به گزارش مجله خبری نگار، واقعیت ماجرا این است، سرمربی که هیچکس به موفقیتش امیدی نداشت و با دیده تردید به تواناییهایش نگاه میشد، در دوران پسا یحیی در اردوی سرخها انقلاب کرد و توانست با تغییر شکل بازی این تیم دل هواداران را ببرد.
اوسمار با احاطه کافی به بازیکنان که از زمان کمک کردن به یحیی نصیبش شده بود، توانسته بهترین بازی را از آنها بگیرد. او با ژن برزیلیاش به حملات پرسپولیس عمق داده و باعث شده که مهاجمان در موقعیتهای بیشتری قرار بگیرند. او بازیهای بزرگ با استقلال و سپاهان را نباخته و چند بار کامبک زده است. همه اینها برای اینکه او مورد وثوق قرار بگیرد، کافی به نظر میرسد.
حتی دو باخت به آلومینیوم هم با توجه به شکل بازی تیم قابل اغماض هستند. با این حال سؤال مهم این است که آیا او در فصل نقل و انتقالات هم میتواند نقش اصلیاش در یارگیری را به خوبی ایفا کند یا در مقام سرمربی توانایی خریدهای مناسب را ندارد.
روی کاغذ ماندن اوسمار با توجه به کارنامه خوباش (حتی اگر پرسپولیس قهرمان نشود) اقتصادی و عقلانی است، اما مهم این است که هدفگذاری مالکان جدید برای پرسپولیس چقدر بزرگ و نزدیک به واقعیت است؟ با توجه به اتمام قرارداد خیلی از ستارههای اوسمار، او در صورتیکه تیم پرسپولیس نتواند برای حفظ ستارهها کاری کند و در فصل خریدها هم راضیکننده وارد نشود، قطعاً با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد.
با این تفاسیر نکته مهم برای حفظ مرد برزیلی را باید میان جلسات مردان تصمیمگیر پرسپولیس در هیأتمدیره جستوجو کرد و نه در گپهای هواداری. اوسمار امتحانش را با تیمی که یحیی برایش چیده بود، خوب پس داد و باید منتظر ماند و دید در صورتی که ماندگار شود برای موفقیتش چه برنامهای برای حضور در بازار مکاره نقل و انتقالات دارد؟ تا امروز خبرهایی که از بازگشت دایی و یا سرمربی خارجی دیگری به گوش میرسید، توسط درویش تکذیب شده است، اما معلوم نیست درویش همچنان پای مرد محجوب بماند.