به گزارش مجله خبری نگار، یکی از فیلمهای پرسروصدایی که این روزها روی پرده سینماها در حال اکران است و در گیشه نیز حضور نسبتا موفقی داشته، «بیبدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده است. حواشی این فیلم از جشنواره فجر چهلودوم و اعتراض الناز شاکردوست به حضور آن در بخش نگاه نو آغاز شد و این روزها نیز با اعتراض خانواده عبدالعالی نسبت به روایت فیلم بر اساس پرونده فرزند آنها آرمان عبدالعالی، ادامه پیدا کرده است. «بیبدن» پس از «تمساح خونی»، در رتبه دوم جدول فروش قرار گرفته. این فیلم حدود ۵۰۰ هزار تماشاگر و تقریبا ۳۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون فروش داشته است. به بهانه حواشی «بیبدن» و استقبال مخاطبان از فیلم، به ویژگیها و ضعفهای اولین ساخته علیزاده پرداختیم.
قصه «بیبدن» شباهتهای زیادی به یکی از پروندههای جنایی جنجالی و پرسروصدا در دهه ۹۰، یعنی پرونده آرمان و غزاله دارد. دختر جوانی به قتل رسیده و خبری از جسد او نیست، مادر مقتول به شرط اعتراف قاتل درباره سرنوشت پیکر دخترش حاضر است از قصاص بگذرد. فیلم کشمکشهای خانواده قاتل و مقتول، مصیبتهای آنان و از فضای جامعه تحت تاثیر این اتفاق و اخبار مربوط به آن میپردازد. کاظم دانشی فیلمنامهنویس «بیبدن» گفته است که این فیلم بر اساس چند پرونده قضایی مشابه ماجرای آرمان و غزاله روایت شده است. همه حواشی فیلم بر سر همین موضوع است.
خانواده غزاله شکور در دوران جشنواره فجر اعلام کردند اگر وکیل آنها شباهت فیلم به پرونده فرزندشان را تایید کند، از سازندگان آن شکایت خواهند کرد. چند روز قبل نیز آخرین خبر نوشت وکیل خانواده آرمان عبدالعالی از عوامل «بیبدن» خواستهاند که سکانسهایی از این فیلم حذف شود وگرنه از سازندگان فیلم شکایت میکنند. سید مصطفی احمدی تهیهکنند «بیبدن» نیز در گفتگو با آخرین خبر اعلام کرد که سازندگان فیلم تصمیمی برای اصلاح سکانسها ندارند. با همه حواشی و جنجالها، نمایش «بیبدن» در سینماها ادامه دارد.
کاظم دانشی که پیش از این در اولین ساختهاش «علفزار» به عنوان نویسنده و کارگردان مورد تحسین و توجه قرار گرفت، این بار هم سراغ یک پرونده قضایی رفت، اما ساخته مرتضی علیزاده موفقیت «علفزار» را تکرار نکرد. «بیبدن» برای مخاطبانی که در جریان اخبار و اتفاقات پرونده آرمان و غزاله هستند، حرف تازهای ندارد.
اگر این پرونده را به عنوان سوژه اصلی فیلم در نظر بگیریم، «بیبدن» فراتر از روایت آنچه مخاطب در اخبار و رسانهها شنیده و خوانده، حرف بیشتری برای مخاطب ندارد. به عنوان مثال، در فیلم مطرح میشود که خانواده مقتول از فشار کاربران در فضای مجازی برای بخشش آزرده خاطر هستند، اما در فیلم خبری از نمایش جو فضای مجازی نیست. شخصیتهای اصلی درباره این موضوع صحبت میکنند، اما چنین فضایی در فیلم ساخته نشده است. یکی دیگر از نقاط ضعف فیلمنامه، نبود انسجام لازم در روایت قصه است.
بخشی از فیلم با تمرکز بر روی مادر مقتول روایت میشود و بخشی از آن با محوریت شخصیت بازپرس. تمرکز فیلم بر روی یک شخصیت میتوانست به پرداخت بهتر کاراکترها و قصه کمک کند. با وجود اینها، در مجموع با توجه به سوژه خاص و جنجالی فیلم و ریشه آن در واقعیت، «بیبدن» مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد و جزو فیلمهای تماشاگرپسند است.
الناز شاکردوست که مدتهاست از بازی در فیلمهای تجاری و گیشهای فاصله گرفته و با ایفای نقشهای چالشبرانگیز و سخت مورد تحسین قرار گرفته، در «بیبدن» نیز حضور موفقی دارد. شاکردوست در نقش مادر مقتول بازی بسیار تاثیرگذاری دارد. گریههای او و چهره غمگینش برای مخاطب باورپذیر است و احساس همدلی تماشاگر را برمیانگیزد. نوید پورفرج در نقش بازپرس منصف و حقطلب قصه، بازی خوبی دارد. گلاره عباسی در نقش مادر قاتل حضور چندان پرنگ و تاثیرگذاری در فیلم ندارد، اما بازی قابل قبولی را به نمایش گذاشته است.
مینا وحید نیز در همان حضور نسبتا کوتاه خود، موفق ظاهر میشود. عملکرد پژمان جمشیدی در نقش پدر قاتل قابل توجه نیست، اما سروش صحت کاملا ناامیدکننده ظاهر شده است. او که نقش پدر مقتول را ایفا میکند، بازی بسیار تصنعی را از خود به نمایش میگذارد. اساسا صحت انتخاب مناسبی برای این نقش نبوده است. در نتیجه به کاراکتر «بهروز» لطمه خورده است و شخصیت او در فیلم حضوری خنثی دارد.