به گزارش مجله خبری نگارتحولات دو ماهه اخیر افغانستان به موضوعی نگران کننده برای کشورهای همسایه این کشور تبدیل شده است. کشورهای ایران، روسیه، چین و پاکستان سیاستی میانه را در قبال سیطره طالبان بر افغانستان و تشکیل دولت توسط این گروه اتخاذ کردند. به نظر میرسد پایتختهای منطقه منتظر هستند تا روند سیاسی و اقدامات گروه طالبان را شاهد باشند و سپس تصمیمهای عملی خود را به ویژه در زمینه شناسایی طالبان اجرا کنند. بیشتر همسایگان افغانستان اگرچه همچون دولتهای اروپایی یا ایالات متحده نظر نهایی خود را تاکنون اعلام نکرده اند، اما برخلاف بسیاری از کشورها، چهار کشور فوق سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک خود را در دوره ورود طالبان به کابل هم فعال نگاه داشتند.
بیشتر کشورهای مهم هم مرز با افغانستان از خروج ایالات متحده از این کشور اظهار خرسندی کردند و حتی پاکستان هم از این اقدام کاخ سفید استقبال کرد. خبرهایی نیز منتشر شده است که پاکستان از قراردادن حریم هوایی خود به پروازهای نظامی آمریکا خودداری کرده است. با اینحال، اما نگرانی دیگری جای آن را گرفت که همان خلاء قدرت در کابل است. دغدغههای جدی در میان کشورهای همسایه در زمینه میزان توانایی طالبان در حکمرانی مطلوب و نوع خط مشیهای این گروه در عرصههای گوناگون سیاسی، اجتماعی و حتی مذهبی وجود دارد. برخی کشورها انجام تعامل و گفتگو با دولت طالبان و برخی دیگر نیز سیاستهای آتی این گروه و رعایت حقوق سیاسی و اجتماعی همه گروهها و شهروندان را عاملی برای ترغیب دولتها به برقراری روابط سیاسی با دولت طالبان در کابل بیان کرده اند.
سابقه تاریخی و حتی اظهارات و دیدارهای مقامهای رسمی اسلام آباد حکایت از خرسندی پاکستان از سیطره طالبان بر افغانستان دارد. مقامهای ارشد دولت پاکستان از جمله «عمران خان» نخست وزیر این کشور بارها تاکید کرده اند که گفتگو با دولت موقت طالبان مهمترین راه برای حل مشکلات افغانستان است. همچنین در همان روزهای ابتدایی ورود طالبان به کابل «فیض حمید» رییس وقت سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان (آی اس آی) به افغانستان رفت. وی نخستین چهره سیاسی منطقه بود که در کابل با مقامهای طالبان دیدار و گفتگو کرد.
در کل دولت و مقامهای پاکستانی رویکرد نرمی را در قبال طالبان دارند و میتوان ادعا کرد که اسلام آباد اصلیترین حامی دولت موقت طالبان در جهان به شمار میرود. این پشتیبانی فقط در سطح حرف نبوده و در حوزههای مختلف حمایتهای سیاسی به عمل آمده است. اندیشکده «کارنگی» در تحلیل رویکرد اسلام آباد به تحولات در کابل آورده است: از زمان حضور طالبان در کابل، رهبران نظامی و غیرنظامی پاکستانی به شدت تلاش کردند تا جهان را متقاعد سازند که طالبان نسخه جدیدتر و معتدل تری از گروههای شبه نظامی اسلام گرا است. آنها تلاش دارند بگویند که طالبان کنونی با سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ متفاوت است. اسلام آباد تاکید میکند طالبان این بار برای تقسیم قدرت و رعایت اصول اولیه حقوق بشر آمادگی دارد، البته این به شرطی است که جامعه بین المللی پول و زمان کافی را در اختیار این گروه قرار دهد.
با اینحال اندیشکده فوق مدعی است که بیش از دوماه حکومت طالبان در کابل نشان داده است که خبری از اعتدال نیست و این گروه چهار وعده خود به جامعه بین المللی یعنی ایجاد دولت فراگیر، عفو عمومی، حمایت از حقوق زنان و مقابله جدی با گروههای تروریستی و از جمله القاعده را اجرا نکرده است. این اندیشکده تصریح دارد در هر صورت اسلام آباد تلاش دیپلماتیک خود را به شدت بکار میگیرد جامعه بین الملل را در زمینه نوع رفتار با طالبان متقاعد سازد تا گروه بتواند مشروعیت بین المللی را کسب کند.
طبق تحلیل کارنگی، هدف راهبردی پاکستان مقابله با قدرت گیری هند در افغانستان در دوره اشرف غنی بوده است. حال این کشور با استقرار گروه نزدیک به خود به هدف مهمش دست پیدا کرد. گرچه ممکن است سطح ارتباط دو طرف کاهش یابد، اما اسلام آباد به حمایت خود از طالبان ادامه میدهد، زیرا بیشتر رهبران این گروه در پاکستان متولد شده اند، آنجا تحصیل کرده اند و این گروه رابطه و جایگاه ویژهای را برای دولت اسلام آباد دارد. به همین دلیل دولت پاکستان به جامعه جهانی اصرار دارد با دولت طالبان همکاری کنند.
کارشناسان، اما اعتقاد دارد این یک بازی خطرناک است، زیرا احتمال دارد افغانستان را به یک پناهگاه امن برای تروریستها تبدیل کند. نویسنده تحلیل کارنگی بعید میداند روایت اعتدال طالبان استوار بماند، زیرا طالبان علاقهای به تقسیم قدرت ندارد.
روسیه نیز طالبان افغانستان را دشمن خود نمیبیند. مسکو قبل از حضور این گروه در کابل هم رایزنیهایی را با رهبران طالبان در مسکو انجام داد و خود را برای تغییرات گسترده در کابل آماده کرده بود. به نظر میرسد طالبان پیش از لشگرکشی به سمت کابل بر حفظ امنیت سفارت و دیپلماتهای این کشور تصریح داشت و به مسکو تضمین داده بود.
البته بسیاری از تحلیلگران هدف مذاکرات چند سال گذشته مسکو و طالبان را جلوگیری از ورود درگیریها به کشورهای همسایه و ممانعت از افزایش تروریسم در کشورهای حوزه آسیای مرکزی عنوان کردند که روسیه در آن مناطق پایگاه دارد.
با اینحال وزارت امور خارجه روسیه تاکید کرده است که در به رسمیت شناختن طالبان و حتی ایجاد روابط رسمی با این گروه عجله نمیکند و همه مسائل را به رفتارهای این گروه در آینده منوط کرد. از جمله مهمترین نگرانیهایی که کاخ کرملین در مورد طالبان و افغانستان بیان میدارد ضرورت تشکیل دولتی ائتلافی از همه گروهها و اقوام در کنار افزایش اقدامات برای نابودی گروههای تروریستی است. روسیه نسبت به تلاش و نفوذ داعش در افغانستان ابراز نگرانی کرده است، زیرا میتواند موجب هرج و مرج در کل منطقه شود.
چندی قبل کنفرانسی در مسکو در چارچوب سومین نشست مشترک دوطرف، با حضور مقامهای طالبان و چند کشور برگزارش شد. همانطور که خبرگزاری «رویترز» به نقل از مقامهای روس پیش بینی کرده بود تغییری بزرگی پس از آن نشست در روابط کشورها با طالبان رخ نداد و نمایندگان ۱۰ کشور حاضر در این نشست اتفاق نظر داشتند که تحقق وعدههای طالبان، مهمترین شرط به رسمیت شناخته شدن آن از سوی جامعه جهانی است.
پاکستان و روسیه به موضوع افغانستان در چارچوب سیاسی و راهبردی مینگرند، اما دیدگاه چین تاحدودی به موضوع افغانستان متفاوت است. چین از یک سو منافع اقتصادی را در افغانستان دنبال میکند. ذخایر عظیم معدنی این کشور به ویژه معادن مس و لیتیوم که در برخی برآوردها تا ۳ هزار میلیارد دلار هم بیان میشود محرک خوبی برای پکن است. این کشور وعده سرمایه گذاری گسترده در افغانستان و الحاق این کشور به پروژه جاده و کمربند را هم داده است. اما جمهوری خلق چین همزمان نسبت به انتشار دیدگاههای افراط گرایی اسلامی و تحریک جمعیت مسلمان در استان سین کیانگ این کشور حساسیت دارد.
چین نیز از جمله اندک کشورهای جهان است که دیدگاه مثبتی را نسبت به طالبان نشان داده و اعلام کرده است که خواستار توسعه روابط دوستانه با این گروه است، اما در عین حال این کشور نیز حتی در حوزههای اقتصادی هم نگرانیهای در بحث امنیت سرمایه گذاری دارد.
پکن از سه سال قبل ارتباط گیری با طالبان را در دستور کار خود قرار داد. در ماههای اخیر طالبان چین را کشوری دوست خوانده و تاکید کرده است که مخالفتی با سرمایه گذاری این کشور در افغانستان ندارد. همچنین طالبان به مهمترین نگرانی سیاسی پکن نیز پرداخت و به نقل از «دویچه وله»، به چین پیام داده است که مسائل مربوط به اقلیت اویغور را امری داخلی میداند و در مورد آن دخالت یا حمایتی انجام نمیدهد.
گزارش تارنمای شبکه «تی آر تی» ترکیه، اما رویکرد چین به طالبان را پیچیده و احتیاط آمیز ارزیابی کرد و افزود: پکن از سالها قبل رابطه نزدیکی را با این گروه برقرار کرد و حتی در ماه جولای وزیر امور خارجه چین در پکن میزبان هیات عالی رتبه طالبان بود. سخنگوی طالبان هم چین را مهمترین شریک این گروه دانست که آماده سرمایه گذاری و بازسازی افغانستان است.
طبق این تحلیل، اگرچه چین پس از خروج آمریکا، در موقعیت مناسبی برای نفوذ در افغانستان قرار دارد، اما نسبت به رویکردهای بنیادگرایانه این گروه و ارتباط احتمالی آن با اویغورها احساس نگرانی میکند. پکن همچنین در حوزه داخلی هم انتظار دارد طالبان با همه جناحها کار کند تا کشوری امن و در صلح پایه گذاری شود. رعایت این اصول میتواند منجر به شناسایی طالبان از سوی پکن شود، زیرا طالبان نیز نشان داده است که منافع اصلی چین را درک میکند.