کد مطلب: ۴۲۶۶۴۶
۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۶

ازدواج دوباره پدرم، زندگی‌ام را تلخ کرد

۳ سال پیش بود که مادرم فوت کرد. پدرم چند وقت پیش، دوباره ازدواج کرد و من هم تصمیم گرفتم دیگر با او زندگی نکنم. نتوانستم با این ماجرا کنار بیایم

به گزارش مجله خبری نگار، ۳ سال پیش بود که مادرم فوت کرد. الان دختری ۲۳ ساله هستم. مادرم را خیلی دوست داشتم. پدرم چند وقت پیش، دوباره ازدواج کرد و من هم تصمیم گرفتم دیگر با او زندگی نکنم. نتوانستم با این ماجرا کنار بیایم و زندگی‌ام تلخ شده است. راهنمایی‌ام کنید.

مخاطب‌گرامی، گفته‌اید بعد از ازدواج پدرتان تصمیم گرفتید که دیگر با او زندگی نکنید. توصیه می‌کنم ارتباط تان را با پدر به هیچ‌وجه قطع نکنید و حتی کم، اما حتما به او سر بزنید. شاید در همین رفت‌و‌آمد‌ها نظرتان عوض شد. این که خانواده شما به نوعی از هم پاشیده، یک واقعیت است و بهتر است به جای پیدا کردن مقصر، به تدریج از این حس اجبار در وجود خود خلاص شوید، زیرا انسان‌ها به طور طبیعی از محیط‌ها و شرایط تحمیلی دچار عصبانیت می‌شوند.

هدف‌تان در زندگی مشخص است؟

در پیامک‌تان نشانه‌ای از اهداف‌تان در زندگی نمی‌بینم. معمولا انسان‌های بی‌هدف انگیزه خود را برای فعالیت و لذت‌بردن از زندگی از دست می‌دهند و، چون از موفقیت‌های خود لذت نمی‌برند به مرور بی‌انگیزه می‌شوند و به پوچی می‌رسند.

به ازدواج هم فکر کنید

در ضمن شما در سنی هستید که می‌توانید در صورت داشتن شرایط لازم برای ازدواج و تشکیل خانواده اقدام کنید پس به این نکته توجه داشته باشید که تنهایی، یکی از عوامل موثر در وضعیت فعلی شماست. صرف نظر از نیاز‌های فیزیولوژیکی، معمولا افراد و به ویژه خانم‌ها نیاز‌های عاطفی زیادی دارند که فقط از طریق ازدواج تامین می‌شود. داشتن یک تکیه‌گاه مناسب و یک همدم شایسته، از مهم‌ترین خواسته‌های یک دختر در زندگی است و به شما هم توصیه می‌کنم در کنار دیگر خواسته‌ها و آرزو‌های خود به این مسئله هم با اولویت بالا بپردازید.

منبع: خراسان

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۶
0
1
یکی که قبول کنه آدم از یه خانواده متلاشی هس و با آدم ازدواج کنه چه پسر چه دختر ،خیلی کم هس و بیشتریا آدمو درک نمیکنن و از آدم میخوان سواستفاده کنن