به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: نیش مار زخمی چنبره زده در غرب آسیا اینبار از آستین یک پایگاه نظامی در اردن بیرون آمده و این مار پرزخم نگاه خشمآلود خود را متوجه تهران میکند. از زمان کشته شدن تعدادی از نظامیان آمریکایی در یک پایگاه نظامی واقع در مرز اردن و سوریه که ۴ شب پیش رخ داد، از واشنگتن فقط یک صدا بیرون میآید: «ایران متهم است.»
آمریکاییها عادت به هدفگیری اشتباه دارند و بارها بهجای آهنگر معروف بلخ، گردن مسگری در شوشتر را نشانه گرفتهاند. واشنگتن اینبار هم با مقصر جلوه دادن ایران در تنش منطقهای که هر روز ابعاد آن گستردهتر میشود، در حال تکرار اشتباهات تاریخی خود است. آتشی که آمریکا خودش با حمایت بیچونوچرا از اشغالگری اسرائیل بهپا کرد، این روزها دامن خود او را هم خونآلود کرده است، اما کاخسفید بهجای نگاه کردن به آینه و عبرت گرفتن از راه نادرست گذشته خود، بهدنبال شکستن آینه است. با جستوجویی کوتاه درباره اشتباهات استراتژیک آمریکا به دهها مقاله میتوان دست یافت که در آن کارشناسان آمریکایی درباره اشتباهات تاریخی و استراتژیک ایالات متحده سخن گفتهاند.
چرا شکست استراتژیک؟ نظریه غالبی در علوم سیاسی وجود دارد که گفته میشود شکستهای استراتژیک بیشتر ناشی از انباشته شدن شکستهای تاکتیکی است. بدین معنا که شکستهای کوچک در تاکتیک به شکستهای بزرگ در استراتژیها منجر میشود. مسئول استراتژی آمریکا کیست؟ مارک مویار، از اندیشکده هوور وابسته به دانشگاه استنفورد آمریکا معتقد است که در این کشور مسئول اصلی تدوین استراتژیها روسای جمهور هستند و نه فرماندهان ارتش؛ از اینرو مسئولیت شکستهای استراتژیک نیز برعهده کاخ سفید است؛ نه ارتش.
جنگ افغانستان در سال ۲۰۰۱: پس از پایان جنگ سرد، آمریکا از سال ۲۰۰۰ به بعد با مجموعهای از اشتباهات بزرگ استراتژیک روبهرو شد که جنگ افغانستان شروع این زنجیره بود. آمریکا و ناتو از بهانه «مبارزه با تروریسم» برای جنگ در افغانستان و سرنگونی طالبان استفاده کردند، اما در سپتامبر ۲۰۲۱ پس از صرف صدها میلیارد دلار بدون هیچ دستاوردی با تحویل دوباره این کشور به گروه طالبان، افغانستان را ترک کردند.
جنگ عراق در سال ۲۰۰۳: دولت بوش به بهانه برنامه تسلیحات هستهای و شیمیایی دولت صدام به عراق حمله کرد، اما اظهارات درنهایت نادرست در مورد برنامههای تسلیحاتی هستهای، بیولوژیکی و شیمیایی عراق که بهطور مداوم برای ایجاد حمایت از جنگ در آمریکا و رسانهها عنوان میشد، به اعتبار اطلاعاتی واشنگتن آسیبی جدی وارد کرد. طبق برآوردهای دانشگاه براون، حدود ۳۰۰هزار غیرنظامی در ۲ دهه درگیری در عراق کشته شدند. ایالاتمتحده ۴۵۰۰سرباز خود را از دست داد و حدود ۲تریلیون دلار برای جنگ عراق و کارزار متعاقب آن در عراق و سوریه در جنگ بهاصطلاح علیه داعش هزینه کرد، اما گروه تروریستی داعش در ابتدای سال ۲۰۱۱ در هر دو کشور قدرت گرفت و خیلی زود حاکم شد و این گروه تروریستی هم عراق و سوریه را درگیر چند سال جنگ کرد.
تهدیدزایی برنامه هستهای ایران: بزرگنمایی و تهدید نشان دادن برنامه هستهای صلحآمیز و غیرتسلیحاتی ایران یکی دیگر از اشتباهات بزرگ استراتژیک آمریکاست که هنوز توجیهی برای آن پیدا نشده است. با وجود بارها گزارش تأییدآمیز از برنامه هستهای غیرتسلیحاتی ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اما همچنان واشنگتن بر ارزیابیهای اشتباه گذشته خود و ادعای ابعاد تسلیحاتی برنامه هستهای ایران تأکید دارد.
«کوری استراتژیک آمریکا» کتاب ارزشمندی است که در آن اشتباهات استراتژیک آمریکا از دوران پیش از جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد یعنی طی سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۹۱ بررسی شده است. در این کتاب ۳ مورد از بزرگترین اشتباهات آمریکا در طول جنگ سرد مورد بررسی قرار گرفته است:
جنگ ویتنام: «مک نامارا»، وزیردفاع دولتهای جان اف کندی و لیندون جانسون را از نظریهپردازان اصلی و معمار جنگ ویتنام میدانند. پس از شکست و خروج آمریکا از ویتنام، او بهعنوان نزدیکترین فرد به روسای جمهور آمریکا به منفورترین چهره در میان مردم آمریکا بدل شد؛ چون جنگ ویتنام به یکی از اشتباهات استراتژیک آمریکا تبدیل شد؛ جنگی که سالانه ۵۰۰ هزار تن بمب، ۳ میلیون کشته، نابودی جنگلها و محصولات کشاورزی و اثرات مخرب مواد شیمیایی را تا به امروز برای ویتنامیها به ارمغان آورد و خود آمریکا نیز پس از ۱۰ هزار روز جنگ، با برجای گذاشتن ۴۵ هزار کشته، ۳۰۰ هزار زخمی و ۱۵۰ میلیارد دلار هزینه، بدون هیچ دستاوردی خاک ویتنام را ترک کرد.
خلیج خوکها: ماجرای خلیج خوکها در آوریل ۱۹۶۱ از نظر آمریکاییها یک تراژدی - کمدی برآمده از اشتباهات بود. جاناف. کندی، رئیسجمهور وقت آمریکا که نمیخواست از چشم مأموران پنتاگون و سیا ضعیف بهنظر بیاید، عملیات براندازی رژیم فیدل کاسترو در کوبا را تأیید کرد، اما او در عمل حاضر نشد برای موفقیت این عملیات منابع و امکانات ضروری را در اختیار مهاجمان بگذارد. قرار بود نیروی ۱۵۰۰نفره مهاجمان که اغلب کوباییهای تبعیدی ضدکاسترویی بودند، نقش اصلی را در براندازی رژیم کوبا برعهده داشته باشند. فیدل بلافاصله ارتش ۲۰هزار نفری و میلیشیای ۲۰۰هزار نفری خود را به «خلیج خوکها» آورد و در عرض فقط ۲ روز موفق به نابودی ارتش مهاجمان وابسته به آمریکا شد. در این نبرد ۲ روزه ۱۰۷نفر از نیروهای وابسته به آمریکا کشته شدند. کاسترو همچنین، موفق شد ۱۱۸۹نفر از نیروهای مهاجم که نام «بریگارد۲۵۰۶» را روی خود گذاشته بودند، به اسارت بگیرد. فیدل بعدها ۱۱۶۹ اسیر را در ازای دریافت ۲۵میلیون دلار، غذا و دارو تحویل حکومت آمریکا داد و نقشه آمریکاییها برای براندازی کاسترو ناکام ماند.
بحران موشکی کوبا: ۶۲ سال پیش در اکتبر۱۹۶۲ میلادی یک بنبست اتمی ۱۳روزه میان آمریکا و جماهیر شوروی شکل گرفت که جهان را تا آستانه یک جنگ هستهای بزرگ پیش برد. در آن زمان، جان اف کندی، رئیسجمهور وقت آمریکا به تصاویر جاسوسی از ساخت تاسیسات موشکهای اتمی میانبرد شوروی در کوبا دست یافت و تصمیم به قرنطینه دریایی کوبا گرفت. بهدنبال این قرنطینه کاسترو ارتش کوبا را بسیج کرد، موشکهای جماهیر شوروی درحالت آماده شلیک قرار گرفتند. در آمریکا نیز نیروهای ارتش در سطح دوم آمادگی دفاعی قرار گرفتند که بالاترین سطح در تاریخ آمریکاست و تنها یک پله با سطح یک آمادگی بهمعنای آغاز جنگ اتمی فاصله داشت. این بحران پس از یک تماس تلفنی و دیدار حضوری تمام و برای بسیاری ثابت شد تهدید کوبا به اندازهای نبود که واشنگتن آن را بزرگ کرده بود.
نگاهی گذرا به اشتباهات تاریخی
سلاخی بومیان آمریکا بدون هیچ جرم و گناهی، تجارت بردهداری طی چند قرن و بازداشت آمریکاییهای ژاپنی ۳ اشتباه بزرگ آمریکاست که در تاریخ این کشور از سوی تاریخنگاران ثبت شده است. اکنون شهروندان آمریکایی مانند جان موریس که تاریخ کشورشان را میخوانند، در فضای مجازی به صراحت اعلام میکنند که بابت اشتباهات گذشته دولتهای این کشور، احساس شرم میکنند.