به گزارش مجله خبری نگار/ایونا، نتایج یک مطالعه تازه نشان میدهد افرادی که دارای اختلال شخصیتی سایکوپاتی یا همان روانآزاری هستند، در ساختار مغزی خود ویژگیهای مشترکی دارند که آنها را از سایر افراد جامعه متمایز میکند. این کشف جدید میتواند درک دقیقتری از این اختلال و راههای احتمالی درمان آن ارائه دهد.
اختلال روانآزاری به عنوان یکی از پیچیدهترین اختلالات شخصیتی شناخته میشود. نشانههای بارز آن شامل نبود حس پشیمانی، نداشتن همدلی، جسارت بالا، رفتارهای کاریزماتیک و گاهی جذابیت سطحی است. این افراد با استفاده از این ویژگیها اغلب به دنبال سوءاستفاده از دیگران برای منافع شخصی خود هستند.
در مطالعهای که توسط پژوهشگران موسسه یولیش و دانشگاه فنی آخن آلمان انجام شد، اسکنهای مغزی مردان مبتلا به روانآزاری با مردان سالم مقایسه شد. این بررسی نشان داد عامل اصلی رفتارهای ضد اجتماعی و تکانشی در این افراد به تفاوتهای مشخص در حجم برخی نواحی مغزی مرتبط است.
دانشمندان با استفاده از تصویربرداریامآرآی و شاخص معیار روانآزاری، دریافتند مردانی که امتیاز بالایی در عامل ۲ این شاخص داشتند، در نواحی مغزی مرتبط با کنترل هیجانات، پردازش احساسات و تصمیمگیری، کاهش حجم قابل توجهی را نشان دادند. این نواحی در مدیریت واکنشهای غیر ارادی و رفتارهای تکانشی نقش مهمی دارند.
یکی دیگر از نتایج جالب این مطالعه این بود که حجم مغز افراد روانآزار بهطور میانگین حدود ۱/۴۵ درصد کوچکتر از مغز سایر افراد است. هرچند این یافته نیاز به تحقیقات بیشتری دارد، اما میتواند نشاندهنده مشکلات رشد یا عوامل محیطی تأثیرگذار بر ساختار مغز این افراد باشد.
این تحقیق همچنین ارتباط میان رفتارهای پرخاشگرانه و ساختار مغز را تقویت میکند. محققان تاکید دارند حجم کمتر در مدارهای قشر پیشانی و زیرقشری ممکن است زمینهساز رفتارهای پرخطر و ضد اجتماعی باشد.
وقتی مغز، فرمانده جنایت میشود!
بخوانید
با وجود اهمیت نتایج، محققان بر این باورند که این مطالعه به دلیل تعداد محدود شرکتکنندگان و تنوع کم، باید در مقیاس گستردهتری تکرار شود. پژوهشهای آینده میتوانند نقش عوامل دیگری مانند تجربیات آسیبزا یا مصرف مواد را نیز در شکلگیری این تفاوتهای مغزی بررسی کنند.
درک بهتر ساختار عصبی سایکوپاتی میتواند راه را برای شناسایی و درمان این اختلال باز کند. اگرچه طبقهبندی دقیق سایکوپاتی همچنان محل بحث است، اما یافتههای جدید علمی کمک میکند رفتارهای پرخطر و آسیبزا بهتر مدیریت و پیشگیری شوند.