کد مطلب: ۵۶۴۵۷
۱۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۵
شبکه های اجتماعی؛ ابزاری برای اختلاف افکنی در میان آمریکاییان

در حالی که آمریکاییان با چالش های مالی یک همه گیری، خودکارسازی، اشتغال ناپایدار و جهانی سازی مواجه اند، فراهم کردن تریبون هایی که در آنها بتوانیم با ذهن باز به جای شیوه ایدئولوژیک در مورد ایده های متفاوت بحث کنیم، شاید تفاوت بسیار مهمی در راه حل هایی که می خواهیم انتخاب کنیم به وجود آورد.

به گزارش مجله خبری نگار؛ به نقل از خبرگزاری فارس: واژه «سوسیالیسم» با برداشت های مثبت و منفی از آن در امتداد مرزبندی های حزبی، به  کلمه ای تبدیل شده که در عرصه سیاست آمریکا به عنوان ماشه عمل می کند.
اما سوسیالیسم برای آمریکاییان واقعا به چه معناست؟ هرچند در پیمایش ها می توان از افراد خواست تا  به این قبیل پرسش ها پاسخ دهند، ولی آنها  این واقعیت را برملا نمی کنند که وقتی میان خودشان گفتگو می کنند چه می گویند.
من به عنوان یک محقق شبکه های اجتماعی با هدف فهمیدن اینکه مردم عملا چه به یکدیگر می گویند، بخشی از گفتگوهای «داغ شده» را مورد بررسی قرار داده ام. شیوه ای که من به وجود آورده ام «نت نوگرافی» نامیده می شود که به جای داده های  قابل اندازه گیری، با پست های آنلاین به مثابه گفتمان – دیالوگی تداوم دار بین افراد واقعی- سرو کار دارد. 
من به عنوان بخشی از یک مطالعه جاری در موضوع فناوری و اتوپیا، بیشتر از 14 هزار نظر مطرح شده در شبکه های اجتماعی را مورد بررسی قرار داده ام که در سال های 2018 و 2019 در فیس بوک، توئیتر، ردیت و یوتیوپ ارسال شده اند. این پست ها از سوی 9155 نفر پست کننده با اسامی منحصر به فرد به اشتراک گذاشته شده اند. یافته های من در این مطالعه هم تکان دهنده بوده و هم دلگرم کننده.

وفاداری و ترس
چنین به نظر می رسد که هم حمایت از سوسویالیسم و هم حملات به آن در حال افزایش باشد. سوسیالیسم می تواند برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. برخی آن را به چشم سیستمی می بینند که عدالت و حقوق شهروندان را نهادینه می کند و سطوح بالاتری از همبستگی اجتماعی را به همراه دارد و عده ای دیگر در برداشت خود به کنترل شدید دولت بر بازارهای آزاد که وقتی به حال خود گذاشته می شوند با کارآمدی بیشتری عمل می کنند تمرکز دارند. سناتور آمریکایی برنی سندرز که خود را یک سوسیال دمکرات نامیده، در یک سخنرانی در سال 2019 بر حق برخورداری از مراقبت های درمانی، تحصیل برابر، یک شغل خوب با درآمد مکفی برای گذران زندگی، مسکن ارزان و مقرون به صرفه و محیط زیستی پاک تاکید داشته است.
یک نظرسنجی از سوی موسسه گالوپ در سال 2019 نشان داد که 39 درصد آمریکاییان دیدگاهی مطلوب نسبت به سوسیالیسم دارند که به نسبت 20 درصد سال 2010 افزایش یافته بود، در حالی که 57 درصد آنها نگاهی منفی به آن داشته اند.
مقامات سوسیال دمکرات منتخب برجسته، شامل شش عضو شورای شهر شیکاگو، الکساندریا اوکاسیو کورتز نماینده مجلس نمایندگان آمریکا و برنی سندرز هستند.
این عده و برخی دیگر مدافع حرکت به سوی نسخه ای از سوسیالیسم هستند به نام «مدل نوردیک» که در کشورهایی چون دانمارک مشاهده می شود و خدمات اجتماعی همچون مراقبت های درمانی و تحصیلات با کیفیت بالایی را عرضه می کند، در حالی که هدایت اقتصادی قدرتمند را بر عهده می گیرد.
منتقدان سوسیالیسم آن را ضد آمریکایی نامیده اند و سوسیالیسم را به تضعیف کارآفرینی آزاد متهم کرده اند که به سوی فاجعه رهنمون می شود و به عنوان مثال، اغلب از نمونه افراطی و غیرواقع گرایانه ونزوئلا یاد می کنند.
پرزیدنت ترامپ سوسیالیست ها را به عنوان کمونیست هایی رادیکال، تنبل و متنفر از آمریکا به تصویر کشیده است. پسرش دونالد ترامپ جونیور نیز توئیت هایی را در تمسخر سوسیالیسم ارسال کرده است.
در طول فصل انتخاباتی سال 2020 سناتور جمهوریخواه و رهبر اکثریت مجلس سنا میچ مک کانل توصیه کرد که حزبش می تواند با ایجاد یک دیوار آتش در برابر سوسیالیسم پیروز انتخابات شود. حرف او درست بود، چون شاید ترس از سوسیالیسم یکی از دلایل تصاحب کرسی های مجلس نمایندگان از سوی جمهوریخواهان  در سال 2020 باشد.

طناب کشی واژگان 
هرچند من در ابتدا دنبال پست هایی نبودم که واژگان سوسیالیسم یا کاپیتالیسم در آنها باشد، اما در تحقیق آنلاینم تعداد زیادی از این دو کلمه را یافتم. در بسیاری از موارد از این کلمات به شکلی استفاده شده بود که من آنها را «طناب کشی واژگان» می نامم و در آنها مردم با اصرار می خواهند بگویند که کدام سیستم بهتر است. در هر دو سر طیف سیاسی بودند کسانی که به شکلی موجز و در جملاتی تک خطی حملات بی امانی به یکدیگر کرده اند. بین این دو گروه اغلب دیالوگ های اندکی برقرار شده بود؛ کسانی که پست گذاشته باشند، جوری که انگار در حال استفاده از یک بلندگو باشند، بر سر طرف مقابل فریاد کشیده بودند. 
اما برخی از افراد ملاحظه کارتر بودند. هرچند آنها نیز اغلب واکنش نشان می دادند یا حملات بی امانی به طرف مقابلشان کرده بودند، ولی پرسش هایی را هم پیش می کشیدند. برای مثال کسانی پرسیده بودند که آیا کمک های مالی به کسب و کارها، بورس های تحصیلی، لابی کردن یا برخورد ویژه با برخی کسب و کارها در ارتباط با مالیات ها، نشان دهنده این نیستند که «بازارهای آزاد» سرمایه داری به معنای واقعی کلمه آزاد نیستند؟
عده ای نیز با مرتبط کردن موضوع به نژاد، ملیت و طبقه، منظورشان را از «سوسیالیسم»بیان کرده بودند.

غلبه بر «ایسم ها» ابتدایی
 در میان تمام سر و صداها و خشمی که مردم از خلوتگاه مجازی شان بر سر یکدیگر فریاد زده بودند، صداهای آرام تر کسانی که در مباحث عمیق تر وارد می شدند نیز وجود داشت. این عده از سوسیالیسم، سرمایه داری و بازارهای آزاد در ارتباط با مراقبت های درمانی، مراقبت از کودکان، حداقل دستمزد و سایر مسائلی که بر زندگی شان اثر گذار است بحث کرده بودند.
در یکی از بحث هایی که در یوتیوپ انجام شده بود، عده ای این برداشت را مطرح کرده بودند که ما باید از نگاه کردن به همه چیز از پشت «عینک ابتدایی و غیرضروری «ایسم ها» - سرمایه داری، سوسیالیسم، کمونیسم- که هیچ ارتباطی با یک جهان پایدار و مسالمت آمیز و از نظر اجتماعی عادلانه ندارند دست برداریم.
مباحث دیگری نیز وجود داشت که با اصرار بر اینکه مشکل واقعی فساد موجود در سیستم است نه خود سیستم، چپ و راست را با هم متحد کرده بود. عده ای از کاربران از شبکه های اجتماعی استفاده کرده بودند تا دیگران را ترغیب به کنار گذاشتن چشم بندهای ایدئولوژیک سیاست های حزبی کنند. برای مثال آنها گفته بودند که افزایش حداقل دستمزد یا بهبود آموزش و پرورش باید با راهبردهای مدیریتی معقولانه همراه باشد که بتواند همزمان هم به اقتصاد و هم آمریکاییان مزدبگیر کمک کند.

تریبونی جدید برای طرح مباحث
همزمان با شدت گرفتن دودستگی های پس از انتخابات آمریکا، این تحقیق دلیلی برای امیدواری نیز به من داد. این کار نشان می دهد که عده ای از آمریکاییان- هرچند هنوز اقلیتی کوچک هستند- به شکل اندیشمندانه ای از پلتفرم های پر طرفدار شبکه های اجتماعی برای برقرار کردن مباحثی معنادار با دیگران استفاده می کنند.  آنچه که در اینجا اشاره کردم تنها نمونه کوچکی از  موارد متعدد گفتگوهای اندیشمندانه ای بود که با آنها مواجه شدم.
تجزیه و تحلیل من از شبکه های اجتماعی این نکته را رد نمی کند که عده زیادی از مردم بر سر سیستم های اجتماعی خشمگین و دچار قطب بندی شده اند. ولی این تحقیق نشان داد که تعداد قابل توجهی از کاربران به این آگاهی رسیده اند که برچسب هایی چون سوسیالیسم و بازارهای آزاد و سرمایه داری، به ماشه هایی عاطفی تبدیل شده اند که عده ای از روزنامه نگاران و سیاستمداران از آنها برای دستکاری، برانگیختن و دو دسته کردن مردم استفاده می کنند.
برای متحد شدن و حرکت رو به جلو در کنار هم، شاید ما باید درک بهتری از مکان ها و فرمت های بحث و گفتگو که این نوع از گفتمان اندیشمندانه را تسهیل کنند به دست آوریم. اگر وابستگاه حزبی در پلتفرم هایی چون پارلر و رامبل پناه بگیرند که به اتاق های پژواک شباهت دارند، آیا این نوع از گفتگوهای هوشمندانه بین مردم با دیدگاه های متنوع از بین خواهد رفت؟
در حالی که آمریکاییان با چالش های مالی یک همه گیری، خودکارسازی، اشتغال ناپایدار و جهانی سازی مواجه اند، فراهم کردن تریبون هایی که در آنها بتوانیم با ذهن باز به جای شیوه ایدئولوژیک در مورد ایده های متفاوت بحث کنیم، شاید تفاوت بسیار مهمی در راه حل هایی که می خواهیم انتخاب کنیم به وجود آورد. بسیاری از آمریکاییان هم اکنون از پلتفرم های دیجیتال بیشتر برای بحث در مورد دیدگاه های خود استفاده می کنند تا وحشت زده گریختن از- یا حمله کردن به- یک لولوی سوسیالیست پیر و خسته.
نویسنده: رابرت کوزینتز (Robert Kozinets) رئیس گروه روابط راهبردی اجتماعی و ارتباطات کسب و کار در دانشگاه جنوب کالیفرنیا


منبع: https://b2n.ir/089899

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر