کد مطلب: ۳۵۰۰۷۶
|
|
۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۰۶:۵۳

حرف در برابر حرف، بدون مانع!

حرف در برابر حرف، بدون مانع!
گزارشی از ضروریات اجرای «خانه ملی گفت‌و‌گوی آزاد» و ایجاد فرهنگ و ظرفیت گفتگو در جامعه ایران

به گزارش مجله خبری نگار، «خانه ملی گفت‌و‌گوی آزاد» از مصوبات اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است. قرار است با راه‌اندازی این خانه‌ها، افراد در فضای آزاد بدون هیچ محدودیتی به گفتگو بنشینند. آن طور که دکتر سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته است در دانشگاه‌ها هم تحت تأثیر خانه گفت‌و‌گوی آزاد، کرسی‌های آزاداندیشی با قوت بیشتر برگزار می‌شود. اینکه کرسی‌های آزاداندیشی تا چه اندازه در ایجاد فضای بحث و گفتگو در دانشگاه‌ها مؤثر بوده و تا چه اندازه توانسته‌اند در به وجود آوردن یک فضای پرنشاط و تعاملی موفق باشند را باید از کسانی پرسید که برگزارکننده آن هستند. اما خانه ملی گفت‌و‌گوی آزاد عنوان جدیدی است که حالا فراتر از دانشجویان قرار است همه گروه‌ها و حتی مردم عادی کوچه و بازار را هم شامل شود.

هنوز از جزئیات راه‌اندازی این خانه‌ها اطلاعات جدیدی بیرون نیامده، اما بحث مهم این است که آیا اساساً ما ملتی دارای ظرفیت گفتگو هستیم؟ اگر قرار باشد روبه‌روی هم بنشینیم و با هم گفتگو کنیم می‌توانیم بعد از چند دقیقه سکوت و تحمل، نظرات و عقاید صددرصد مخالف یکدیگر را تحمل کنیم؟ برخی معتقدند که ما ایرانی‌ها دارای یک ظرفیت تاریخی گفتگو محور هستیم که اگرچه حالا ممکن است سعه‌صدر خودمان را از دست داده باشیم، اما بازیابی و بازسازی این ظرفیت کار سختی نیست. از آن طرف، اما برخی می‌گویند اساساً ظرف گفتگو در جامعه ایران کوچک است و با کمی بحث و اختلاف نظر پر می‌شود و نمی‌توان به آینده این طرح‌ها امیدوار بود! با این همه باید دید سازکار اجرای این مصوبه چگونه خواهد بود. شاید هر دو طرف بعد از شروع چند گفت‌و‌گوی بدون محدودیت و آزاد و فارغ از تنش و کشمکش به این نتیجه رسیدند که در هر شرایطی بهترین راه حل برای عبوراز بحران‌های اجتماعی، «گفتگو» است!

هم ظرفیت گفتگو داریم و هم سابقه تاریخی!

علیرضا بلیغ، عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی درباره تکثیر فرهنگ گفتگو و ظرفیت‌سازی پذیرش نقد‌های اجتماعی می‌گوید: «شاید برخی تصور کنند که با توجه به فضای آشفته به وجود آمده، زمان مناسبی برای طرح موضوع «گفتگو» نباشد، درحالی که وقتی به تجربه تاریخی ایرانیان در طول قرون متمادی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که چه ظرفیت بالایی برای گفتگو و تعامل چه از نظر درونی و چه از لحاظ بیرونی (با فرهنگ پیرامون خود) وجود داشته است. شاهد این گفت‌و‌گوی درونی هم وجود کشوری است که سال‌های طولانی با وجود قومیت‌های مختلف و تمایزها، با وحدت در کنار هم زندگی کرده‌اند. این وحدت هم حاصل زور و فشار و اجبار نبوده است، بلکه از اندیشه‌ای نشأت می‌گیرد که ظرفیت تعامل و گفتگو داشته است. حتی اگر بخواهیم به شواهد بیرونی هم رجوع کنیم در قرون سه و چهار که دوره شکوفایی تمدن اسلامی است تقریباً تمام علوم از فرهنگ پیرامون ما وارد ایران و در هاضمه فکری و فرهنگی ایرانیان هضم شده است یعنی ما دافعه ابتدایی نداشته‌ایم و اتفاقاً خوب وقایع اطراف را حلاجی کرده‌ایم.

او با تأکید بر اینکه ما در طول تمام این جریانات، موضع فکری و فرهنگی خود را حفظ کرده‌ایم می‌گوید: «اگر موضع خود را نداشتیم نمی‌توانستیم کشوری به نام ایران باشیم. این موضع هم مطلقاً سیاسی نیست و پشتوانه فرهنگی و اجتماعی دارد. ما با تجربه انقلاب به این نقطه رسیده‌ایم.

خود انقلاب نیز حاصل ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال کش و قوس فرهنگ فردی است. پس این‌ها نشانه‌هایی از این است که ما می‌توانیم ظرفیت گفتگو را زنده نگه داریم. به هرحال سابقه تاریخی خوبی هم داریم، اما ممکن است ساختارهای‌مان آنطور که باید آماده نباشد. به‌هرحال پیش از انقلاب، فرهنگ عمومی مردم با ساختار حکومت در تنش بود، انتظار می‌رفت تا بعد از انقلاب این تحول در ساختار‌های اداری کشور رخ دهد و عقلانیت اداری جدیدی بسازد، اما شکل وابستگی ما به اقتصاد نفتی زمینه مواجهه جدی‌تر با مسائل را از ما گرفت؛ بنابراین اگر بتوانیم در مواجهه واقعی‌تر با مسأله‌هایمان از ظرفیت گفتگو استفاده کنیم هنوز وقت داریم و می‌تواند آینده دار باشد به شرط آنکه جلوی گفتگو را سد نکنیم. باید دید پیشنهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر راه‌اندازی «خانه ملی گفت‌و‌گوی آزاد» در مرحله عمل چه می‌شود. الان مصوبه را داریم، اما فرم اجرای مصوبه هم بسیار مهم است، نباید این مصوبه صرفاً روی کاغذ باشد و باید سازکار اجرای آن را هم در نظر بگیریم تا بتوانیم زودتر به نتیجه برسیم.»

فرهنگ مخرب ناسزاگویی را حذف کنیم

سید مهدی ناظمی قره باغ، پژوهشگر فلسفه هم در این باره معتقد است: «ما تا مادامی که از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنیم عمده وقت ما صرف مواجهه با افرادی می‌شود که نمی‌دانیم دقیقاً چه هویت و اسم و رسمی دارند و بنابراین با کوچک‌ترین اختلاف نظر به سراغ فحاشی و ناسزاگویی می‌رویم و می‌خواهیم که با بکاربردن الفاظ تند پاسخ دهیم و از خودمان دفاع کنیم. بدیهی است در چنین فضایی، گفتگو شکل نمی‌گیرد. البته برای اینکه این اتفاق بیفتد هم تعمد وجود دارد و کاملاً سازماندهی شده بدنبال این هستند تا فحاشی جای گفتگو را بگیرد. شاید ما در وهله اول فکر کنیم که این افراد بی‌ادب هستند و به صورت غیر عمد به این الفاظ متوسل می‌شوند، اما اینطور نیست و کاملاً یک روند حساب شده و متفکرانه است تا فرهنگ ایرانی را به فرهنگ فحاشی تبدیل کند، چون کسی که فحاشی می‌کند، صبر و متانت خود را از دست می‌دهد و تنها به‌دنبال تخریب دیگران است.

این به معنای گسترش فرهنگ مخرب فحاشی است، مسأله اینجا است که وقتی چنین فرهنگی در شبکه‌های اجتماعی تثبیت شد، افراد در فضای واقعی و رو در رو هم نمی‌توانند نظر مخالف خود را تحمل کنند و تاب خود را از دست می‌دهند و در فرهنگ گفت‌و‌گوی حضوری هم به افرادی فاقد تحمل، صبر، تأمل و درنگ تبدیل می‌شوند، اگرچه تعداد این افراد زیاد نیست، اما از خشونت فرهنگی ترویج شده در شبکه‌های اجتماعی ارتزاق می‌کنند. متأسفانه فرهنگ فحاشی هم‌اکنون شکل گرفته است. البته در گذشته هم فرهنگ گفتگو به شکل ایده‌آل نبوده، اما هم‌اکنون فرهنگ ستیزه‌جویی جایگزین شده است و متأسفانه حتی دامن نخبگان و خواص را هم گرفته است، چراکه فرهنگ غالب، همگان را تشویق به ناسزاگویی می‌کند. چون در شبکه‌های اجتماعی هرکس فحاشی کند هم مسئولیت کار خود را نمی‌پذیرد و جریان فرهنگی مخرب او را به این سمت تشویق می‌کند، پس در چنین فضایی نمی‌توانیم به سمت یک گفت‌و‌گوی منطقی برویم.».

اما برای اینکه بتوانیم از فرهنگ مخرب «ناسزاگویی» فاصله گرفته و به سمت یک فرهنگ سازنده «گفتگو محور» برویم، چه باید بکنیم؟

او در پاسخ به این سؤال، احیای ساختار‌های سنتی و کلاسیک فرهنگ‌سازی مثل مدرسه و دانشگاه را راه حل جدی معرفی می‌کند و می‌گوید: ما باید از یک طرف ساختار‌های سنتی و کلاسیک مثل مسجد و مدرسه را احیا و تلاش کنیم تا فرهنگ گفتگو را در این فضا‌ها توسعه داده و نهادینه کنیم و در طرف دیگر باید مردم را به آرامش دعوت کنیم، چراکه اگر یک فضای آرام شکل نگیرد، بازهم امکان گفتگو وجود ندارد. اگر جامعه‌ای ملتهب باشد با خواهش و تمنا نمی‌توان مردم را وادار به گفتگو کرد. ما باید از هر مسیری برای آرام کردن جامعه استفاده کنیم تا آماده گفتگو شوند؛ بنابراین ایجاد فضای آماده گفتگو باید در اولویت سیاست گذاری‌ها باشد. این فضا باید تحت فشار خودسانسوری هم نباشد. یعنی اگر قرار است که افراد گفتگو کنند باید فضای آزاد هم برای طرح مسائل وجود داشته باشد. اگرچه باید تأکید کنم که منظور از نبود خودسانسوری به معنای بی‌ادبی، فحاشی و ناسزاگویی نیست.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر