مدتهاست دستگاههای فرهنگی غرب از ابزارهای مختلفی برای ضربه زدن به اسلام استفاده میکنند و در این زمینه چاپ تصاویر موهن از پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله یکی از دستمایههای همیشگی این رسانهها به شمار میرود.
به گزارش مجله خبری نگار، نشریه فکاهی «شارلی ابدو» چاپ پاریس که در این زمینه گوی سبقت را از سایرین ربوده یک روز قبل از دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۳ فرد متهم به دست داشتن در حادثه تیراندازی در دفتر این نشریه در سال ۲۰۱۵، یکبار دیگر کاریکاتورهای موهن منسوب به پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را بازنشر کرد. متأسفانه سردمداران و حاکمان غربی که دم از آزادی بیان و عقاید میزنند همواره نسبت به ادیان الهی و آسمانی بهویژه اسلام نعل وارونه زده و توهینهای صورت گرفته را آزادی قلمداد نموده و بهجای تقبیح آن در لوای آزادی بیان غربی به حمایت از این رفتارها میپردازند.
امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه که همین یک ماه پیش در خیابانهای بیروت دم از حقوق بشر میزد این بار در موضعگیری جاهلانه خود این اقدام نشریه فرانسوی را محکوم نکرده و در پاسخ به صدای اعتراض میلیونها مسلمان در سرتاسر جهان تنها به بیان عبارت« در جایگاهی نیستم که بتوانم علیه تصمیم نشریه برای انتشار کاریکاتورها حکم صادر کنم.» اکتفا کرده است.
این رفتار ماکرون در کشوری که نزدیک به ۶ میلیون مسلمان در آن زندگی میکنند نشان از بیتوجهی وی به بخشی مهم از مردم این کشور و نیز میلیاردها مسلمان ساکن در اقصی نقاط جهان دارد.
در این زمینه سخنگوی وزارت خارجه کشورمان ضمن محکوم کردن این عمل نشریه شارلی ابدو گفت: «اقدام موهن نشریه فرانسوی که به بهانه آزادی بیان تکرار شده است، موجب جریحهدار شدن احساسات موحدان عالم، اقدامی تحریکآمیز و توهین به ارزشهای اسلامی و عقاید بیش از یک میلیارد مسلمان در جهان است.»
این نوع از اسلامستیزی که از سوی جناحهای رادیکال غربی دامن زده میشود پس از روی کار آمدن ترامپ و نیز برخی دولتهای راستگرای افراطی در اروپا تشدید شده است. از قانون «ممنوعیت ورود مسلمانان» به آمریکا از سوی ترامپ تا توهینهای رسانههای اروپایی همگی نشان از ترس و وحشتی است که از گسترش و نفوذ اسلام در دولتهای غربی دیده میشود.
این رفتار در قبال مسلمانان در حالی شکل میگیرد که همین کشورهای بهظاهر مترقی با حمایت از تشکیل گروههای مسلح افراطی و تروریستی به دنبال بدنامی مسلمانان بوده و خود مسبب نفرتآفرینی در بین جوامع بشری هستند. یکی از این اقداماتی که شاید غیرت دینی مسلمانان را در طول این سالها به جوش آورده توهین به پیامبر اسلام است که بهانحاءمختلف از سوی رسانههای غربی بهویژه رسانههای مکتوب دیده میشود.
برای بررسی و تبیین بیشتر این موضوع پای صحبت های محمدرضا یقینی استاد حوزه و دانشگاه نشستیم. وی در ابتدا با بیان اینکه مسئله اهانت به مقدسات مسلمانان و ارائه تصویر منفی از اسلام و شخص پیامبر در مغرب زمین به دوران جنگهای صلیبی بازمیگردد، گفت: غربیها در این زمان برای اینکه عوام و مردم را برای حضور در جبهههای جنگ تحریک کنند تصویری منفی از مسلمان و شخص پیامبر صلیالله علیه و آله را در ذهن مردم ایجاد میکردند. ضمن اینکه در تاریخ نیز ثبتشده آنها در جنگ با مسلمانان نهایت قساوت و وحشیگری داشتند و تاریخ نویسان غربی نیز بر این موضوع تأکیددارند. درحالیکه رفتارهای انسانی مسلمانان همواره در آن دوران زبانزد بوده است.
وی ادامه داد: با اینحال غربیها تلاش داشتند تا تصویر معکوسی از مسلمانان و اسلام را در غرب به تصویر بکشند و این سیاست در دوران جنگهای مختلف تا امروز ادامه پیداکرده است. درحالیکه خود اروپاییها هم اعتراف دارند مدیون فرهنگ و دانش مسلمانان هستند اما باز هم شاهد هستیم بنا را بر ارائه تصویر خشن و منفی از اسلام گذاشته و این خشونت را در لوای آزادی بیان بهپیش بردهاند. این رفتار غرب که در برابر اسلام همواره با خشونت همراه بوده در مقایسه با سایر ادیان بسیار متفاوت است. آنها در برابر ادیان خرافی و اسطورهای همواره با دیده احترام برخورد کردهاند اما با اسلام اصیل که همراه با عقلانیت است رفتار خشن را دنبال کردهاند. برخلاف سایر ادیان که اعتقاد دارند عقل و منطق با احساسات قابلجمع نیست اما در اسلام این موضوع بهخوبی برمبنای عقلانیت تعریفشده و ایمان در گرو عقلانیت مسیر هدایت انسانها را مشخص کرده است.
یقینی خاطرنشان کرد: این مسئله در دوران اخیر نیز ادامه داشته و غرب عاجز از برخورد با منطق انقلاب اسلامی که به دنبال الگوبرداری اسلام اصیل است، در دهه ۱۹۸۰ از طریق محاصره اقتصادی و جنگ به مقابله با ایران اسلامی برخاست که در نهایت مقابل آن عاجز ماند. از سوی دیگر پس از شکست در جنگ سخت، به دنبال جنگ نرم رفتند و در برابر منطق علمی و عملی اسلام، رمان آیات شیطانی را مطرح کردند و در همان زمان امام راحل آن حکم تاریخی را صادر کردند و متأسفانه برخی مسئولان ما پیگیر آن نشدند و مصالح زودگذر را بر اجرای آن ترجیح دادند.
وی بابیان اینکه در عرصه رسانهها نیز غربیها در این دوران بهکرات به مقدسات مسلمین توهین کردهاند افزود: بهطور مکرر نشریات هلندی و دانمارکی و در دو مورد مجله شارلی ابدو به پیامبر گرامی اسلام اهانت کردند. در این زمینه وقتی به غربیها اعتراض میشود بازهم مسئله آزادی بیان را مطرح میکنند و از کنار این مسئله زیرکانه یا مزورانه عبور میکنند. سؤال ما این است آیا آزادی بیان و عقیده مستلزم آزادی توهین و اهانت هم هست؟ در مقابل این آزادی بیان هم نوعی رفتار خشونتآمیز قرار دارد و همین اهانت کردن خودش نوعی رفتار خشونتآمیز تلقی میشود که اتفاقا با ماهیت آزادی اندیشه در تعارض است. یعنی اگر کسی غیر از ما میاندیشد ما این آزادی را به او نمیدهیم که اندیشهای متفاوت از اندیشه ما داشته باشد. به همین خاطر او را دچار ناامنی و تنش میکنیم. در مقابل این احساس یا بمب و موشک میریزیم یا وجهه او را تخریب میکنیم و آرامش روانی او را مورد تهدید قرار میدهیم؛ وجهه او را در جهان با ابزارهای رسانهای که در اختیارداریم خراب میکنیم. پس اگر درست بیندیشم و تأمل دقیق و عالمانه داشته باشیم میبینیم که اهانت کردن درست نقطه مقابل آزادی اندیشه است. خب ما از غربیها سؤال میکنیم آیا این اجازه را به مسلمانان یا مردم خودتان میدهید که مقدسات خودتان را مورد پرسش قرار دهند؟ اهانت نه، اهانت روش شماست اما اجازه میدهید ما به روش خودمان و با آیین خودمان از شما نقد و پرسش کنیم؟ مثلا اجازه میدهید کسی در مورد صهیونیسم یک بیان انتقادآمیز داشته باشد؟ چه بسیار رسانههای مکتوب و صوتی و تصویری در غرب به خاطر نقد صهیونیست تعطیل شدند و چقدر افراد محکومیتهای مالی و حبس گرفتند، فقط به خاطر این نقد و پرسش که آیا هولوکاست با این ابعاد واقعیت دارد؟ آیا واقعا در طول جنگ جهانی دوم ۶ میلیون یهودی کشته شدند؟ از مردم سراسر جهان در جنگ جهانی دوم افراد زیادی کشته شدند، یهودیان هم مانند بقیه افراد کشتههایی دادند، اما سؤال اینجاست که آیا خون یهودیان رنگیتر از سایر افراد است؟ چرا باید امتیاز خاصی در این مورد در نظر گرفته شود؟ اگر آلمانیهایی که در حق یهودیان بد کردند و رفتار ناصوابی داشتند آیا در مورد مردم لهستان این رفتار را نداشتند؟ چرا هنوز بعد از حدود ۸۰ سال از پایان جنگ جهانی دوم آلمانیها همچنان باید به یهودیها غرامت بدهند؟ چرا این غرامت را نباید به مردم لهستان یا فرانسه بدهند یا سایر ملل دیگر که مورد ددمنشی آلمانیها قرار گرفتند؟ امپراتوری انگلستان چرا نباید به خاطر جنایتهایی که در هند و ایران و غرب آسیا مرتکب شده غرامت بدهد؟ فرانسویها و بلژیکیها به خاطر کشتارهایی که در آفریقا، غرب آسیا، سوریه و لبنان داشتند اینها چرا نباید غرامت بدهند؟ میبینیم مسئله آزادی بیان در این زمینه یک بهانه است و اگر کسی در این زمینه پرسشی را مطرح کند باید متحمل محکومیت شود ولی وقتی میخواهند به وجود نازنین پیامبر گرامی اسلام بهعنوان نماد اسلام اصیل اهانت صورت بگیرد جایزه هم میگیرد و مورد حمایت هم واقع میشود. بنابراین هیچ تفاوتی وجود ندارد بین کسی که افراد را به خاطر عقیدهشان مورد سلاخی قرار میدهد، مثل داعش و القاعده و یا اروپاییان جنگ جهانی دوم و جنگهای صلیبی و سایر جنگهای معاصری که داشتند. همه اینها اشکال مختلف خشونت هستند و خشونت نقطه مقابل آزادی و حفظ کرامت انسانهاست.
یقینی در ادامه در خصوص وظیفهای که در این برهه بر دوش ملتهای اسلامی است یادآور شد: اما وظیفهای که ما باید در اینجا پیش بگیریم اول اینکه این حقایق را برای مردم خودمان بهویژه قشر جوانمان و سایر ملتهای جهان روشن و تبیین کنیم. تصورم این است که باید یک رفتار محکم و قاطع مثل تحریم اجناس فرانسوی و یا قطع ارتباط با کشورهای اروپایی را پیش بگیریم. یا پیگیری حکم حکومتی امام راحل که بهاشتباه یک فتوا و اظهارنظر شخصی خوانده شد و این حقیقت را برخی سیاستمداران که تا نوک بینی خود را میدیدند تحریف کردند. این رفتار با حکم امام یعنی ما میپذیریم این نظر قابل دفاع نیست و یک نظر شخصی بوده است، در حالیکه امام رحمتالله علیه نظر شخصیشان را بهعنوان یک فقیه قبلا در کتاب تحریرالوسیله اعلام کرده بودند. این میشود فتوا. تفاوت فتوا و حکم حکومتی در این است که فتوا مجمل است، مبهم است، کلی و عام است و بدون توجه به مصداق است. در حالیکه حکم حکومتی کاملا ناظر به مصداق و جزئی و موردی است. متأسفانه در آن زمان سیاستمداران کشور این حکم را پیگیری نکردند و حرمتش را نگه نداشتند و دستگاه رسانهای ما وظیفه خود را بهخوبی انجام نداد و تشویق کافی برای اجرای این حکم انجام نشد، زیرا حضرت امام این حکم را برای این صادر فرمودند که دیگر این اتفاق تکرار نشود. چون آن وظیفه در جای خود انجام نشد ما باید حالا مکرر متحمل این توهینها باشیم. اگر در مرزهای ایمانی و اعتقادی ما برخورد لازم با متجاوز صورت نگیرد دشمن بیشتر حضور پیدا میکند.
وی در پایان گفت: در تکمیل عرایضم بگویم تشویه و زشتکردن چهره اسلام دوتیغه دارد؛ یک تیغه همین اقدامات رسانهها و تبلیغاتی است و دیگری که مؤید فعالیتهای رسانهای و تبلیغی آنها به شمار میرود، معرفی یک چهره غیرواقعی از اسلام از سوی آنهاست که جریانهای سلفی و تکفیری وابسته به غرب مولود آن هستند.
منبع: رسالت