به گزارش مجله خبری نگار، همیشه وقتی در برنامهاش از مادر حرف میزد، برقی توی نگاهش پیدا میشد و حسوحالش تغییر میکرد. برای کسی که مادر در سختترین روزها تکیهگاهش بوده، روبهرو شدن با این جای خالی عمیق، خردکننده است. مادر با رفتنش تکهای از دنیا را برای همیشه با خودش میبرد. آنوقت انگار سایهای سیاه آمده و همهچیز را در تاریکی فرو برده است. اینکه روزی فقط در خاطرهها و سجادهها بشود سراغ عطر مادر را گرفت، تلخترین حقیقت تاریخ است.
کسی که طعم این غم را نچشیده، درکی از این فاجعه مبهوتکننده ندارد. وقتی که آدم یخ میزند و انگار دیگر حتی شوق راه رفتن هم ندارد؛ چراکه دیدن هر چیزی او را به یاد آغوش مادر میاندازد. محمدحسین سالهای سختی را سپری کرده است. روزهای تلخ زیادی را گذرانده و، اما همه این مدت هم مادر پشتوپناهش بوده. پناهگاه امن شانههایی که دیگر کنارش نیستند. گفتنش ساده است، اما این تجربه، آدم را له میکند و همه دلخوشیها را در مسیر یأس قرار میدهد.
محمدحسین قطعا در این لحظات نفرینی تنها نیست. جامعه فوتبال ایران کنار او خواهد ایستاد. جامعهای که میداند برنامه میثاقی این اواخر چقدر برای شفافسازی در فوتبال ایران موثر بوده است. شاید انتظار زیادی است، اما فوتبال ایران توقع دارد محمدحسین حتی در این شرایط کشنده، به تلاشش برای نور تاباندن با زاویههای تاریک ادامه بدهد. مادرش هم او را تماشا میکند. دورتر از صفحههای تلویزیون و بالاتر از زمانه فانی.