کد مطلب: ۴۳۸۲۷۷
۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۷
سفر به ماه همیشه یکی از بزرگ‌ترین آرزو‌های بشری بوده و شاید به همین دلیل بودکه ژرژ ملیس، موضوع و عنوان اولین فیلم بلند سینمایی تاریخ بشر را به این قضیه اختصاص داد.

به گزارش مجله خبری نگار،/همشهری:در قرن بیستم و با پیشرفت حیرت‌انگیز دانش بشری، تلاش برای تصاحب ماه، بین کشور‌های قدرتمند جهان آغاز شد. در دهه ۱۹۳۰ کشوری که موفق شد گوی رقابت را از دیگر کشور‌ها برباید آلمان نازی بود که به لطف حضور دانشمندان برجسته فیزیک و هوافضا، دست به تحقیقاتی زد که البته بیشتر در زمینه نظامی کار برد داشت تا انتقال انسان به فضا و ماه.

با پایان گرفتن جنگ دوم جهانی و انتقال این دانشمندان و دستاورد‌های علمی آن‌ها به کشور‌های پیروز، رقابت بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی –ابرقدرت‌های جدید جهان- شدت گرفت. در جنگ جهانی، اختراعات مرگبار متعددی از جمله موشک‌های بالستیک «وی دو» که صد‌ها تن را در لندن کشته بود و بمب اتمی که در هیروشیما و ناکازاکی صد‌ها هزار تن را به کام مرگ فرستاد، به دنیا معرفی شد و با دستیابی دو ابرقدرت به بمب هیدروژنی در دهه ۱۹۵۰، جنگ سرد بین دو ایدئولوژی مخالف شدت گرفت.

در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ شوروی سفینه اسپوتنیک یک را به عنوان اولین ماهواره مصنوعی به مدار زمین فرستاد و عصر فضا رسما آغاز شد. این حادثه شوک بزرگی برای آمریکا و دانشمندان این کشور بود و در پی آن، نمایش موفق راکت سمیورکا آر هفت به دور زمین نشان داد که شوروی قادر است با استفاده از این موشک‌ها که بمب‌های هیدروژنی حمل می‌کنند، هر نقطه از زمین را هدف قرار دهد.

این سلاح هراس‌آور چیزی بود که آمریکایی‌ها فاقد آن بودند. این مسیر موفق برای شوروی ادامه داشت و در سال ۱۹۵۹ راکت آرهفت آن‌ها با خارج شدن ازمدار زمین، اولین عکس‌ها را از ماه گرفت.

تلاش‌ها ناکام نمی‌ماند!

تنها پاسخ آمریکایی‌ها به این تلاش چشمگیر، سرعت بخشیدن به تحقیقات فضایی‌شان بود. کارخانه‌های نظامی آمریکا برای پرکردن چیزی که خلأ موشکی نامیده می‌شد، به سرعت در حال تولید موشک‌های دور برد بودند و آژانس فضایی ناسا که به تازگی تاسیس شده بود، بر همه این تلاش‌های علمی و نظامی نظارت داشت. برنامه فشرده آمریکایی‌ها برای تحقیقات درباره سفر به ماه، در عین حال این هدف را دنبال می‌کرد که بتواند در جنگ تبلیغاتی علیه شوروی حربه‌ای تازه داشته باشد.

اما با همه این تلاش‌ها، اولین عکس برداری از ماه نتوانست زودتر از ۲۸ جولای ۱۹۶۴ یعنی پنج سال بعد از تجربه موفق شوروی صورت گیرد و رنجر هفت در این تاریخ با ۴۳۰۰ عکس از ماه به زمین بازگشت. نیکیتا خوروشچوف- رهبر شوروی- در اکتبر ۱۹۵۳ اشاره کرد که این کشور هرگز در برنامه‌های فضایی‌اش به دنبال سفر به ماه نبوده، اما فقط یک سال پس از این سخن مشخص شد که اتفاقا شوروی برنامه‌ای مفصل برای رسیدن به این آرزوی بشری دارد، گرچه در آغاز راه، آن‌ها با شکست‌های متعددی روبه‌رو شده بودند.

بزرگترین تئوری توطئه در تاریخ بشر:آیا سفر به ماه فقط یک دروغ است؟

نیل آرمسترانگ اولین انسانی که روی ماه قدم گذاشت

همزمان، کندی، رئیس‌جمهور وقت آمریکا که به دنبال بهانه‌ای برای کاهش تنش‌ها بین دو کشور بود، پیشنهاد سفر مشترک فضانوردان آمریکا و شوروی را به ماه داد، اما خوروشچوف که فکر می‌کرد این بهانه‌ای برای سرقت دانش فضایی شوروی است، این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت اگر قرار است فضانوردی از شوروی به فضا برود بهتر است که این سفر به تنهایی انجام شود.

در عین حال کورولوف- مدیر سازمان فضایی شوروی - هم سفینه سایوز را طراحی کرده بود که به خیالش می‌توانست انسان را به ماه بفرستد. با مرگ خوروشچوف در سال ۱۹۶۷ و شکست اولین پرواز سایوز در همین سال، روند این برنامه کند شد. شوروی بار دیگر تلاش کرد تا الکسی لنونف را به عنوان اولین مسافر ماه در سال ۱۹۶۹ به فضا بفرستد، اما با ایجاد مشکلات متعدد برای فضاپیمای سایوز و همچنین موفقیت آمریکایی‌ها، این طرح اول به تعویق افتاده و بعد کلا منتفی شد.

تحقیقات آمریکایی‌ها به حضور اولین انسان به روی کره ماه انجامید. در ۲۰ جولای ۱۹۶۹ بیش از ۵۰۰ میلیون نفر در نقاط مختلف جهان شاهد حضورنیل آرمسترانگ روی ماه بودند. این سفر که با نام آپولو ۱۱ صورت گرفت در سال‌های بعدهم ادامه داشت و در مجوع ۲۴ فضانورد آمریکایی به ماه سفر کردند که ۱۲ نفر از آن‌ها روی سطح ماه راهپیمایی کردند و سه نفر از آن‌ها هم دو بار این سفر را انجام دادند، اما سفر آپولو ۱۳ به دلیل انفجاری که در این فضا پیما رخ داد، موفق نبود.

با وجود گذشت ۴۰ سال از این واقعه که بعضی آن را بزرگ‌ترین دستاورد علمی بشری می‌خوانند، تردید‌ها درباره واقعی بودن آن هنوز برطرف نشده است و عده کسانی که در کشور‌های مختلف جهان بنا به دلایلی آن را حقه‌ای علمی – سیاسی می‌خوانند کم نیست.

یکی از این افراد بیل کیسینگ است که بین سال‌های ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۳ مدیر شرکت تحقیقاتی راکتدین بوده؛ شرکتی که آن زمان طرف قرارداد ناسا برای ساخت موتور‌های آپولو بود. او از این تئوری توطئه به شدت حمایت می‌کند و معتقد است همه کتاب‌های تاریخی و علمی درباره سفر به ماه دروغ می‌گویند. او می‌گوید زمانی که نیل آرمسترانگ پایش را از روی نردبان آپولو بر زمین می‌گذاشت، در واقع در یک استودیوی تلویزیونی در نزدیکی نوادا حضور داشت.

بیل معتقد است آمریکا با صحنه‌سازی تلاش کرد به دنیا ثابت کند که این آمریکایی‌ها هستند که به ماه می‌روند، نه دانشمندان شوروی. او در این رابطه کتابی به نام «ما هرگز به ماه نرفتیم» را هم منتشر کرده است. او در این کتاب می‌نویسد: «ناسا می‌دانست که نمی‌تواند به ماه برود. آن‌ها در اواخر دهه ۱۹۵۰ تحقیقاتی را در این زمینه انجام دادند و به این نتیجه رسیده بودند که شانس موفقیت آن‌ها برای سفر به ماه ۰۰۱۷/۰درصد است؛ به بیان دیگر شانسی وجود ندارد. حتی در سال ۱۹۶۷ سه فضانورد در تلاشی ناکام کشته شدند».

همه‌اش سیاسی است!

از سوی دیگر، سفر به ماه از قالب یک فعالیت علمی خارج شده بود و ارتباط مستقیمی با پرستیژ سیاسی آمریکا پیدا می‌کرد تا جایی که جان اف کندی- رئیس جمهور وقت آمریکا- در سال ۱۹۶۱ اعلام کرد سفر به ماه و بازگشت از آن اولویت اول آمریکا خواهد بود بنابراین ناسا ناچار بود برای رسیدن به این هدف غرور آفرین دست به یک تقلب بزرگ بزند. از طرفی به عقیده کیسینگ، ناسا و شرکت راکتدین هر دو به ادامه روند پرداخت بودجه تحقیقاتی نیاز مبرم داشتند و اهداف بلند مدت آن‌ها بدون تقلب‌هایی ازاین دست فراهم نمی‌شد.

ولی این تنها کیسینگ نیست که نسبت به واقعی بودن این سفر تردید دارد. بیل برایان- فوق لیسانس رشته مهندسی اتمی از دانشگاه اورگون- هم با تحقیقاتی که در این زمینه انجام داده و آن را در سال ۱۹۸۲ در کتابی تحت عنوان «دروازه ماه» منتشر کرده است، اثبات کرده که ماه هم مثل زمین دارای جاذبه و اتمسفر است و از این رو جاذبه صفر ماه که در فیلم حضور فضانوردان دیده می‌شد، می‌تواند تاییدی بر ساختگی بودن این سفر باشد.

او حتی مصرانه می‌گوید که متن مکالمات بین ناسا و فضانوردان به طور تابلویی تنظیم شده بود؛ انگار که فضانوردان هرگز آنجا نبودند و فقط یک متن از قبل تنظیم شده را می‌خواندند. او در توضیح اینکه چرا ناسا حقیقت بزرگی مثل موضوع جاذبه ماه را به این شکل نفی می‌کند می‌گوید: «شما با از میان بردن کل یک واقعیت، در اصل فرصت بحث و تحقیق درباره حقایق کوچک را از بین می‌برید. در غیر این صورت، ناسا باید مسائل بسیاری را درباره این سفر پاسخگو می‌شد و این مخالف خواست خیلی‌ها بود».

یکی دیگر از کتاب‌هایی که در این زمینه منتشر شده، کتاب «آیا آن یک ماه کاغذی بود؟» از رالف رنه - دانشمند آمریکایی- است که به آخرین تحقیقات در زمینه این سفر مشکوک اختصاص یافته است. رنه هم با اطلاعات موجود تخمین زده که یک فضانورد برای حضور در سطح ماه باید دارای یک سپر محافظ به قطر حداقل دو متر باشد؛ در غیر این صورت، با وجود تشعشعات شدید در سطح ماه کباب خواهد شد.

سینما و دروغ

دامنه این تردید‌ها به سینما هم کشیده شد. فیلم «کاپریکورن یک» که در سال ۱۹۷۸ اکران شد به این موضوع اشاره مستقیم داشت. فیلم، داستان عده‌ای فضانورد را نشان می‌داد که در پروژه ناسا برای ساخت فیلمی تقلبی در سفر به مریخ شرکت کرده بودند. با وجود اینکه پیتر هیامس - کارگردان آن- در زمان اکران فیلم تاکید کرد آن را تنها برای سرگرمی ساخته، اما می‌دانست که بعضی از مردم که تعدادشان هم کم نیست، سفر به ماه را در سال ۱۹۶۹ باور نکرده‌اند. مهم‌ترین نکته درباره این فیلم، گذشته از داستان آن، جمله‌ای بود که در تیزرش شنیده می‌شد؛ «آیا از اینکه متوجه شوید بزرگ‌ترین لحظه تاریخ معاصر بشر هنوز رخ نداده است شوکه نمی‌شوید؟».

برچسب ها: ماه فضانورد
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر