به گزارش مجله خبری نگار،گاهی ما به یک یادآوری فیزیکی نیاز داریم. مانند بالا بردن کف دستان تا به ما کمک کند که از منفیها رها شویم.
وقتی که زمان تحقق یافتن وعدهها برسد، خداوند فرقی قائل نمیشود. کتاب مقدس میگوید: “وقتی دشمن مانند سیل میآید، روح خداوند بر میخیزد و مانند سدی مقابل او میایست. ” تو در میدان جنگ تنها نیستی. قدرتمندترین نیروی کائنات و جهان در کنار تو میجنگد، نیروهای تاریک را به عقب میراند، از تو در مقابل بیماری که میخواهد تو را از پا در آورد محافظت میکند، آدمهای نادرست را از سر راهت بر میدارد، درهایی را باز میکند که هیچ آدمی قادر به بستن آن نیست.
من تو را به چالش میکشانم که در طول روز بگویی: “من کاملا توانا هستم، من قدرت انجام هر کاری را دارم، من بر موانع غلبه میکنم، من بیماری را شکست میدهم، من از میان کمبودها و درگیریها بر میخیزم، من به رویاها و آرزوهایم میرسم. ” زمانی که اینطور فکر کنی و حرف بزنی، خالق کل جهان و کائنات دست به کار میشود و معجزات به سمت تو میآیند.
اگر حال و هوا و وضعیت روزت را تعیین نکنی، افکار منفی این کار را برای تو میکنند.
هر روز صبح وقتی که بیدار میشوی، باید ذهنت را پر از انرژی کنی و به مسیر درست بروی. امروز روز خوبی خواهد بود. من میتوانم از عهده هر چیزی که سر راهم قرار میگیرد بر بیایم. من قوی هستم. من مطمئن هستم. من لطف و رحمت خداوند را دارم.
فرشتهها مراقب من هستند. من در مورد آینده ام هیجان زده هستم. ذهنت را در ابتدای هر روز روی پیروزی تنظیم کن. به هر چیزی فکر نکن. باید هدفمند به هر چیزی فکر کنی. اگر بیدار شوی و به هر چیزی که به ذهنت رسید فکر کنی، فکرها به تو میگویند که تو مشکلات بسیاری داری. تو خیلی خسته هستی. هرگز به موانع غلبه نمیکنی. هیچ اتفاق خوبی امروز نخواهد افتاد. اگر حال و هوا و وضعیت روزت را تعیین نکنی، افکار منفی این کار را برای تو میکنند.
اخلاقت میتواند کم تجربگیت، تحصیل کمت و استعداد کمت را جبران کند.
خداوند برای همه ما چیزهایی را انتخاب کرده است که بپوشیم، مهربانی، خوب بودن با آدم ها، با اطرافیان دلنشین و خوش مشرب بودن. وقتی که مهربان باشی، آدمها را به سمت خودت میکشی. وقتی که خوش ذات و دوستانه باشی، فرصتها سر راهت قرار میگیرند. آدمها دوست دارند با کسانی کار کنند که از آنها خوششان میآید و میتوانند روی آنها حساب کنند. وقتی که کسی را استخدام میکنی، رزومه آنها میگوید که آنها چه کاری میتوانند انجام دهند، مهارت هایشان، تحصیلاتشان و سابقه کاریشان چیست. ولی ما همیشه آنها را ملاقات میکنیم، چون میخواهیم اخلاق آنها را ارزیابی کنیم.
آیا آنها مثبت، دوستانه، مهربان و با ملاحظه هستند؟ ما میتوانیم کسی دیگر را با همان مهارتها و سابقه پیدا کنیم. سوال اصلی اینجاست که آیا اخلاق آنها ما را به پیشرفت میرساند؟
امروز سعی کن که با اطرافیانت مهربان، با ملاحظه و دلنشین باشی. نه تنها بیشتر از زندگی لذت میبری بلکه پیشرفت میکنی و مردم با تو رفتار بهتری خواهند کرد.
اگر میخواهی که یک عقاب باشی، اگر میخواهی اوج بگیری، نباید به چیزهای کهنه زندگیت بازگردی که تو را مسموم خواهد کرد.
آدمهای زیادی از چیزهایی که درست نیستند تغذیه میکنند، نا امیدی ها، شکستها و اتفاقات بد را زنده میکنند. وقتی که صبحها از خواب بیدار میشوند، اولین چیزی که به آن فکر میکنند در مورد صدمات، از دست دادنها و آدمهایی که در حقشان بدی کرده اند است. دست از تغذیه کردن از غذاهای مرده بردار. تو نمیتوانی سم را وارد روحت کنی و زندگی با ایمان داشته باشی. آنها را رها کن. آن تمام شده و رفته است. از غذاهای تازه و زنده تغذیه کن.
سالمترین غذایی که میتوانی به روحت بدهی وعدههای خداوند است. “من خوشبخت هستم و نمیتوانم نفرین شوم. هر چیزی که من لمس کنم کامیابی و موفقیت میشود. از خداوند سپاس گزارم که همیشه باعث میشود که من پیروز شوم. امسال سال فراوانی، سربلندی و شکفتن است. ”
شاید تو محصول گذشته ات باشی، ولی نباید زندانی گذشته ات باشی.
هر چیزی که برای تو پیش آمده است خداوند را غافلگیر نکرده است. وقتی که او برنامه زندگیت را میچیده است، او از قبل آدمهایی که به تو صدمه میزنند را، همه از دست دادنهایی که میگذرانی را، تمام اشتباهاتی که میکنی را میدانسته است. خبر خوب این است که برای هر عقب نشینی، خداوند از قبل یک پیشروی در نظر دارد. برای هر ناامیدی او یک شروع جدید دارد، برای هر شکست او یک ترمیم در نظر دارد. برای تمام خاکسترها زیبایی در نظر دارد.
تو باید مقاومت کنی و بگویی: “همین است. شاید من از سختیهایی عبور کرده باشم و شاید اشتباهاتی کرده باشم، ولی من نمیخواهم زمانم را هدر دهم بابت نگرانی در مورد اینکه میتوانستم بهتر عمل کنم، بابت چیزی که درست نشد تلخی کنم یا بابت کسی که به من بدی کرده است ناراحت باشم. من چیزهایی که شده است را رها میکنم و به زمان حال فکر میکنم. من توهین ها، افسوس برای خود، سرزنش کردن، شکست را رها میکنم. من دیگر کیسه منفیها را حمل نمیکنم. من میخواهم آزاد و رها زندگی کنم. ”
دلیل اینکه کتاب مقدس میگوید “رها کن” این است که تو وسوسه خواهی شد که عقبگرد را انتخاب کنی.
شاید در ابتدا رها کنی، ولی صبح روز بعد وقتی در مورد چیزهایی که آنها گفته اند فکر میکنی، تو میخواهی درد و تلخی را انتخاب کنی. من آدمهایی را میشناسم که یک توهین را برای ۴٠ سال با خود حمل میکنند. این دیگر یک کیسه نیست، این جزئی از آنها شده است. تو باید آنها را رها کنی. شاید عادلانه نبوده است، ولی خداوند تمام اتفاقات را دیده است. خداوند عادل است. او اشتباهات تو را درست میکند. وقتی که آنها را رها کنی، به این معنی نیست که تو ضعیف هستی یا تو تسلیم میشوی یا تو به کارهایی که آنها کرده اند اهمیت نمیدهی. نه، تو میگویی: “خدایا، من مطمئنم که تو حامی من هستی. من مطمئنم که تو درهای جدیدی باز میکنی و مرا به جایی که باید باشم میبری. ” تصور کن که ساعت ١٠ صبح دوشنبه همکارت با تو بی ادبی کرده است. رهایش کن و بگذر. وقتی که دوباره بعد از ظهر همکارت را میبینی، تو وسوسه میشوی که عقبگرد را انتخاب کنی. فقط بگو، “نه، ممنون. من توهینی که رها کرده ام را رها شده میگذارم. من نمیخواهم کیسههایی را حمل کنم. ” کمی بعد همان روز، تو ناامید میشوی نتوانستی آن قرارداد را بنویسی. میتوانی ترش رویی کنی و بگذاری که کل هفته ات را خراب کند. در عوض تو آن را رها میکنی و میگذری.
منبع:اینفو