کد مطلب: ۹۰۶۸۶۰
|
|
۲۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۱

گران‌ترین تیم، فقط برای پُز دادن تاجر

گران‌ترین تیم، فقط برای پُز دادن تاجر
سنگین‌ترین شکست تاریخ فوتبال ملی و باشگاهی کشورمان توسط گران‌ترین تیمی که لیگ برتر به‌خودش دیده است رقم خورد؛ یکی از جدی‌ترین دلایل این ناکامی بزرگ را باید در عملکرد مدیرانی جست‌و‌جو کرد که ورزشی نیستند و برای دیده شدن میلیون‌ها دلار پول را برای بازیکنانی بی‌انگیزه هدر دادند

به گزارش مجله خبری نگار، استقلال چهارشنبه شب سنگین‌ترین شکست تاریخش را تجربه کرد؛ باخت برابر الوصل امارات که هم‎اکنون در رده هشتم لیگ امارات قرار دارد و به‌رغم این‌که بازیکنان باکیفیتی دارد، اما مثل الهلال، النصر، الاتحاد و... بازیکنان کلاس جهانی تراز اولی را جذب نکرده است و شاید حتی خودشان هم فکر نمی‌کردند بتوانند به این راحتی و با چنین اختلافی، استقلال را شکست دهند. تیمی با سابقه در آسیا که امسال بیشترین هزینه‌ها را در لیگ برتر انجام داده؛ طوری‌که بازیکنان نام‌داری، چون منیرالحدادی مجاب شوند دیده شدن در فوتبال اروپا را به‌امید دستمزد بیشتر در استقلال نادیده بگیرند و به جمع آبی‌پوشان بپیوندند. تلخ‌تر این‌که سنگین‌ترین باخت استقلال، بدترین شکست تاریخ تیم‌های ایرانی هم بود؛ آن‌هم توسط گران‌ترین تیمی که فوتبال ایران به‌خودش دیده است. اما ریشه این شکست فاجعه‌آمیز را باید در کجا جست‌و‌جو کرد؟ آیا باید بازیکنانی مثل آدان و سهرابیان را مقصر بدانیم و چشم‌مان را روی اشتباهات کادر فنی و مدیریت ببندیم؟ سهم سرمربی پرادعایی که در چند وقت اخیر با ژست لطف به فوتبال ایران به استقلال آمده در این شکست چه بود؟ هیئت مدیره، مالک باشگاه یعنی هلدینگ خلیج‎فارس و تاجرنیا مدیری غیرفوتبالی که این روز‌ها برای دیده شدن از هیچ خرید تبلیغاتی فروگذار نبود، کجای ماجرا قرار دارند؟ در این پرونده از ابعاد مختلف موضوع را بررسی می‌کنیم.

گران‌ترین تیم، فقط برای پُز دادن تاجر

آغاز کابوس‌های آبی

ریشه قصه باخت عجیب استقلال را نمی‌توان در ۹۰ دقیقه بازی چهارشنبه جست‌و‌جو کرد و باید به عقب‌تر برویم تا دقیقاً درک کنیم چه بر سر این تیم آمد. شاید بد نباشد تا روز‌هایی عقب برویم که تیم دست جواد نکونام بود. نکونام که قرار بود نماد مربیان با دانش و نوگرای فوتبال ایران باشد؛ اما خودش و کمک‌هایش رفتار‌هایی را بروز دادند که از آنها انتظار نمی‌رفت. در لیگ بیست‌وسوم قهرمانی در هفته آخر از چنگ آبی‌ها رفت. تمام عوامل آبی‌ها که نمی‌خواستند منفور سکوها، کانال‌ها و پیج‌های هواداری شوند، زمین و زمان را مقصر دانستند که شاید در برخی موارد حق داشتند؛ اما بخش مهم ماجرا این است که سهم خودشان را در قهرمان نشدن تیم فراموش کردند. برای همین به‌جای این‌که تیم بهتر شود، فصل بعد بهانه‌ها بیشتر شد و شکست‌ها سنگین‌تر. جواد نکونام که تیمش نه خوب بازی می‌کرد نه خوب نتیجه می‌گرفت، بعد از باخت در دربی کم کم با هواداران به چالش خورد. سهراب بختیاری‌زاده برای مدتی تیم را قبول کرد. او کمابیش تیم را جمع کرد، اما مدیریتی که اشرافی روی فوتبال ندارد، بازهم تسلیم فشار سکو‌ها شد تا سهراب برود و بعد از مدت کوتاهی هدایت تیم را موسیمانه و بعد هم محمد نمازی، بژویچ به صرف خارجی بودن در دست بگیرد. در حضور و نوع رفتن موسیمانه ردپای دلالی‌ها پررنگ بود. مربی بهانه‌گیری که بدترین نتایج را گرفت و در کمال تعجب فسخ کرد و رفت تا خسارت هم بگیرد.

تیم بازهم غیراصولی و براساس هیجان تقویت شد، در تمام رفتار مدیرانی غیرفوتبالی فقط پیش افتادن در نقل و انتقالات از پرسپولیس ملاک بود و بمب ترکاندن. بژویچ هم نتیجه نگرفت تا این‌بار جباری بیاید. ۸ شاکی تیم را جمع کرد و تا فینال حذفی برد. بعد از فینال پرحاشیه حذفی که توأم با یکی از عجیب‌ترین اشتباهات چند سال اخیر فوتبال ایران بود به سطح دوم لیگ باشگاه‌های آسیا راه یافت، فارغ از آن اشتباه داوری، تیم طی مدت کوتاهی که توسط جباری مربی جوان و جسور داخلی هدایت شد هم نتایج بهتری گرفت، هم فوتبال خوبی ارائه کرد؛ اما مدیرانی که اصرار داشتند یک مربی با اسم و رسم دهان پرکن بیاورند، جباری را کنار گذاشتند تا بازی با اسامی در استقلال شروع شود. پیش‌قراردادی برای کاریله فرستاده شد، اما بازهم صدای اعتراض هواداران بلند شد و مدیران آبی که به‌جای پول باشگاه نگران وجهه خودشان بودند، بی‌خیال کاریله شدند. شکایت بزرگ او برمبنای پیش قراردادی که توسط باشگاه به دستش رسیده آماده است و یکی از مدیران استقلال که علاقه زیادی به خودنمایی دارد گفت حاضر است در صورت شکست باشگاه در این چالش حقوقی، پول را از جیبش بدهد تا هواداران راضی باشند. در تمام این مدت یک لشکر بازیکن آمدند و رفتند تا شاهد مدیریتی باشیم بی‌ثبات، متزلزل و عجیب که انگار خودش توسط ادمین‌های تلگرامی یا لیدر‌های روی سکو مدیریت می‌شد. اما نوبت به ساپینتو رسید تا از این‌جا چالش‌های جدید شروع شود.

گران‌ترین تیم، فقط برای پُز دادن تاجر

ساپینتو در چه شرایطی آمد؟

مدیران استقلال از جمله نظری جویباری و بعد از او تاجرنیا، حتی طاهری سرپرست باشگاه مدام از نحوه آمدن ساپینتو در شرایط بعد جنگ ۱۲ روزه می‌گویند، از این‌که او در زمانی به کشورمان آمد که هیچ مربی خارجی قبول نمی‌کرد؛ پس باید محرومیتش که مربوط به چند فصل قبل بود بخشیده شود و...، اما هیچ‌وقت درباره این نمی‌گفتند که او در چه شرایطی رفت؟ ساپینتو تیم قهرمان فرهاد مجیدی را تحویل گرفت، تیمی که حتی با حضور ستاره‌هایی مثل یامگا، قائدی و محبی تقویت هم شد؛ اما نه قهرمان لیگ شد نه حذفی، حواشی زیادی هم داشت، رفتار حرفه‌ای به خرج نداد، در لیگ‌های دیگر هم حواشی‌اش را ادامه داد. او هرچند به‌لحاظ فنی مربی خوبی است و ارتباط خوبی با بازیکنان می‌گیرد، اما در همین بازه اخیر که به تیم برگشته نتوانسته مشکلات دفاعی را حل کند. نتیجه رفتارش را که منجر به رفتن حسینی کاپیتان باشگاه شد، در عملکرد آدان و باخت سنگین می‌توان دید. این را هم باید در نظر گرفت که بیشتر مربیان و بازیکنان خارجی در صورت بروز تجاوز مجدد به کشورمان، پول‌شان را خواهند گرفت و به کشورشان بازمی‌گردند.

ساپینتو در این مدت چند نقطه ضعف دیگر را بروز داده، از جمله خرید‌های تبلیغی بدون توجه به نیاز تیم. شاید از تاجرنیا نباید انتظار داشت که بداند این تیم نیاز به دفاع میانی دارد؛ هافبک وسط خلاق می‌خواهد و در دفاع چپ ضعیف است. اما چرا ساپینتو باید لشکری از عناصر تهاجمی خارجی را جذب کند؟ نقش سیدروف به‌عنوان مدیر ورزشی که فوتبالی هست و زمانی در میلان سرمربی بوده در این خرید‌های عجیب چیست؟ چه می‌شود که بازیکنی مثل رضائیان در دومین فصل حضورش در تیم ساپینتو حس بزرگ‌تری دارد، بازوبند کاپیتانی می‌بندد؛ بازیکنان دیگر هم تنش با خبرنگار و هم تیمی دارند، نمونه‌اش صحبت‌های عارف آقاسی و آرمین سهرابیان در بازگشت به تهران.

گران‌ترین تیم، فقط برای پُز دادن تاجر

هلدینگ چرا و چقدر مقصر است؟

سال‌هاست بحث خصوصی‌سازی استقلال و پرسپولیس مطرح است؛ درباره هر دو تیم به اشکال مختلف وعده‌هایی داده شد تا این‌که در نهایت چند وقت قبل پرسپولیس به یک کنسرسیوم بانکی واگذار شد و استقلال به هلدینگ خلیج‎فارس به ریاست شریعتمداری وزیر سابق دولت روحانی و با حضور چهره‌هایی مثل علی‌عسگری رئیس سابق سازمان صدا و سیما. این نوع واگذاری هرچند اسمش خصوصی‌سازی است، اما در حقیقت نیست؛ مدیرانی که قرار نیست درآمدزایی کنند، خلاقیت داشته باشند و چیزی از جیب‌شان برود؛ طوری مدیریت می‌کنند که نتیجه‌اش می‌شود حدود ۱۰۰ میلیارد هزینه فسخ‌های پرسپولیس که تمامش می‌توانست بدون هزینه و حتی با درآمدزایی باشد، و چند قرارداد پرشبهه مثل قرارداد فخریان و نیازمند. در استقلال هم که بحث حدود ۲ هزار میلیارد سرمایه‌گذاری است و همین اعداد جذاب باعث می‌شود افرادی مثل تاجرنیا ظهور کنند که مدام تلاش می‌کنند بمب نقل و انتقالاتی بترکانند، بازیکن را در خارج از کشور و بدون تمرین حضوری جذب کنند، توئیت‌های هوادارپسند درباره ظلم‌هایی که به استقلال می‌شود بزنند، حتی مربی تیم را با این مضمون خطاب قرار دهند که ما همه کار کردیم و حالا نوبت توست استقلال را قهرمان کنی. خطابی که یک مدیر ورزشی با اندک تجربه‌ای می‌داند چه فشار روانی به تیم تحمیل می‌کند.

جنس مخارج پرسپولیس و به‌خصوص استقلال را مقایسه کنید با تراکتور که از جیب مالک هزینه‌هایش تامین می‌شود. همین عارف آقاسی که به لطف قلعه‌نویی عنوان ملی‌پوش نصیبش شد و در تیم ملی و استقلال همزمان نمایش‌های ضعیف ارائه کرد تا در مقابل دوربین برای خبرنگار‌ها ژست بگیرد و پاسخگو نباشد فصل قبل در تراکتور بود؛ اما زنوزی حاضر به تمدید با او نشد چراکه معتقد بود بازیکن باکیفیت خارجی هزینه کمتری نسبت به تمدید با او دارد. آقاسی فیکس تیم ملی شد تا بین استقلال و پرسپولیس برای جذبش رقابت شکل بگیرد، قیمتش بالا برود و در نهایت هلدینگ بتواند کنسرسیوم را شکست دهد، اما نتیجه عملکردش چه بود؟ مدیرانی که با تیم سفر می‌روند و بعد از شکست در تدارک خرید و سوغاتی هستند چه می‌دانند به هواداری که تمام عشقش یک تیم است چه آمده بعد از شکست؟ مدیر خوب یا بد به اندازه تمام سال‌هایی که فعالیت داشته نامش شنیده شده، ژست و عکس گرفته، برایش هم فرقی نمی‌کند که چند بازیکن بی‌انگیزه را که چندان روی نام تیم حساس نیستند، با قیمت میلیون دلاری جذب کرده که حتی حال دویدن ندارند. برای مدیری که احتمالاً هیچ وقت هوادار نبوده درک این موضوع سخت است که سال‌ها طول می‌کشد بازیکنی مثل حسینی بیاید و بیش از یک دهه بازیکن ثابت استقلال باشد. برای او مهم است که از جیب هلدینگ خرج کند و ژست بگیرد که دروازه‌بان سابق رئال را جذب کرده، حتی اگر آن دروازه‌بان در حال حاضر مناسب تیم پیش‎کسوتان باشد. مدیرانی این‌چنینی تاجر هستند، یا تاجر نفت و پتروشیمی، یا تاجر توجه، لایک و ... و کاش این تاجر‌ها سمت فوتبال نیایند، چون هیچ‌وقت غم هوادار را درک نمی‌کنند.

گران‌ترین تیم، فقط برای پُز دادن تاجر

منبع: خراسان-سیدمصطفی صابری

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر