به گزارش مجله خبری نگار/خراسان-دکترحامد رحیمپور: همه جنگها با فراز و فرودهایی همراه هستند و طرفین درگیری دستاوردها و شکستهایی را متحمل میشوند و جنگ اوکراین هم از این قاعده مستثنا نیست. هر چه جنگ طولانیتر میشود، تسلیم شدن و دادن امتیازات به طرف مقابل هم دشوارتر میشود، روسیه و اوکراین هم در چنین شرایطی قرار دارند و هیچ کدام حاضر نیستند از مواضع قبلی خود عقب نشینی کنند.
در هفتمین ماه جنگ، چشم انداز روشنی برای توقف درگیریها وجود ندارد و تحولات میدانی مسیر آینده را ترسیم خواهد کرد. مسیری که البته حوادث مهمی نظیر انفجار پل کریمه سمت و سوی آن را میتواند تعیین کند. سحرگاه شنبه بر اثر انفجار یک کامیون روی پل کریمه که خاک روسیه را به این شبه جزیره متصل میکند، به این پل آسیب جدی وارد شد. دفتر ریاست جمهوری اوکراین بدون به عهده گرفتن صریح این اقدام در واکنشی گفته است که هرآن چه مال اوکراین است یا باید بازگردانده یا نابود شود.
این پل که طولانیترین پل در اروپاست درسال ۲۰۱۸ توسط پوتین و پس از دو سال عملیات ساخت احداث شد و در واقع ارتباط شبه جزیره کریمه را با روسیه در دو بخش جادهای و ریلی به طول ۱۶کیلومتر جادهای و ۱۸ کیلومتر ریلی برقرار میکند. در این پل روزانه بیش از ۱۵ هزار خودرو و کامیون نیز تردد میکند و یکی از شاهرگهای مهم مواصلاتی منطقهای محسوب میشود. نکته این جاست که روسها درقبال دوعملیات خارج از قاعده متعارف انفجار دو خط لوله گاز نورث استریم (یک و دو) و همچنین پیشتر از آن ترور دختر دوگین از نزدیکان پوتین اقدام خاصی انجام ندادند و باید دید پاسخ روسها به انهدام پل کریمه که به نظر میرسد کاملا حساب شده و از اتاق مهندسی مشترک اوکراینی و متحدان اروپایی آنها نشئت گرفته است چه خواهد بود؟ آیا مسکو در پاسخ دادن به این حادثه نیز مانند دو حادثه مهم قبلی پیش روی خود موانعی میبیند؟ آیا موانع از نوع تصمیم گیری برای اجراست یا از نوع فقدان توانایی تکنیکی و اجرایی برای پاسخگویی متناسب به این نوع اقدامات است؟
این شرایط و ضربات وارد شده به روسها را باید در کنار پیشرویهای عمده نیروهای اوکراینی در مناطق الحاق شده از سوی روسیه قرار دهیم تا وضعیت بغرنج کرملین را تا حد زیادی درک کنیم. از نگاه بسیاری از کارشناسان، طی هفت ماه گذشته واکنشهای روسیه بیشتر در قالب هدف قرار دادن اهداف اوکراینیها توسط توان موشکی بوده که عمدتا نیز از اثربخشی، دقت و کیفیت لازم برخوردار نبوده و نشانگر آن است که روسها دراین بخش جنگ، تواناییهای کیفی را برای پاسخگوییهای متناسب به رخدادها، ندارند.
افزون بر این روسها گمان میکردند با بمباران شدید و سرکوب پدافند زمین پایه اوکراین و پس از آن به راه افتادن ستونهای طویل زرهی در روز روشن میتوانند در مدت زمان اندکی اوکراین را تسلیم کنند، اما تسلیحات نوین مانند پهپادهای مسلح و موشکهای دوش پرتاب ضد زره همچون «جاولین» و «ان لاو» که مجهز به سامانه «شلیک کن - فراموش کن» بودند روسها را به سختیهای زیادی انداختند.
از سوی دیگر به نظر میرسد با تداوم وضع موجود زمان به ضرر روسیه و به نفع اوکراینیهاست. یعنی هر یک روزی که جنگ ادامه پیدا میکند از نظر روحی و روانی اوکراینیها تقویت میشوند و وضعیت بهتری پیدا میکنند و در مقابل روسها با مشکلات بیشتری روبهرو میشوند. واکنش جامعه روسیه در قبال دستور بسیج عمومی ۳۰۰ هزار نفر نیروی ذخیره برای پیوستن به جنگ اوکراین، آن قدر عجیب بود که احتمالا کرملین را هم شگفت زده کرده است.
بر اساس دادههای رسانههای روسی، طی چند روز اخیر حداقل ۲۰۰ هزار روس به سرعت از این کشور خارج شدند و مقاصد اصلی آنها هم فنلاند، ترکیه، قزاقستان، گرجستان و حتی ارمنستان بوده است؛ بنابراین روسها به یک شگفتانه و ضرب شستی بزرگ برای بازسازی روحیه و برگرداندن فضای جنگ نیاز دارند. برخی پیش بینی میکنند احتمالا روسها دایره و شعاع پاسخگوییهای متقابل خود را در روزهای آینده از محدوده حاکمیت اوکراین خارج خواهند کرد و پاسخهای هدفمندی را در قالب عملیات ویژه در حوزههای بالتیک و دیگر کشورهای همجوار انجام خواهند داد.
برخی دیگر نیز با توجه به قرائن و شواهد موجود استفاده روسیه از بمب هستهای تاکتیکی در اوکراین را محتمل دانسته اند که به نظر نگارنده آمریکا که دنبال تجزیه روسیه است از این بهانه به بهترین شکل ممکن بهره برداری و جهان را علیه مسکو متحدتر میکند. هر چند مشخص است که سرنوشت پایان جنگ در دست بازیگران درگیر در آن است که در شرایط کنونی نشانهای برای کاهش تنشها به چشم نمیخورد.