کد مطلب: ۴۲۸۰۳۶
۱۹ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۶:۲۵

برند‌های سینمایی تلویزیون زبان مشترک سینما و مردم

گزارشی از سرمایه‌ای که هر روز بیش از دیروز از دست می‌رود

به گزارش مجله خبری نگار/ایران-فاطمه ترکاشوند: سال جدید سینمایی بعد از دهه فجر و جشنواره‌اش آغاز شده و حالا با تحویل سال، نسبت صداوسیما با سینما بیش از هر چیز در هاله‌ای از ابهام است. صداوسیما هم به رسم هر ساله تلاش می‌کند ویژه‌برنامه‌هایی را برای این جشنواره‌ها خصوصاً جشنواره فیلم، تئاتر و موسیقی تدارک ببیند که از میان آن‌ها هم ویژه‌برنامه‌های سینمایی از همه شناخته‌شده‌تر هستند. برنامه‌های سینمایی رسانه ملی نظیر «هفت» و «شهر فرنگ» بویژه در دوره برگزاری جشنواره فجر، جزو پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیون بوده‌اند و در طول بیش از یک دهه توانسته‌اند تبدیل به برند‌های معتبر صداوسیما شوند و پل محکمی میان مخاطب عام، سینماگران و حاکمیت باشند، اما این برند‌ها هر یک به نحوی تضعیف شدند و نهایتاً برخی به کلی حذف و برخی دیگر با افت‌وخیز فراوان سعی دارند به حیات خود ادامه دهند.

«هفت»؛ اولین قهرمان، اولین قربانی

قدیمی‌ترین و جاافتاده‌ترین برند سینمایی تلویزیون از سال ۸۹ با محوریت زوج فریدون جیرانی و مسعود فراستی، کار خود را روی آنتن شبکه سوم سیما آغاز کرد. در آستانه‏ سه سالگی، اما مهم‌ترین نقطه‌قوت آن که فریدون جیرانی، مجری-سردبیرش بود، با تصمیم مدیران تلویزیون، جایش را به محمود گبرلو داد تا برای سه سال دیگر با دستفرمان جدید، آرام آرام «هفت» به محاق برود و مدیران، تجربه‌ای دیگر را در جدی گرفتن چهره‌های تلویزیونی که سرمایه‌های اجتماعی هستند، کسب کنند.

بازگرداندن «هفت» پس از این دوره به موفقیت قبلی، سخت می‌نمود. بهروز افخمی برای یک سال دیگر تلاش کرد این برند را زنده کند. مواضع پرتنش و بعضاً ضدونقیض او و سابقه حرفه‌ای‌اش که با فیلم‌های پرمخاطب در همه ژانر‌ها پر شده بود، این فرصت را به «هفت» داد که دوباره توجه مخاطبانش را به خود جلب کند، اما افخمی پس از یک سال نشان داد گریزپاتر از آن است که بخواهد پای ثابت یک برنامه بماند و خودش را خرج اعتبار یک برند تلویزیونی کند.

محمدحسین لطیفی گزینه بعدی بود که در سه سال پایانی منتهی به قرن جدید شمسی، سکان «هفت» را به دست گرفت، اما این برند دیگر به اعتبار پیشینش بازنگشت. در آخرین تلاش‌ها، ویژه‌برنامه «هفت» برای جشنواره فجر گذشته دوباره با بهروز افخمی و این‌بار در شبکه نمایش روی آنتن رفت درحالی که دیگر جانی برایش باقی نمانده بود تا بتواند خصوصاً در شرایط کنونی، جانی دوباره در رابطه میان سینما، صداوسیما، حاکمیت و مردم بدمد.

«نقد سینما»؛ اثبات مجدد بی‌ثباتی

اولین فصل جدی‌ترین برند سینمایی تلویزیون پس از افت «هفت»، همزمان با جشنواره سی‌وهفتم فیلم فجر با اجرای بهروز افخمی و حضور میلاد دخانچی به عنوان منتقد ثابت روی آنتن رفت. نام و اعتباری که با نشریه قدیمی‌تر حوزه هنری گره خورده بود و دو فصل اول برنامه هم با همین اعتبار، توسط حوزه هنری تولید شد. پس از آن، اما این برند هم دست به دست شد و با تغییر مجری و تیم تهیه‌کنندگی به گروه دیگری سپرده شد.
پارسال ویژه‌برنامه «نقد سینما» برای جشنواره فجر با اجرای امیررضا مافی با چهره‌های مختلفی از منتقدان و روزنامه‌نگاران روی آنتن رفت و این بار شبکه پخش‌کننده هم از شبکه پنج سیما به شبکه چهار تغییر کرد تا بار دیگر نشان دهد حفظ ثبات یک برند تلویزیونی چه از حیث مجری، چه از حیث گروه تولید، چه از جهت رویکرد و حتی آنتن پخش، تا چه اندازه برای مدیران دشوار است.

«شهر فرنگ»؛ پایان قدیمی‌ترین تاک‌شوی تخصصی

تنها برندی که معطوف به شرح و حل مسائل ساختاری با رویکردی فراتر از فیلم به سینما می‌نگریست، فروردین‌ماه سال گذشته تعطیل شد. اعتباری که سینماگران چه در لایه‌های محتوایی و چه در لایه‌های فنی و تولیدی، آن را جدی‌ترین بستر برای طرح مباحث خود می‌دانستند با ۳۵۲ قسمت به صورت هفتگی حدود ۸ سال روی آنتن شبکه خبر باقی ماند تا یکی دیگر از مهم‌ترین برند‌های سینمایی تلویزیون باشد که در دوران جدید مدیریت صداوسیما به پایان می‌رسد و کانالی دیگر در ارتباط میان سینما و حاکمیت را مسدود می‌سازد.

«سینما دو»؛ خوش درخشید، ولی دولت مستعجل شد

سال ۱۳۹۶ آغاز یک برند سینمایی جدید در شبکه دوم سیما با اجرای حامد عنقا، توجه بسیاری از مخاطبان سینما را به خود جلب کرد. برنامه در قسمت‌های اول با حضور چهره‌های روز سینما از بازیگران تا کارگردانان و تهیه‌کننده‌ها، گرم شد، اما دیری نپایید که انگار «سینما دو» هم به سرعت به پایان خود نزدیک شد. این برنامه برخلاف بقیه مبتنی بر نقد فیلم و گفت‌وگوی میان عوامل با منتقدان نبود و بیشتر تلاش می‌کرد به سینما نگاهی مستقل داشته باشد، اما «سینما دو» هم به سرعت به همان سرنوشتی دچار شد که سایر برند‌های مهم سینمایی تلویزیون دچارش شدند. دست به دست شدن اجرا و تیم تولید، مستمراً مأموریت، رویکرد و وجه‌تمایز برنامه را از بین برد و نهایتاً خردادماه ۱۴۰۱ در تلاشی ناکام، آخرین ویژه‌نامه این برنامه با اجرای بهروز افخمی به مناسبت بررسی حواشی جشنواره کن روی آنتن رفت تا نشان دهد زنده کردن این برند هم قابل تحقق نخواهد بود.

«سینما ملت»؛ چقدر از ارزیابی اهمیت سرمایه‌ها دوریم؟

سینماملت، برند دیگری از جنس شبکه چهار بود که سال ۱۴۰۰ روی آنتن رفت، اما پارسال درست مانند دیگر برند‌های خرد و کلان سینمایی تلویزیون با تغییر رویکرد، تیم تولید و شبکه از آنتن شبکه پنج سیما پخش شد. دست‌کم این برنامه نشان می‌داد دیگر برای تلویزیون مهم نیست که یک برند چه خاستگاه و آینده‌ای دارد، بلکه صرفاً یک نام خوب می‌تواند با تغییر از جزء تا کل، بار دیگر در جای دیگر تولید و پخش شود بدون آنکه هیچ آسیبی در پی داشته باشد. این برآورد شاید اشتباه نباشد، اما نشان می‌دهد مدیریت صداوسیما تا چه اندازه از ارزیابی اهمیت سرمایه‌های برآمده از یک برند باثبات و متمایز تلویزیونی دور افتاده است.

فرصت برای یافتن زبان مشترک تنگ است

در این سال‌ها، اما ویژه‌برنامه‌های دیگری هم که بخشی از تولید یک برند سینمایی جدید یا صرفاً تلاش‌هایی برای پوشش جشنواره فجر بوده‌اند روی آنتن رفته‌اند. پارسال «سینما جام‌جم» از پخش جام جم، «سینما آی‌فیلم» از شبکه آی‌فیلم و «سینما هویت» از شبکه امید با وجه تمایز تولید برای مخاطب کودک و نوجوان با محوریت هویت، جشنواره فیلم فجر را به طور اختصاصی پوشش دادند. سال‌های گذشته هم برنامه‌هایی، چون «شب‌های هنر» و «چشم شب روشن» در شبکه چهار، «شب‌های شفاهی» در شبکه شما، «سینمایش» در شبکه نمایش و برخی دیگر سعی کردند به گوشه‌هایی از سینما و رویداد مهم سالانه آن بپردازند.

در مجموع آنتن خالی از یک برند اثرگذار و تماشایی در میان مخاطبان نخبه و عام سینما به‌عنوان مهم‌ترین شاخه هنری فعال کشور در سطح داخل و خارج، چه از حیث فرهنگی و چه از حیث اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نشان می‌دهد ضرورت وجود ادبیات مشترک با اهالی صنعت فیلمسازی یا لااقل مسیری برای پیدا کردن این ادبیات در مدیریت صداوسیما وجود ندارد یا اصلاً آن‌ها علاقه و ضرورتی برای یافتن این ادبیات و زبان مشترک نمی‌بینند. فرصت‌ها به سرعت ابر می‌گذرند، سرمایه‌های اجتماعی از دست می‌روند و قطع امید از آنتن تلویزیون می‌تواند پایان ناخوشایندی برای رابطه سه‌گانه میان سینما، مردم و صداوسیما به‌عنوان پل میان مردم و حاکمیت باشد که امیدواریم دوره جدید مدیریت سازمان، با موفقیت این چالش را پشت‌سر بگذارد.

رابطه سینما و تلویزیون در سال جدید

هرچند تلاقی ماه مبارک رمضان با ایام عید نوروز، باکس مناسبتی تلویزیون را پر کرده، اما به نظر می‌رسد این روز‌ها با توجه به اکران‌های مناسبتی سینما می‌توانست فرصتی برای جان دوباره بخشیدن به رابطه میان سینما و تلویزیون باشد. با این همه در این رابطه دوجانبه، اشکال را می‌توان در هر دو سو جست‌وجو کرد.
در ایامی که تلویزیون، توجه به سینما را به اولویت‌های پایین خود تنزل داده است، سینما هم به نظر می‌رسد که با جراحات ناشی از کرونا و شرایط فروش سال گذشته، تاب و توانی برای درخواست سهم از آنتن تلویزیون نداشته است. هرچند فروش فیلم‌های اکران نوروزی امسال به نسبت سال گذشته رشد داشته، اما با توجه به تغییر شرایط اقتصادی، این میزان فروش هنوز با توان سینمای ایران فاصله زیادی دارد و همین مسأله برای مدیریت تلویزیون احتمالاً به تبع مخاطبان این تصویر را ایجاد می‌کند که سینما را می‌توان در اولویت‌ها قرار نداد.

با این همه، تنها وجه اهمیت سینمای ایران، بدون تردید نمی‌تواند در ابعاد اقتصادی آن خلاصه شود. قدرت راهبری و اثرگذاری در تصویرسازی برای مخاطب خارج از کشور، جریان‌سازی برای تولیدات در داخل، گردش مالی قابل توجه و قدرت راهبری سینما در بدنه فرهنگ و هنر کشور و علاقه‌مندی مخاطبان به علت جذابیت‌های ذاتی سینما از جمله ابعادی است که توجه تلویزیون و ساخت برنامه‌های سینمایی را ضروری می‌کند.

به علاوه اهداف فرهنگی کشور اقتضا می‌کند که برنامه‌های تلویزیونی جریان‌ساز و اثرگذار بتوانند بر بافت فرهنگی و اقتصادی تولیدات سینمایی اثر بگذارند به نحوی که همچون دو دهه پیش، سینماگران و هنرمندان و مخاطبان علاقه‌مند ارتباط خود با سینما را از دریچه کانال‌های تلویزیونی تنظیم کنند.

ضرورت وجود ادبیات مشترک با اهالی سینما

در مجموع آنتن خالی از یک برند اثرگذار و تماشایی در میان مخاطبان نخبه و عام سینما به‌عنوان مهم‌ترین شاخه هنری فعال کشور در سطح داخل و خارج، چه از حیث فرهنگی و چه از حیث اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نشان می‌دهد ضرورت وجود ادبیات مشترک با اهالی صنعت فیلمسازی یا لااقل مسیری برای پیدا کردن این ادبیات در مدیریت صداوسیما وجود ندارد یا اصلاً آن‌ها علاقه و ضرورتی برای یافتن این ادبیات و زبان مشترک نمی‌بینند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر