کد مطلب: ۴۳۳۴۹۸
|
|
۳۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۶:۱۵

کارگردانان دیگر پوست شیر را چگونه به پایان می‌رساندند!؟

کارگردانان دیگر پوست شیر را چگونه به پایان می‌رساندند!؟
سریال پوست شیر این روز‌ها توجه مردم را به خود جلب کرده است و در شبکه‌های اجتماعی درباره پایان آن صحبت می‌کنند. جمشید محمودی این سریال جذاب را کارگردانی کرده است.

به گزارش مجله خبری نگار، اما اگر پوست شیر را فرد دیگری کارگردانی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ احتمالا پایان‌بندی‌اش این گونه می‌شد:

اصغر فرهادی:

در قسمت آخر، لیلا برای همیشه ایران را ترک می‌کند و به آلمان می‌رود. مشکات هم سرنخی به دست می‌آورد که رضا پروانه پشت کل ماجراست. بچه‌های آگاهی راه می‌افتند و به محض آن که از محوطه اداره بیرون می‌روند سریال تمام می‌شود.

منوچهر هادی:

ساحل زنده بوده و فقط می‌خواسته نعیم و لیلا را با هم آشتی دهد. او همه این کار‌ها را با کمک مژگان انجام داده.

در سکانس آخر، صدرا و ساحل وسط یک ویلای بزرگ در کلاردشت، جشن عروسی مفصلی برگزار می‌کنند. فیلمبردار مراسم هم خواهر رضا پروانه (با بازی یکتا ناصر) است که بعد از سال‌ها دوباره ظاهر شده و می‌خواهد با منصور ازدواج کند.

مسعود کیمیایی:

همه چیز، کار خواهر رضا پروانه بوده. او در قسمت آخر با کارد آشپزخانه، نعیم، لیلا، مرتضی، بهزاد، صدرا، مادر صدرا و منصور را کاردی می‌کند و در آخر، قاچاقی از کشور خارج می‌شود. در سکانس پایانی، او کارد را به عکس مشکات می‌کوبد و همین نقطه آغاز فصل بعدی می‌شود: (پوست شیر۲ – شیرکُشی)

ایرج ملکی:

مشکات، مادر منصور را به اتاق بازجویی می‌آورد. منصور با دیدن مادرش منقلب می‌شود و به مشکات می‌گوید: «وای بر من! کار‌های بسیار زشتی کرده‌ام. خدا از من نگذرد. لطفا زودتر مرا اعدام کنید تا بلکه جزای دنیوی کار‌های زشتم را ببینم.» و بعد سرگرد مشکات رو به دوربین می‌گوید: «هر انسانی ممکن است در زندگی اشتباه کند. با بخشیدن اشتباه دیگران، زنجیره مهر و محبت را توسعه دهیم.»

ابراهیم حاتمی کیا:

معلوم می‌شود پدر رضا پروانه از قدیمی‌های جبهه و هم‌سنگر نعیم بوده است. نعیم هر چه تلاش می‌کند نمی‌تواند هزینه درمان رضا را جور کند. پس با کلت کمری به بانک حمله می‌کند و به رئیس شعبه می‌گوید: «امثال پدر رضا رفتن تا توی نکبت بشینی پشت میز؟ دهه‌ات گذشته تکنوکرات!» و بعد هم با کیسه پر از پول به سمت بیمارستان می‌رود.

در سکانس آخر در حالی که رضا در بیمارستان از دنیا رفته، پلیس نعیم را دستگیر کرده است و او را با دستبند به طرف ماشین می‌برد. قبل از سوار شدن، نعیم عکس شب عملیاتش با پدر رضا را از جیب درمی‌آورد و می‌بوسد.

منبع: دفترطنز

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر