به گزارش مجله خبری نگار،طرفداران «هری پاتر» بسیار خوش شانس اند؛ جی. کی. رولینگ نه تنها دنیای تازهای خلق کرد، بلکه جای زیادی برای تخیل و خیالبافی هم باقی گذاشت؛ و گاهی حتی بعضی تئوریهای عجیب دربارهی داستان خود را تأیید میکند و زوایای جالب تری به «هری پاتر»ی که دوست داریم، میبخشد.
در ادامه از چند تئوری جالب مطرح شده توسط طرفداران «هری پاتر» خواهیم گفت که این فرانشایز محبوب را به کلی در نگاه تان تغییر میدهد.
در فیلم «هری پاتر و تالار اسرار» (Harry Potter and the Chamber of Secrets)، هری به خاطر توانایی در برقراری ارتباط با مارها به داشتن نسبت احتمالی با سالازار اسلیترین متهم میشود. اما واقعیت ممکن چیز کاملاً متفاوتی باشد. بر اساس یک تئوری، هری وارث نه اسلیترین، بلکه گریفیندور است. این تئوری بر این اساس مطرح شده که هری در نهایت وارث واقعی اسلیترین، یعنی تام ریدل را شکست میدهد و به دعوای قدیمی میان بنیانگذاران هاگوارتز پایان میبخشد.
بر اساس یک تئوری، مری پاپینز شاید یک فارغ التحصیل هاگوارتز بوده که بعد از پایان دوران تحصیلش، تصمیم گرفته بود به دنیای مشنگها (ماگل ها) بازگردد. اما برای اینکه استفاده از جادو را به طور کامل کنار نگذارد، چوبدستی خود را درون یک چتر پنهان کرد، درست مثل کاری که هاگرید کرده بود. به علاوه او از وردهای پرواز استفاده میکرد و کیفی مانند کیف هرماینی در کتاب آخر «هری پاتر» داشت.
در فیلم «هری پاتر و تالار اسرار»، آراگوگ به هری میگوید که از سرزمین دوری درون جیب یک مسافر آمده بود. به علاوه، میدانیم که نیوت اسکمندر بعد از سفر به ۵ قارهی دنیا برای مطالعه بر روی جانوران شگفت انگیز، به هاگوارتز بازگشته بود. بر همین اساس، تئوریای هست که میگوید نیوت در فیلم بعدی آراگوگ را به هاگرید داده بود.
جی. کی. رولینگ در یکی از مصاحبههای خود اذعان کرد که هاگرید پیش از آنکه بتواند طلسم پاترونس را یاد بگیرد، از هاگوارتز اخراج شده بود. با این حال، طرفداران «هری پاتر» فکر میکنند پاترونس نداشتن هاگرید دلیل غم انگیزتری دارد، اینکه او به اندازهی کافی خاطرات خوب برای برخورداری از این طلسم نداشت.
در فیلم «هری پاتر و جام آتش» (Harry Potter and the Goblet of Fire) سیبل تریلانی به هری میگوید که در اواسط زمستان به دنیا آمده بود. اما کسی حرفش را باور نکرد، چون همه میدانستند که هری در تابستان متولد شده بود.
با این حال، تاریخ تولد تام ریدل ۳۱ دسامبر بود. شاید سیبل تریلانی توانسته بود بخشی از روح او را در هری ببیند. دامبلدور سیبل تریلانی را به دلیل خاصی استخدام کرده بود.
بر اساس یک تئوری، روبیوس هاگرید نمیتوانست صاحب فرزند شود. ما از کتابهای «هری پاتر» میدانیم که پدر هاگرید جادوگر و مادرش غول بود. گرچه حاصل این ازدواج هاگرید محبوب و دوست داشتی بود، اما او به دلیل دورگه بودن توانایی بچه دار شدن نداشت.
استخدام پروفسور لاکهارت خودشیفته احتمالاً یکی از بزرگترین اشتباهات دامبلدور بود. با این حال، طرفداران «هری پاتر» توضیحی برای علت این تصمیم دامبلدور پیدا کرده اند. بر اساس تئوری آن ها، دامبلدور گیلدوری لاکهارت را به این دلیل استخدام کرد که به تمام دنیا چهرهی واقعی معلم درس دفاع در برابر جادوی سیاه را نشان دهد. ما هم نتیجه اش را میدانیم: او وقتی با خطر واقعی رو به رو شد، حقارت خود را نشان داد و کارش را از دست داد.
کریدنس بربون بیچاره شخصیت بسیار جالبی است؛ طرفداران «هری پاتر» فکر میکنند او پدر ولدمورت و حتی پدربزرگ اسنیپ بود. اسنیپ از یک جادوگر و یک مشنگ (ماگل) متولد شد. مادرش، آیلین پرینس، در دههی ۱۹۳۰ به دنیا آمده بود و از آنجایی که وقایع توصیف شده در «جانوران شگفت انگیز» در سال ۱۹۲۶ رخ داده بود، ممکن است کریدنس پدر آیلین بوده باشد.
این سؤال که چرا جادوگرها مجبور بودند خود را از مشنگها (ماگل ها) پنهان کنند، یکی از بزرگترین معماهای داستان «هری پاتر» بوده است. قدرت جادوگرها به آنها این امکان را میداد که بر تمام دنیا حکومت کنند، اما به دلیلی در خفا باقی ماندند.
بر اساس یک تئوری، زمانی میان جادوگرها و مشنگها دعوایی درگرفت که بازندهی آن جادوگرها بودند. در انتهای «هری پاتر و جام آتش»، وزارت جادو به نخست وزیر میگوید که به کشور اژدها وارد شده است. به همین دلیل، مشنگها به آن سادگی که شاید تصور میشود، نبودند.
هری و هرماینی همیش رابطه خوبی با یکدیگر داشتند و حتی باهم مثل خواهر و برادر رفتار میکردند. تئوریای هست که میگوید جیمز و لیلی پاتر درحقیقت ۲ فرزند داشتند، یک دختر و یک پسر. به دلیلی، سرپرستی دختر آنها را خانوادهی گرنجرز برعهده گرفتند که او را مثل دختر خودشان بزرگ کردند. اگر این تئوری درست باشد، شاید به همین دلیل باشد که هرگز هیچ نشانهای از علاقهی رمانتیک در رابطهی میان هری و هرماینی وجود نداشت.
منبع:روزیاتو