به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: تب استعدادیابی در عرصههای مختلف، چند سالی است صداوسیما و شبکه نمایش خانگی را درنوردیده است. در عرصه موسیقی مهمترین اقدام برای استعدادیابی، برنامه «شب کوک» بود که سال ۹۳ از صداوسیما پخش شد، اما ادامه نیافت. «عصر جدید» نیز اگرچه برنامه استعدادیابی اختصاصی موسیقی نبود، ولی توانست برخی چهرههای جدید و مستعد را به موسیقی کشور معرفی کند. با این حال و با فروکش کردن تب برنامههای استعدادیابی در دوره جدید مدیریت صداوسیما، اکنون شبکه نمایش خانگی نقش محوری در عرصه استعدادیابی پیدا کرده و «آوای جادویی» به عنوان یک مسابقه استعدادیابی در زمینه خوانندگی در این عرصه فعال شده است. طی هفتههای اخیر، «آوای جادویی» پس از عبور از مرحله اجراهای مقدماتی وارد مرحله حذفی شده است. در هر حال در این مجال نگاهی به نقاط قوت و ضعف این رویداد موسیقایی میاندازیم:
طبیعی است در یک برنامه استعدادیابی موسیقایی که خود را به سبک خاصی از موسیقی محدود نکرده است، باید داورانی حضور داشته باشند که همه سلایق و سبکهای موسیقایی را پوشش دهند. بر این اساس ترکیب داوران از محمد معتمدی به عنوان خوانندهای فعال در عرصه موسیقی سنتی، رضا صادقی به عنوان خواننده موسیقی پاپ، رضا یزدانی به عنوان خوانندهای که در سبک راک کار میکند و محمد اصفهانی به عنوان خوانندهای که با خاستگاه موسیقی سنتی، در موسیقی پاپ نیز کارهای بسیاری انجام داده، تشکیل شده است. این ترکیب به دلیل سطح داوران که هر کدام در سبک تخصصی خود جزو چهرههای تراز اول و شناخته شده هستند، حائز اهمیت است.
تفاوت بارزی که این برنامه با برخی دیگر از برنامههای استعدادیابی دارد این است که استعداد شناسایی شده رها نمیشود تا با روشهای قبلی و احیانا مربیان سابق یا یک داور خاص از قبل تعیین شده به کار خود ادامه دهد بلکه خود داوران با گزینش افراد، در مراحل بالاتر با این استعدادها تمرین میکنند. به همین دلیل در مرحله حذفی که پس از مرحله مقدماتی شروع شده است، تفاوت سطح اجرای برخی شرکت کنندگان و پیشرفت آنها مشهود است.
داوران این مسابقه تقریبا نقش مجری را به ویژه در مرحله مقدماتی ایفا کردند. این اتفاق نیازمند این بود که بین داوران بده بستان و مباحثه شکل بگیرد. در این میان شوخیهای داوران به ویژه شوخیهای رضا صادقی و رضا یزدانی با یکدیگر باعث شده بود تا در عمل نیازی به نقش آفرینی مجری در مسابقه نباشد و روند نسبتا طولانی برگزاری برنامه موجب خستگی مخاطب نشود.
فارغ از معدود آثاری که توسط خود شرکت کنندگان تنظیم و ساخته شده بود، بیشتر اجراهای این برنامه شامل اجرای آثار گذشتگان و موزیسینها و خوانندگان فعلی بود. نقطه اوج این ماجرا در بازخوانی زیبای تصنیف جاودانه «سپیده» مشهور به «ایرانای سرای امید» بود که با شعر مرحوم هوشنگ ابتهاج، آهنگ سازی مرحوم محمدرضا لطفی و صدای ماندگار مرحوم محمدرضا شجریان بخشی از حافظه تاریخی مردم شده است. اگرچه این تصنیف به یادماندنی با صدای استاد شهرام ناظری و محمد معتمدی نیز بازخوانی شده است. اجرای تصانیفی از مرحوم فرهاد مهراد نظیر «بوی عیدی» و تصانیف دیگری از خوانندگان فعلی نظیر همایون شجریان و علیرضا قربانی و همچنین خوانندگان پاپ، حال و هوایی نوستالژیک به این برنامه داده است.
در تکمیل نکته قبلی و کارکرد شوخیهای داوران، باید اشاره کرد که نقش منفعل مجری مسابقه، علی اوجی، در دور حذفی این رقابت توی ذوق میزد. جایی که او همراه باعلیرضا افکاری کارشناس برنامه، در استودیویی خارج از محل استقرار تماشاگران و داوران، در پایان هر دور رقابت، نگاهی به اجراها داشتند و کارشناس این مجوز را داشت که در برخی موارد بعضی شرکت کنندگان حذف شده را به دور رقابت برگرداند تا با رای مخاطبان، فرصت جدید برای آن شرکت کنندگان فراهم شود. در حقیقت به جز این کارکرد کارشناس که جای بحث دارد و امکان واگذاری این تصمیم به خود داوران وجود داشت، مجری در مرحله مقدماتی نقشی نداشت.
در مرحله حذفی نیز علی اوجی به عنوان مجری، آورده چندانی به این مسابقه اضافه نکرده چرا که به وضوح مشخص است وی تسلط چندانی بر موسیقی ندارد و نمیتواند در تکمیل نکات فنی داوران و پرسش از استدلالهای آنها نقشی ایفا کند. درباره کارشناس برنامه البته ماجرا کمی فرق میکند و در مرحله حذفی وی در کنار داوران در هنگام تمرین با شرکت کنندگان دیده میشود، اما باز هم کارکرد موثری برای وی در این برنامه دیده نمیشود.
برنامههایی از این دست علاوه بر استعدادیابی میتواند جنبه آموزشی برای مخاطبان نیز داشته باشد، اما به شرطی که داوران تعارف را کنار بگذارند و اشکالات شرکت کنندگان را گوشزد کنند. رویکرد غالب داوران در این برنامه، تعریف و تمجید حتی از شرکت کنندگان حذف شده است و به نوعی تعارف، جایگزین نقد و اشکال گیری شده است. اگرچه تا حدی محمد اصفهانی و رضا صادقی نقادانهتر با شرکت کنندگان برخورد کرده اند، اما باز هم انتظار میرود که حتی در اجراهای بسیار خوب هم اگر نقطه ضعفی وجود دارد (که حتما در کار یک هنرآموز تازه کار وجود دارد) مطرح شود تا علاوه بر خود هنرجویان، مخاطبان نیز با ظرایف فنی موسیقی و خوانندگی بیشتر آشنا شوند.
در هر حال «آوای جادویی» توانسته است هم لحظات جذابی را برای مخاطبان و علاقهمندان به موسیقی ایجاد کند و هم اهالی موسیقی را به خروج این هنر از رکود و معرفی خوانندگان مستعد امیدوار کند. قطعا «آوای جادویی» میتواند با رفع اشکالات خود در سالهای بعد نقش مهمی در اعتلای موسیقی کشور ایفا کند.