به گزارش مجله خبری نگار، در یک مقاله مروری اخیر که در مجله Frontiers in Molecular Science منتشر شده است، محققان ارتباط بین شرایط ژنتیکی، جسمی و عصبی و از دست دادن حس بویایی و التهاب را مورد بحث قرار دادند. آنها نتیجه گرفتند که التهاب، محیط و نوروآناتومی ممکن است از دست دادن حس بویایی را به چندین بیماری مرتبط کنند و تحریک بویایی ممکن است با کاهش التهاب در مغز و بدن در درمان و پیشگیری از این مشکلات سلامتی مفید باشد.
اختلال عملکرد بویایی با ۱۳۹ بیماری پزشکی، از جمله بیماریهای ژنتیکی یا ارثی، جسمی و عصبی مرتبط دانسته شده است. تحقیقات گسترده، ارتباط آن با بیماریهایی مانند رینیت، افسردگی، بیماری پارکینسون، بیماری آلزایمر و کووید-۱۹ را تأیید میکند.
در بسیاری از موارد، از دست دادن حس بویایی ممکن است قبل از بروز علائم بیماری رخ دهد، که نشان میدهد از دست دادن حس بویایی میتواند پیشبینیکننده اختلال شناختی در آینده و حتی مرگ و میر باشد.
حواس بویایی با تواناییهای شناختی مانند تصمیمگیری، روانی کلامی و حافظه مرتبط هستند. آنها همچنین یک شاخص قوی برای پیشبینی مرگ و میر هستند و از بیماریهای قلبی به عنوان یک عامل پیشبینیکننده پیشی میگیرند.
تفاوتهای جنسیتی وجود دارد: آستانههای بویایی در مردان ارتباط نزدیکی با عملکردهای اجرایی و زبان دارد، در حالی که در زنان، تشخیص بویایی با تواناییهای بینایی-فضایی مرتبط است.
سیستم بویایی میتواند تحت تأثیر شرایطی قرار گیرد که هم بر مغز و هم بر بدن تأثیر میگذارند. شرایط عصبی و جسمی میتوانند به سیستم بویایی آسیب برسانند، در حالی که اختلال عملکرد بویایی میتواند خطر ابتلا به برخی بیماریها را افزایش دهد. اختلال عملکرد بویایی اغلب با التهاب همراه است که در شرایطی مانند اختلالات ارثی و عصبی مشاهده میشود.
التهاب میتواند از طریق مواد استنشاقی (مانند بوها یا آلایندهها) یا خون به سیستم بویایی آسیب برساند.
بیماریهایی مانند بیماری پارکینسون با التهاب تنفسی مرتبط هستند، در حالی که تصور میشود از دست دادن حس بویایی در افراد مبتلا به کووید-۱۹ نیز نتیجه التهاب باشد. با این حال، برخی بیماریها، مانند سندرم کالمن، باعث از دست دادن حس بویایی بدون التهاب میشوند.
بیماران مبتلا به کووید-۱۹ از درمان به روشهای مختلفی بهرهمند میشوند، به طوری که استروئیدهای بینی به طور مؤثر التهاب را در افراد جوانتر کاهش میدهند. آموزش بویایی، به ویژه برای افراد جوانتر مبتلا به اختلال بویایی، اثربخشی وابسته به سن را نشان میدهد. برخی از رایحهها (زنجبیل، اسطوخودوس و اکالیپتوس) در مطالعات حیوانی اثرات ضد التهابی دارند که نشاندهنده نقش درمانی بالقوه آنهاست.
رژیم غذایی نیز ممکن است یک عامل خطر باشد، زیرا رژیمهای غذایی سرشار از چربیهای سالم با افزایش خطر از دست دادن قدرت شناختی و بویایی مرتبط بودهاند. در موشها، مصرف مکمل امگا ۳ از از دست دادن حافظه و بویایی جلوگیری کرد.
از دست دادن حس بویایی با از دست دادن حافظه، به ویژه در زوال عقل، به دلیل مسیرهای مستقیم مغزی بین مراکز بویایی و حافظه مرتبط است.
نواحی مغز که در حافظه دخیل هستند (آمیگدال و هیپوکامپ) با از دست دادن حس بویایی دچار اختلال میشوند. عواملی مانند عفونتها، استرس، آلودگی و سیگار کشیدن میتوانند هم حس بویایی و هم حافظه را مختل کنند.
مطالعات طولی نشان میدهد که از دست دادن حس بویایی مرتبط با کووید-۱۹، آسیب به نواحی مغزی مرتبط با حافظه را پیشبینی میکند و کووید-۱۹ را با زوال شناختی و افزایش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر مرتبط میسازد.
غنیسازی بویایی یا فرآیند تحریک بویایی، علائم شناختی را بهبود میبخشد. قرار گرفتن در معرض روغنهای ضروری میتواند با متعادل کردن انتقالدهندههای عصبی، کاهش استرس اکسیداتیو و التهاب و افزایش شناخت، حافظه و محافظت عصبی، سلامت مغز را بهبود بخشد.
همچنین فوایدی برای حافظه در بزرگسالان مسن وجود دارد، زیرا تحریک بویایی از طریق قرار گرفتن روزانه در معرض روغنهای ضروری به مدت چند ماه، حافظه را در بزرگسالان سالم، به ویژه بزرگسالان مسن، بهبود میبخشد. غنیسازی بویایی حداقلی شبانه (۲ ساعت در شب به مدت ۶ ماه) به طور قابل توجهی عملکرد حافظه را در بزرگسالان مسن بهبود بخشید.
تحقیقات نشان داده است که در بیماران مبتلا به زوال عقل، قرار گرفتن مکرر در معرض بویایی به بهبود حافظه، علائم افسردگی، توجه و مهارتهای زبانی کمک میکند. یک محیط غنی از بویایی، همراه با آموزش و تعامل اجتماعی، ممکن است ذخیره شناختی را ارتقا دهد و به طور بالقوه از فرد در برابر علائم زوال عقل حتی در صورت وجود بیماری محافظت کند.
محققان معتقدند که این مزایا ممکن است به دلیل سه مکانیسم باشد.
اول اینکه، اختلال بویایی و زوال شناختی با التهاب مرتبط هستند و بوهای دلپذیر ممکن است التهاب را کاهش دهند، که میتواند به بهبود حافظه و علائم شناختی در بیماریهای عصبی کمک کند.
دوم، قرار گرفتن روزانه در معرض بویایی ممکن است نواحی بویایی مغز را تقویت کند و به طور بالقوه به حافظه و عملکرد شناختی کمک کند. سوم، تحریک الکتریکی ممکن است در این امر دخیل باشد، زیرا تحریک پیاز بویایی در مدلهای حیوانی نویدبخش کاهش پلاکهای بتا آمیلوئید (مرتبط با بیماری آلزایمر) و بهبود حافظه کاری بوده است.
اختلال بویایی با حداقل ۱۳۹ بیماری مرتبط است. اغلب، از دست دادن بویایی قبل از علائم یک بیماری پزشکی رخ میدهد، که نشان میدهد ممکن است آسیبپذیری در برابر این بیماریها را افزایش دهد و میتواند پیشبینیکننده اختلال حافظه و افزایش خطر مرگ و میر باشد.
التهاب ممکن است نقش کلیدی در ارتباط اختلال بویایی با مشکلات حافظه و سایر علائم پزشکی داشته باشد، اما عوامل محیطی و نوروآناتومیک نیز در این امر نقش دارند و به طور بالقوه یک رابطه دو طرفه ایجاد میکنند.
غنیسازی حس بویایی ممکن است حافظه را هم در بزرگسالان سالم و هم در افراد مبتلا به زوال عقل بهبود بخشد، احتمالاً به دلیل اثرات ضد التهابی آن. بوهای دلپذیر ممکن است به کاهش التهاب کمک کنند و به طور بالقوه علائم را در انواع بیماریها کاهش دهند.
* اطلاعات ارائه شده صرفاً جهت اطلاع رسانی است و به عنوان توصیهای برای درمان بیماریها عمل نمیکند.