به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: اینها بخشی از اظها رات دختر ۱۸ سالهای است که مدعی بود پدرش مردی خیانت کار است و به آنها ظلم میکند. این دختر جوان اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: پدرم پیمانکار سازمانهای نیمهدولتی است و اوضاع مالی متوسطی دارد. او گاهی پروژههای بزرگی را در شهرهای اطراف اجاره میکند و کمتر به مشهد میآید ما هم اعتراضی نداشتیم. چون پدرمان برای رفاه و آسایش ما زحمت میکشید، اما از حدود یک سال قبل رفتارهای پدرم به شدت تغییر کرد و با آن که مسیر پروژه تا مشهد ۵۰ کیلومتر بیشتر نبود ادعا میکرد پروژه زمان بر است و نمیتواند به دیدارمان بیاید.
آن جا بود که من به تغییر رفتارهای پدرم مشکوک شدم و با جست وجوی پنهانی در گوشی تلفن فهمیدم به مادرم خیانت میکند و در شهرستان چناران زنی را صیغه کرده است و به همین خاطر کمتر به ما سر میزند. از سوی دیگر مادرم زنی مهربان و دلسوز است و همه ناملایمات زندگی را تحمل میکند تا همسرش در آرامش باشد و ما هم جای خالی پدر را احساس نکنیم. خلاصه وقتی ماجرای خیانت را برای مادرم بازگو کردم او نپذیرفت به همین خاطر در حضور مادرم با آن زن غریبه تماس گرفتم ولی آن زن با وقاحت به من و ما درم ناسزا گفت و مدعی شد که از یک سال قبل آراد شوهرش است و ما هم نباید با شوهراو تماس بگیریم.
او چنان جملات بی شرمانهای بر زبان جاری میکرد که من از خجالت آب میشدم و مادرم فقط اشک میریخت. زمانی که پدرم به مشهد بازگشت و ما را مقابل خود دید از آن زن غریبه حمایت کرد و من و مادرم را به شدت کتک زد که چرا مزاحم همسرش شده ایم. در این شرایط خودم را از زیر مشت و لگدهای پدرم نجات دادم و به کلانتری آمدم تا از او شکایت کنم. هنوز سخنان دختر جوان ادامه داشت که مادر او باچهرهای نگران و گریه کنان فرزندش را به آغوش کشید و گفت از چند سال قبل متوجه خیانتهای همسرم بودم، اما به خاطر فرزندانم سکوت میکردم تا آنها آواره نشوند و دید بدی نسبت به پدرشان پیدا نکنند.
همسرم یک بار مبلغ یک میلیارد تومان برای یکی از همین زنان غریبه هزینه کرد ولی آن زن پولها را بالا کشید و فرار کرد در همین حال شوهرم از من خواست به زندگی مشترکمان ادامه بد هم و این ماجرا را نادیده بگیرم تا دیگران متوجه موضوع نشوند. ولی این بار به خاطر دخترم نمیتوانم سکوت کنم چراکه او نمیتواند این رفتارهای خیانت آمیز را تحمل کند و اصرار دارد تا از پدرش طلاق بگیرم در این صورت در کنارم میماند و گرنه از ما جدا میشود.
این گزارش حاکی است با توجه به حساسیت این ماجرای تاسف انگیز تلاش مشاوران زبده کلانتری با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) برای ارائه راهکارهای کارشناسی و روانشناختی به اعضای این خانواده آغاز شد تا از متلاشی شدن این زندگی پیشگیری شود.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی