کد مطلب: ۲۱۹۸۸۲
۰۱ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۴

«چهل سالگی در بیم و امید»؛ نگاهی به مساله در سرمایه اجتماعی

کتاب «چهل سالگی در بیم و امید؛ جستاری در سرمایه اجتماعی و آینده جمهوری اسلامی» حاصل تلاش سید مجید امامی و تحلیل‌گرانی از دانشگاه امام صادق (ع) است که به بررسی و کنکاش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی،آسیب‌ها و نقاط قوت به دست آمده در چهل سال اخیر پرداخته‌اند.

به گزارش مجله خبری نگار با گذر بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، تحلیل گران هسته مطالعات افکار عمومی و تغییرات اجتماعی به همراه دکتر سید مجید امامی عضو هیات علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات و استاد هادی این هسته به بررسی و کنکاش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی پرداخته اند.

آن چنان که پژوهشگران اذعان داشته اند چهل سالگی سن پختگی است و می توان با مرور تجربه های این سن به بررسی آسیب ها و نقاط قوت به دست آمده در این چهل سال پرداخت و به چارچوبی تئوریک برای تحلیل و نظریه پردازی در حوزه سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی رسید.

پژوهشگران این مطالعه تلاش کرده اند ایده ها و دیدگاه های موافق و مخالف را بدون نقد سریع و سطحی به بوته تبیین بگذارند و نهایتا با ارائه نگاهی جامع به همه دیدگاه های مطروحه در مساله سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی مخاطبان را با جریانات و تفکرهای موجود آشنا کنند.

در مقدمه این کتاب آمده است: در مقطع چهل سالگی بزرگترین و پربسامدترین نیمه دوم قرن بیستم، که رشته‌ های متعددی از جریان‌ ها و حتی نظم سیاسی استراتژیک در منطقه و حتی جهان معاصر را بازتولید نمود، دو رویکرد بسان دو لبه قیچی سیاست، سرمایه اجتماعی گران‌ سنگ نظام را پاره و رشته‌ های باقی مانده امر اجتماعی ما را پنبه می کند. آینده را بدتر از امروز و امروز را بدتر از گذشته می‌ نمایاند. یک رویکر بدبینی، بحران انگاری و خودتخریبی است که نظام اجتماعی و سیاسی را در معرض فروپاشی قریب الوقوع می‌بیند.(...)
رویکرد دوم، که آسیب‌ شناسی آن کمتر مورد توجه و تقریر قرار گرفته است، خوش‌ بینی، محافظه کاری، کتمان فقر و فساد و تبعیض باقی مانده از میراث نااجتماعی توسعه، دولت رانتی و چالش‌ های دین و دولت، نادیدن عارضه‌ ها و امراض درون است.
این رویکرد که ناخواسته، خستگان و معترضان به وضع موجود را به صف معاندان و برگشتگان می‌ کشاند، بعضا تنها موضوع و ماموریت وفاداران به نظام و انقلاب انگاشته می‌ شود و در توافقی نانوشته و اپیدمیک، به گفتاری تکراری و خسته کننده رسانه‌ های سنتی و جمعی وفاداران و دلبستگان بدل می‌ گردد.
در این کتاب، رصد میدانی تحولات سرمایه اجتماعی کشور و تمرکز بر دیدگاه و خط‌ مشی‌ های رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مبنی بر امید و نگرش به آینده در افکار عمومی همواره مورد تهدید ایرانیان، مدنظر بوده است.

در بخشی از این کتاب با عنوان «امنیت اجتماعی شده» آمده است:

امنیت اجتماعی شده به طور طبیعی مبتنی بر یک امنیت مردم پایه با حضور قدرت اجتماعی برای ترمیم اهداف و منافع ملی است. اگر بخواهیم این بحث را به مسئله چهل سالگی انقلاب اسلامی و بیم ها و امیدها پیوند دهیم؛ در همین چهارچوب می توانیم یک سؤال را مطرح کنیم: در چهار دهه گذشته در حوزه تأمین امنیت جمهوری اسلامی ایران، مناسبات قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی چگونه بوده است؟ یک برآورد بسیار کلی نشان می دهد که وقتی ما از امنیت بحث می کنیم در واقع هم امنیت داخلی و هم امنیت خارجی را مدنظر داریم و این دو را از همدیگر تفکیک نمی کنیم؛ ولی برآورد عمومی نشان می دهد که سهم قدرت سیاسی در تأمین ملاحظات و منافع امنیتی کشور، نسبت به قدرت اجتماعی رو به افزایش است. در درون این برآورد کلی، یک بیم نهفته است و آن هم این است که هر چقدر میزان عقب نشینی قدرت اجتماعی در معادلات امنیتی افزایش پیدا کند، ما مجبور هستیم تا یک: هزینه های ساختن، استقرار و تقویت امنیت را افزایش بدهیم و موظفیم که نهادها و سازمان هایی را که متولی استقرار و تضمین امنیت هستند، گسترش بدهیم؛ مثلا در بسیاری از محلات و ناحیه هایی که ما در گذشته داشتیم، خود مردم از طریق مشارکت جمعی نسبت به تأمین امنیت محله خودشان اقدام می کردند و هزینه آن را هم خودشان تأمین می کردند؛ لذا امنیت محلات تأمین می شد. در حالی که نیروی انتظامی (یا کمیته یا ژاندرمری در گذشته)، شاید این مقدار بار سنگینی هم که برای مراقبت از منزل ها و ماشین افرادی که در کوچه ها پارک هستند، پرداخت نمی کرد. یک اتفاقی که افتاد این بود؛ کم‌کم مردم گفتند که ما این کار را انجام نمی دهیم؛ بنا به دلایلی، گفتند مگر نیروی انتظامی ندارید تا آنها بیایند این کار را انجام بدهند؟....

قدرت اجتماعی از پذیرش مسئولیت های امنیتی در حوزه های داخلی و خارجی به تدریج در حال کنار کشیدن است و اگر این اتفاق استمرار پیدا کند پدیده های نامیمون و نامبارکی که در اقتصاد و فرهنگ شاهد آن بودیم متاسفانه باید در حوزه امنیت هم شاهد باشیم.

اول: بزرگ شدن دستگاه های امنیتی بخاطر رسیدن به آن اهداف امنیت که جامعه نمی تواند بدون نظم و انضباط باشد و دوم: افزایش سرسام آور هزینه های این دستگاه ها، هر دوی اینها در حالی خواهد بود که میزان کارآمدی و تأثیرگذاری قدرت سیاسی در تأمین امنیت داخلی و خارجی به مراتب در قیاس با قدرت اجتماعی پایین تر و کمتر است؛ یعنی دادن هزینه های بیشتر برای رسیدن به اهداف و منافع کمتر که از لحاظ انتخاب عقلانی، اتفاق مطلوبی در اداره جامعه نیست. این همان قسمت بیم قضیه است؛ اما اگر به همین موضوع از دیدگاه دیگری که جنبه ایجابی داشته باشد، نگاه کنیم، یک نکته مثبت آن در تجربه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و آن هم این است که ملت و نظام ما، کار کردن با قدرت اجتماعی را تجربه کرده و این مسئله بسیار مهم است؛ یعنی برای جامعه ما، کار کردن با قدرت اجتماعی امری بیگانه نیست؛ انقلاب اسلامی و به ویژه دهه شصت، از این حیث یک تجربه بسیار غنی می باشد و اگر ما بتوانیم تجربه دهه شصت را در دهه نود و بعد از آن، متناسب با شرایط و مقتضیات جدید، بازتولید کنیم، حتما می توانیم نسبت به افق آینده با ضریب امنیتی بالاتر و مثبت تر امیدوار باشیم. این مسئله از این حیث، نکته مثبتی است؛ اما از حیث اینکه کار کردن با قدرت اجتماعی، در صلاحیت همه نظام های سیاسی نبوده و برخی از نظام های سیاسی فقط عادت دارند که با قدرت سیاسی کار کنند (مثل پاره ای از افراد که زور گفتن یا مثلا تحکم کردن و امر کردن برای آنها خیلی راحت است ولی اینکه ناکارآمد هستند و نمی توانند با مردم تعامل برقرار کنند و با گفت وگو کار را انجام دهند) نکته منفی محسوب می شود... (ص.۵۱-۵۴)

چهل سالگی در بیم و امید؛ جستاری در سرمایه اجتماعی و آینده جمهوری اسلامی نوشته سیدمجید امامی با همکاری پرهام روشنایی، عباس قائمی ، محمدجواد بادین فکر، محمدرضا کوهکن و نوید عمیدی مظاهری در ۲۴۹ صفحه و شمارگان هزار نسخه توسط دانشگاه امام صادق (ع) منتشر و وارد بازار کتاب شده است.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر