به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: شورای عالی انتخابات برزیل، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا را پیروز انتخابات ریاستجمهوری این کشور اعلام کرد. داسیلوا توانست ۹/۵۰ درصد آرا را از آن خود کند، در حالی که خائیر بولسونارو رئیسجمهور کنونی برزیل ۱/۴۹ درصد آرا را به دست آورد. داسیلوا اعلام کرده است که بولسونارو تاکنون با وی تماس نگرفته و پیروزیاش را تبریک نگفته است، با این حال واشنگتن که البته تلاش بسیاری کرد تا رقیب داسیلوا یعنی بولسونارو بار دیگر رئیس جمهور شود و ترامپ نیز در این زمینه اقدامات رسانهای و تبلیغاتی علیه داسیلوا انجام داد، انتخابات برزیل را آزاد، منصفانه و معتبر دانست.
پس از کلمبیا و شیلی، برزیل سومین کشوری است که در سالهای اخیر یک نامزد چپ گرا در آن به پیروزی میرسد. داسیلوا طی سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ نیز سکاندار ریاست جمهوری برزیل بوده و از شمار نمایندگان احزاب و جریانهای چپگرای برزیل و از مخالفان جدی سیاستهای آمریکایی و ضد امپریالیستی است. او در حالی قدرت را به دست گرفته که برزیل طی سالهای اخیر حال و روز خوشی نداشته و با بحرانهای عدیده اقتصادی و اجتماعی روبهرو بوده است.
به عنوان مثال، ۱۰ سال پیش و در همان سالی که داسیلوا قدرت را واگذار کرده بود، رشد تولید ناخالص در برزیل چیزی حدود ۷/۷ درصد بود و حالا پس از رکود بی سابقه ۲۰۱۴ این کشور و اتخاذ سیاستهای غلط پی در پی طی سالهای گذشته، او برزیلی را به دست گرفته که رشد اقتصادی اش به ۱/۸ درصد تقلیل یافته است.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود و این کشور آمریکای جنوبی طی سالهای گذشته یکی از بالاترین میزان مرگ و میرها را در همه گیری کووید -۱۹ به دلیل موضع گیریهای بولسونارو و باور نداشتن وی به واکسیناسیون، به ثبت رسانده است. همچنین میزان مرگ و میر با اسلحه گرم در این کشور طی دوران ریاست جمهوری بولسونارو افزایش یافته است.
بولسونارو قوانینی را تصویب کرد که به واسطه آن، مقررات مالکیت اسلحه در برزیل آسانتر شد، به طوری که مطابق آمار، از سال ۲۰۱۸، تعداد تفنگهایی که مالکیت خصوصی دارند، دو برابر شده است. از سوی دیگر، پیروزی لولا داسیلوا در برزیل نه فقط برای برزیلیها که برای منطقه آمریکای لاتین نیز حائز اهمیت است. در واقع پیروزی داسیلوا به معنای گسترش حضور قدرتهای چپ گرا در اقتصادهای برتر آمریکای لاتین و همگرایی بیشتر این کشورها در راستای اهداف عدالت خواهانه خواهد بود.
در این میان، فارغ از تحولات داخلی و ارزیابی فضای اجتماعی و اقتصادی در برزیل و چرایی کناره گیری بولسونارو چهره نزدیک به واشنگتن از عرصه قدرت؛ مهمتر از هر چیز آینده روابط تهران- برازیلیاست. با نگاهی به خاستگاه ضد امپریالیسمی لولا داسیلوا و کارنامه او در دوران گذشته ریاست جمهوری اش و توسعه چشمگیری که در روابط برزیل و ایران رقم خورد، از همین حالا به نظر میرسد باید منتظر رشد روابط ایران و برزیل در زمینههای مختلف به ویژه حوزه اقتصادی باشیم؛ چرا که در دوره مسئولیت داسیلوا رابطه برازیلیا و تهران به شدت تقویت شد و میزان روابط تجاری از ۱۴ میلیون دلار به ۳ میلیارد دلار در سال رسید.
برزیل نیمی از ظرفیتهای اقتصادی کل کشورهای آمریکای جنوبی را در اختیار خودش دارد و در حوزه زیرساختها کشور مستحکمی است و علاوه بر این، قسمت عمدهای از کالاهای اساسی کشورمان نظیر سویا، گوشت، روغن و شکر از این کشور تامین میشود. از سوی دیگر ایران میتواند کشت فرا سرزمینی که به تازگی در ونزوئلا نیز آن را عملیاتی کرده است در برزیل به کار ببندد. برزیلی که طبق آخرین گزارشها بیش از ۴۰۰ میلیون هکتار زمین کشاورزی دارد که ۱۰۰ میلیون هکتار آن استفاده نشده است. یکی دیگر از ویژگیهای مهم که بر اقتصاد برزیل حاکم است، این است که بخش عمدهای از اقتصاد این کشور در دست بخش خصوصی بوده و دستوری و فرمانی پیش نرفته و اگر بتوانیم بسترها و زیرساختهای مناسبی را برای جذب سرمایه گذاران برزیلی در کشور فراهم کنیم و ضمانت قابل قبولی به آنها بدهیم در این زمینه میتوانیم منتظر رخدادهای خوبی نیز باشیم.
البته مراودات اقتصادی و تعاملات تجاری ایران خیلی منوط به سیاست دولتها در گذر تاریخ نبوده و یک امر همیشگی با نوسانات مقطعی به نسبت شرایط ناگهانی و ... بوده است. هرچند با حضور دولتهای چپ گرا قطعا میتوان ارتباطات قویتر و ثمربخش تری ایجاد کرد و این همان چیزی است که تهران در شرایط سخت تحریمی به آن نیاز مبرم دارد.