به گزارش مجله خبری نگار، همه آنها از ضربات پای چرخشی ناهید که خوب و بینقص روی حریفانش اجرا کرد، حسابی لذت بردند، اما اشتباهات او هم که باعث امتیاز گرفتن رقیب فینالش شده از چشم آنها دور نمانده و با ژست یک مربی کهنه کار، تواناییهای حرفهای دختر نقرهای المپیک پاریس را سبک و سنگین میکنند. البته این نقدهای نه چندان کارشناسیشان باعث نمیشود اعتراف نکنند که آرزو دارند روزی آنها هم ناهید درخشان ایران شوند و مانند کیانی مدالهای خوشرنگ به گردن بیاویزند. آنها برای رسیدن آن روز در یکی از باشگاههای دنج و نقلی جنوب شهر به سختی تمرین میکنند و صبورانه انتظار میکشند.
سالن تمرینشان نقلی و جمع و جور است و اگر دخترها لحظاتی کوتاه را گوشه سالن به پچ پچ و شیطنت بگذرانند، حتماً صدایاستاد آجرلو درمیآید. خانم مربی خوب میداند کی باید دل به دل شاگردان نوجوانش بدهد و چه زمانی مانند ناظمی سختگیر آنها را به تمرین تکنیکهای سخت و نفسگیر لگد فیلیپینی و ضربات چکشی پا وا دارد. کیسههای بوکس که به انتهای سالن آویخته شدهاند با ضربات دست و پای سوگل و فاطمه تا نزدیک شی آپ چانگ خیز برمیدارند و دوباره آرام میگیرند. زهرا که نقش کمک مربی استاد آجرلو را بر عهده دارد، خوب عرق دخترها را درآورده، اما حتی وقتی او کوتاه میآید تمرین جدید استاد به آنها مهلت نفس تازه کردن نمیدهد. حواس خانم مربی به هستی هست که کمی خودمختار تمرین میکند، ولی ترجیح میدهد چندان به او سخت نگیرد. از روزی که ناهید کیانی در المپیک مدال آورده، او روی ضربات چکشی سر تمرکز کرده تا با روش ناهید از حریفانش امتیاز بگیرد. انعطاف پای هستی آنقدری هست که وقتی به سن و سال و پختگی ناهید برسد، بتواند روی حریفی که لااقل ۳۰ سانت از او بلندتر است، ضربات چرخشی پا را به خوبی اجرا کند، ولی هر بار که ستون سیمانی خانه، حریف تمرینیاش میشود، پایش آسیب میبیند و مجبور است تمریناتی ساده انجام دهد که تا زمان درمان پایش، بدنش را آماده نگه دارد.
سارا هم عاشق سبک بازی ناهید است و فکر میکند باید قلق و فوت و فن مبارزه خانم المپیکی را پیدا کند تا بداند کی باید ضربه نهایی را به حریف وارد کرد. روز اول که سارا به باشگاه آمد، کسی فکر نمیکرد این دختر ریزه کمرو روی شی آپ چانگ بتواند خودی نشان دهد، ولی با آنکه هنوز هم اهل حملات غافلگیرکننده نیست، اما شجاع و نترس مبارزه میکند و با صبوریای که موقع مبارزه به خرج میدهد حتماً میتواند فرصتهایی را به دست آورد که حریفان قدبلندش را با یک حرکت پای چرخشی گیج کند. استاد او و تعدادی از بچههای کمربند سیاه و کمربند قرمز را که باید بهزودی آزمون ارتقای کمربند بدهند، کنار تشک نشانده تا مانند روزهای مدرسه که مشق شب مینوشتند، تکنیکهای ارتقا را یکی یکی بنویسند و آنقدر تکرار کنند که به خوبی از پس آزمون برآیند.
حتی کیانا که موقع تمرین پایش آسیب دیده، نمیتواند بیکار بنشیند و باید تمرینات ویژهای را که استاد برای دوره مصدومیت شاگردانش طراحی کرده، انجام دهد مادران بعضی از شاگردان کلاس که منزلشان با باشگاه فاصله زیادی دارد، بعد از پایان ساعت تمرین برای بردن فرزندانشان به باشگاه میآیند، ولی مسیر زهرا آنقدر دور است که مادرش توی سالن منتظر پایان کلاس دخترش مینشیند. خانواده زهرا تصمیم داشتند بعد از بازنشسته شدن پدرش راهی شهرستان شوند، ولی با آنکه یک سال از بازنشستگی پدر خانواده تاجیک گذشته، آنها دود و دم پایتخت را تحمل میکنند تا تمرینات دختر تکواندوکارشان بیثمر نماند. زهرا از قدیمیترین شاگردان استاد آجرلو است و ۶ سال پیش که برای نخستین بار به باشگاه آمد، با وحشت و احتیاط پایش را از زمین بلند میکرد، ولی حالا ۳ قهرمانی در مسابقات مختلف در کارنامهاش ثبت شده.
آیسان استاد اجرای فن دی چاگی است و روی آدمک تمرینی که پدر برایش روی میله آهنی بلندی وصل کرده، آنقدر حرکات چرخشی پا و دست را اجرا کرده که این فنون به برگ برندهاش روی تشک شی آپ چانگ تبدیل شدهاند. البته آیسان بازیگوش برای مرحله آخر تمریناتش مبارزه با خواهر بزرگ ترش را به تمرین با آدمک ترجیح میدهد و با آنکه میداند اگر خواهر نقاش و اهل هنرش را کلافه کند، گیله گیسش حتما طعم نوازش خواهرانه او را میچشد و باز هم وقت و بیوقت با چند فن جدید به سراغش میرود. آیسان عاشق شرکت در مسابقات است و وقتی استاد آجرلو برای شرکت در مسابقات رده آبی برایش شرط گذاشت که ۱۰۰ بار تکنیک فیلیپینی را اجرا کند، دسته مبلمان خانه را که حریف تمرینیاش بود، با لگدهای چرخشی و پرشی خود شکست تا روز مسابقه از خجالت حریفانش خوب درآید.
در اواسط دهه ۶۰ انتشار ویدئوهایی که نشان میداد دختران رزمی کار لاغراندام با چند فن جانانه افراد ناباب تنومند را از کری خوانی و قلدری برای ضعفای محل پشیمان میکنند، بسیاری از دختران را به ورزشهای رزمی علاقهمند کرد. استاد الهه آجرلو هم از همان دختران آرام و بیهیاهوی دهه شصتی بود که با دیدن این ویدئوها در ۱۲ سالگی تصمیم گرفت کاراته کا شود، ولی در کلاس کاراته پی برد بیش از آنکه دستانش در اجرای تکنیکهای کاراتهتر و فرز باشند، پاهای چابکش جنب و جوش دارند و با راهنمایی مربیاش تصمیم گرفت اقبالش را در رشته تکواندو امتحان کند. آجرلو در تکواندو خوب درخشید و در نوجوانی به رقابتهای انتخابی تیم ملی دعوت شد، ولی هزینههای بالایی که به منتخبان تحمیل میشد، او را از صرافت ورزش قهرمانی انداخت و مدتی را دور از شی آپ چانگ تکواندو گذراند. در همان سالها مربی آجرلو که تواناییهای شاگرد سختکوش اش را میشناخت، قصد مهاجرت به خارج از کشور را داشت و از او خواست مربیگری شاگردانش را بر عهده بگیرد تا خیالش آسوده شود که مربی قابل و دلسوزی کنار آنهاست. دورههای آموزشی متعددی که خانم مربی جوان گذراند، باعث شد او در طول ۱۰ سال مربیگری در جنوب تهران شاگردان بسیاری تربیت کند که روی سکوهای قهرمانی مسابقات مختلف درخشیدند. آجرلو میگوید: «دختران تکواندوکار جنوب شهر نازپرورده و ترسو نیستند و با صبوری، ناملایمات و کمبودها را تحمل میکنند.»
اجرای فن یو آپ چاگی تخصص مهدیه است و بنیتا هم تکنیکهای تعادلی را بینقص انجام میدهد. این مهارتهای ویژه دخترها جزو رازهای مگوی آنها و مربیشان است که شانسشان برای شکست رقبا را بیشتر میکند، اما در مواقعی مانند برگزاری جشنواره هان مادانگ باید حسابی هنرنمایی کنند و مقابل سایر تکواندوکاران توانمندیهای خود را نمایش دهند. در هان مادانگ گذشته تکواندوکاران نوجوان و بزرگسال با دیدن توانایی مانیا در حرکات تعادلی انگشت به دهان مانده بودند.