به گزارش مجله خبری نگار، سعید شهرابی فراهانی در خبرگزاری دفاع مقدس نوشت: چند روز قبل رئیس مجلس شورای اسلامی در اظهارنظری در خانه ملت به این نکته مهم اشاره کرد که: «ما باید تصمیمهای سخت و شجاعانه بگیریم. با قوت تصمیم بگیریم. اگر تصمیم نگیریم همه چیز در خدمت مردم زیر سوال میرود. مردم برای هر تصمیم عاقلانه و عادلانه ما – که هر تصمیم عاقلانه و عادلانه حتماً تصمیم انقلابی هم هست - هر هزینهای داشته باشد میدهند، ولی [به شرطی]که مطمئن باشند هم در طراحی و هم در اجرا [موثر باشد].»
پس از گام ابتدایی در هفتمین دور از مذاکرات احیای برجام؛ تحرکات بیسابقهای را علیه تیم مذاکرهکننده شاهد بودیم. این یادداشت قصد پرداختن به علل و ماهیت پمپاژ این حجم چشمگیر از انتقاد و در برخی مواقع تخریب هوشمندانه تیم مذاکرهکننده اعزامی از جانب دولت سیزدهم را ندارد لیکن تطبیق فضای جامعه با نقطه نظرات رئیس مجلس شورای اسلامی؛ حاکی از آن است که اخذ تصمیمات سخت در موضوعات هستهای نیاز به تدارک الزامات و تمهید ملزوماتی دارد.
یکی از انتقادهای قابل توجه در خصوص فعالیت تیم مذاکراتی ایران؛ عدم بسترسازی و تنویر افکار عمومی داخلی به منظور ایجاد اجماع ملی بهعنوان بزرگترین پشتوانه مقابله با زیاده خواهیها و بدعهدیهای بیگانگان به ویژه آمریکا است.
درست است که آوردگاه دیپلماتیک وین، بخشی از جدال و مناقشه پیچیده با استکبار دولت آمریکا است و از این حیث نیازمند نقش آفرینی نخبگان و متخصصین است، ولی نباید فراموش کنیم که قدرت جمهوری اسلامی در حوزههای نرم، سخت و هوشمند کاملاً متکی بر مردم (و همه مردم، نه تنها رأی دهندگان انتخاباتی) است. هر دولتی در نظام مقدس جمهوری اسلامی بعنوان متولی مدیریت سیاست خارجی ناظر بر کسب منافع ملی؛ باید به دوخت لباسی فاخر و برازنده مردم ایران بیندیشد، نه آن که بخواهد برای یک یا چند دکمه، بهترین لباسی که در دسترس او است را پیدا کند.
در خباثت و دشمنی آمریکا تردیدی نیست لذا مردم ایران از کاخ سفید توقعی ندارند که پس از این همه کینه ورزی، به ناگاه دچار تحول و تبدیل به فرشته شود، اما همین مردم از دولت خود انتظار دارند در کنار مشی انقلابی، تمامی تجربه، ابزارها، امکانات و نیروهای متخصص را برای غلبه بر دشمن غدار به کار گرفته و با توکل و اراده پولادین، حقوق مردم صبور ایران تأدیه کند.
در این میان اما، عملکرد عدهای جاهل نیز جلب توجه میکند. این عده کسانی هستند که آنقدر درگیر سیاست و سیاست بازی شده اند که گمان میکنند برجام متعلق به دولت و دولتمردان قبلی است و نباید با تحرک از این کانال، امتیازی از افکار عمومی و سرمایه اجتماعی به سبد جریان سیاسی دولت قبل ریخته شود؛ این جاهلان کسانی هستند که نه از حبّ علی، بلکه از بغض دیگری قلم و علم برمیدارند و بطور ناخودآگاه تئوری وجود «حاکمیت دوگانه» در جمهوری اسلامی ایران را دامن میزنند و البته فراموش نمیکنند که فاکتور اقدامات خود را هم صادر و ما به ازای آن را مطالبه کنند!
جنود جهل با کجاندیشی، کج رفتاری و سهمخواهی تصور میکنند مسئولیت در حکومت اسلامی مانند چرخ و فلک شهربازی و نوبتی است و حال نوبت آنان است و رفع مشکلات ملت از طریق کانال برجام، برای کارنامه آنها دستاوردی ندارد. این موضوع که چرا حضرات موصوف نمیتوانند درک کنند که «برجام، راه است و نه مقصد» بر نگارنده نامعلوم است لیکن باید بهطور جدی به این افراد تذکر داد که سیاستهای کلان نظام در حوزه امور خارجه بر اساس خواب آشفته عمرو و زید تدوین نمیشود که به دلخواه و تحلیل غلط امثال ایشان، اصول و مبانی به کناری گذاشته شود و بر اساس موهومات قبیله گرایانه؛ چنان خلائی پدید بیاید که اصطلاحاً «کاسه چه کنم؟» به دست گرفته شود.
شرح حال دوستداران انقلاب اسلامی در مواجهه با عملکرد کنونی این گونه از افراد - که بعضاً و در کمال ناباوری چهرههای موجهی نیز در بین انان به چشم میخورند - در این بیت از جناب سعدی است:
از دشمنان برند شکایت به دوستان.
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
همچنین اشاره میشود که سرویسهای اطلاعاتی حریف دریافتهاند که میبایست جهت تیرهای سهشعبه و زهرآلود خود را متوجه شخص رهبر معظم انقلاب اسلامی نمایند تا بهوسیله اثرگذاری بر سیاستهای ایشان، امتیازاتی را ولو بصورت حداقلی در پای میز به دست آورند.
از این منظر متصور خواهد بود که در یک پروژه گام به گام، شخص، ولی فقیه مقصر شماره یک هرگونه عدم توافق و مانع اصلی تادیه منافع ملی در پرونده هستهای جلوه داده شده و تمامی فشارهای مستقیم و غیرمستقیم به سمت رهبر معظم انقلاب اسلامی همگرا شوند. البته این نقشه جدیدی نیست و از سال ۸۸ تاکنون بارها و بارها از جانب گروهکها و همچنین جریان نفوذ به انحای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
تفاوت مقطع فعلی با موارد قبلی این است که سرویسهای اطلاعاتی گمان دارند بیکفایتیهای مدیریتی در کنار فشار تحریمها، چنان مردم را به تنگ آورده که حتی ترجیح میدهند در صورت موافقت شخصی با منطق رهبری، حمایت خود را علنی نکنند تا از طرف "اکثریت عصبانی" که در ذهن خود دارند، مورد پرخاش، تعرض و برخورد قرار نگیرند.
در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که مسیر پیروزی دیپلماتها از اجماع حداکثری در داخل کشور میگذرد و این میسر نیست مگر با تألیف قلوب نخبگان، اعتمادافزایی مسئولین با تمسک به شیوه زمامداری امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی و صدالبته صبر، استقامت، توکل و توسّل.