به گزارش مجله خبری نگار،ترنس استامپ، بازیگر برجسته سینما که در ۱۷ اوت چشم از جهان فروبست، میراثی ماندگار از نقشآفرینیهای متنوع و درخشان بر جای گذاشت؛ از موفقیت اولیهاش در نقش اصلی فیلم «بیلی باد» تا همکاری با کارگردانان بزرگ اروپایی نظیر پیر پائولو پازولینی (Teorema) و فدریکو فلینی (Toby Dammit) و البته بازگشت دوبارهاش به شهرت جهانی با ایفای نقش تهدیدآمیز ژنرال زاد در مجموعه فیلمهای «سوپرمن».
با این حال، در میان تمام آثار قابل تحسین او، فیلمی وجود دارد که بسیاری آن را اوج هنر بازیگری استامپ میدانند؛ اثری که گویی نقش اصلی آن برای او ساخته شده بود: «The Limey» به کارگردانی استیون سودربرگ.
«The Limey» بر اساس فیلمنامهای تیزبینانه از لم دابز، همکار پیشین سودربرگ در «Kafka» و «Haywire»، بهگونهای ساخته شده که تمام وجوه شخصیتی ترنس استامپ – شوخطبعی تلخ، شدت درونی، و کاریزمای سرد – را در قالب یک شخصیت به نمایش بگذارد.
استامپ در این فیلم نقش ویلسون، یک خلافکار سابق بریتانیایی را بازی میکند که برای گرفتن انتقام قتل دخترش به لسآنجلس سفر میکند. او گمان میبرد قاتل، یک تهیهکننده سالخورده موسیقی با بازی پیتر فوندا یا یکی از نزدیکان اوست.
این نقش، در عین حال که یادآور بازیهای پیشین او – بهویژه در فیلم «Poor Cow» اثر کن لوچ – است، انعکاسی از زندگی واقعی و جایگاه استامپ بهعنوان یکی از نمادهای دهه ۶۰ نیز به شمار میآید. سودربرگ و دابز از داستان انتقامجویانه فیلم، بهعنوان ظرفی برای پرداخت ایدههایی درباره آن دوران و وعدههای برآوردهنشدهاش استفاده کردهاند. نتیجه، شخصیتی پیچیده و چندبُعدی است: پشیمان و تسلیم، خشمگین و در عین حال گاه مهربان، بامزه و همزمان اندوهگین.
لزلی آن وارن، همبازی استامپ در فیلم، که نقش «الین» – معلم بازیگری دختر ویلسون – را ایفا میکند، از نخستین برخوردش با او در دورخوانی فیلمنامه یاد میکند:
«بسیار ترسیده بودم؛ او در واقعیت مردی بسیار مقتدر و تأثیرگذار بود.»
وارن میگوید این استرس به نفع بازی او شد، چرا که شخصیت الین نیز زنی مردد، محتاط و کمی نگران است. او برای نخستین ملاقات با سودربرگ، لباس و استایلی کاملاً متناسب با شخصیت الین انتخاب کرد. سودربرگ آن قدر این انتخاب را پسندید که لباسهای نقش را بر اساس همان استایل طراحی کرد.
وارن تعریف میکند که سودربرگ بهندرت بهطور مستقیم درباره شخصیت یا بازی با او صحبت میکرد؛ اما دقیقاً میدانست چگونه باید مسیر عاطفی بازیگر را هدایت کند. در صحنهای احساسی، او پیش از فیلمبرداری، یک جوک طولانی و بیمزه برای وارن تعریف کرد و گفت:
«اگر شروع به گریه کنی، دیگر متوقفش نخواهی کرد.»
این رویکرد غیرمستقیم، کاملاً با ساختار فیلمنامه و حتی تدوین فیلم همخوان بود. سودربرگ در تدوین، روایت خطی را برهم زد و فیلم را به یک «حافظه رویایی» تبدیل کرد؛ صحنههای یکسان را در لوکیشنهای متفاوت فیلمبرداری و سپس طوری مونتاژ کرد که مانند خاطرات مبهم بهنظر برسند.
وارن معتقد است این تکنیک باعث شد هر موقعیت حسی متفاوتی ایجاد شود: گفتوگو کنار دریا حال و هوایی داشت که کاملاً با همان صحنه در یک آپارتمان فرق میکرد.
هرچند بخشی از صحنههای مهم – از جمله یک صحنه عاشقانه بین او و استامپ – در نسخه نهایی حذف شد، وارن میگوید نتیجه را بهشدت دوست داشت:
تبلیغ
بهترین کیفیت رو با تخفیف بگیر✅
شروع کن
yn-ad
«فیلمی کاملاً متفاوت از آنچه انتظار داشتیم، اما فوقالعاده.»
او همچنین از بازی نیکی کت، دیگر بازیگر فیلم که اخیراً درگذشته، یاد کرد و گفت همه دیالوگهای بامزه او در نقش یک آدمکش نابجا، کاملاً بداهه بوده است.
برای وارن، تماشای دوباره «The Limey» در بزرگداشت سینماتک آمریکا، نشان داد که فیلم همچنان حس تازگی و قدرت خود را حفظ کرده و بازی ترنس استامپ همچنان همانقدر تأثیرگذار و مسحورکننده است که در ابتدای کار بود.