تشکر نمایند، ولی کم کم این رسم منسوخ شد و بعدها دیگر خبری از جشن و سرور نبود و کم کم به ورطهی فراموشی سپرده شد.
در گذشته این جشن در روز پنجم اسفند برگزار می شد بهتر است که برای زنده کردن چنین رسوم شایستهای زنان عزیز کشورمان دست به کار شده و همایشها و کنفرانسهایی مبنی بر مسایل زنان و بزرگداشت مقام زن بر گزار کنند تا این رسوم همیشه پایدار بمانند.
تغییر همیشه باید در زندگی وجود داشته باشد چرا که هر تغییر یک نو آوری به همراه دارد که به نفع انسان است شاید برای تغییر روز عشق و زندگی هنوز هم دیر نیست و میتوانیم آن را از ٢۵ بهمن (ولنتاین) به ٢٩ بهمن (سپندار مذگان) انتقال دهیم و بدینگونه سنتهای با ارزش و غنی فرهنگ و تمدن کشورمان را زنده نگه داریم.