به گزارش مجله خبری نگار: فارس-هادی ابراهیمی: انتشار عکس بدون شرح ساختمان شیشهای بمباران شده رسانه ملی، برای اهل فن گویای همه تیترها و تحلیلهایی است که در جهاد تبیین غالباً برای تنویر افکار عمومی و یا مخاطبان خاص، تشریح میشود، طبق قاعده شعر معروف "خوشتر آن باشد که سرّ دلبران، گفته آید در حدیث دیگران" ما میتوانیم میزان عداوت دشمن و اثرگذاری و مرجعیت رسانهای رسانه ملی را با استناد به این درک که دشمن اصلی ما بهصراحت بروز داد و از آن به عنوان بلندگوی نظام نام برد بسنجیم و به همین اتهام مستحق مجازاتش دانست.
ساختمان شیشهای، نه صرفاً یک مرکز فنی، بلکه ویترین رسانه رسمی جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید و حمله به آن از نگاه افکار عمومی و رسانههای بینالمللی به منزله تلاش برای خاموش کردن صدای رسمی ایران است.
ستیز با رسانه ملی، در شرایطی که ما هنوز در جنگ هستیم و ارزیابی دشمن دیرینه ما از آن به عنوان بلندگوی نظام با تأثیرگذاری بر مخاطبان کثیر است، بهروشنی نشان میدهد که بمباران رسانهای رسانه ملی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از سوی صهیونیستها طراحی شده است.
جالب اینجاست که علاوه بر قاطبه مردم، تمام دنیا پذیرفتهاند که رسانه ملی، واقعاً ملی است و تمرکز تهاجمات ابررسانههای بیگانه و معاندین به رسانه ملی، دقیقاً حاکی از همین نقشآفرینی و ایستادن در کنار مردم است.
نگرانی مخالفان و مخربان از ادامه نقشآفرینی رسانه ملی در حفظ وحدت ملی ایجاد شده در جریان جنگ ۱۲ روزه و اجماع اقشار مختلف جامعه علیه متجاوزان آمریکایی و صهیونیستی و حمایت قاطع از عملکرد نیروهای مسلح به رهبری مقام معظم رهبری، نمایانگر بزرگترین سرمایه اجتماعی نظام است که مکمل سرمایههای نظامی، اقتصادی و انسانی نیز میباشد.
رسانه ملی در این مقاومت ۱۲ روزه با به تصویر کشیدن قابهایی ازشهادت چهرههایی، چون پرنیا دختر شاعری که شعرهایش جلوه امید و آینده بود، یا پارسا جوان ورزشکاری که آرزویش مدالآوری برای ایران بود، یا نوزاد دوماههای، چون رایان که مظلومانه جان داد، ضربآهنگ همدلی ملی را قویتر کرد و قشرهای مختلف جامعه حتی آنانی را که شاید سالهاست کمتر دیده میشدند، با انگیزههای مشترک و عشق به ایران، به صف واحد دفاع از وطن سوق داد.
نگرانی بزرگ دشمنان ما، پشت کردن مردم به آنها و قرار گرفتن اکثریت قاطع زیر پرچم جمهوری اسلامی است که بدر جنگ ۱۲ روزه مشهود شد، اوجگیری دوباره مخالفت قلم به مزدها، انتقام از این موقعیت و مرجعیت رسانهای و محبوبیت جهانی و ملی یک مجری زن در اوج جانفشانی و نبرد رسانهای با صهیونیستهاست.
شبکه صهیونیستی اینترنشنال که با تحریف واقعیتها، به ابزار جنگ روانی دشمن تبدیل شده است با انتشار اخبار نادرست درباره تلفات نظامی ایران و ادعاهای بی پایه درباره شکست موشکی کشور، به ایجاد یأس و تردید در جامعه ایرانی دامن زد، در حالیکه که رسانه ملی نشان داد عملیات ایران موفقیتآمیز بود
این شبکه صهیونیستی در برنامههای خود از چهرههای وابسته به گروههای ضدانقلاب و سلطنتطلب استفاده کرد که پیشینه همکاری با موساد و سازمانهای جاسوسی غربی داشت و در جریان جنگ، بارها خبرهای کاملاً نادرستی را مانند «انهدام ۹۰ درصد موشکهای ایران توسط گنبد آهنین» و «عدم اصابت موشکها به اهداف نظامی اسرائیل» منتشر کرد، در حالی که تصاویر ماهوارهای و گزارشهای میدانی خلاف این ادعاها را ثابت کردند، حتی برخی از این اخبار، کپیبرداری مستقیم از توییتهای رسانههای عبری بود که در میدان، نادرستی آن برای همگان ثابت شد.
رسانه ملی بهواسطه گستردگی و تنوع موضوعی در قالب دهها شبکه تلویزیونی و رادیویی و سایر نمادهای رسانهای، فراتر از محدودیتهای شلیکهای موشکی و پهپادی، حتی در آتشبسها و صلحها و جنگ سردها، بهطور پیوسته و متکثر اقدام به تولیدات خبری ورسانهای کرده است.
رسانه ملی با به دست گرفتن مرجعیت خبری و روایت اول نشان داد که حضور پررنگ و متنوع مردم در راهپیماییهای محکومیت تجاوز، با پوششهای مختلف نوید دهنده آن است که سرمایه اجتماعی فقط یک مفهوم انتزاعی نیست؛ بلکه واقعیتی عینی، مولد و قابل تقویت است و نشان داد سرمایه اجتماعی، برخلاف انسجام اجتماعی که بیشتر محصول رویدادهای خاص یا بحرانهاست، ظرفیتی پایدار و فرآیندی دایمی است که مشارکت مدنی، اعتماد به نهادها، پذیرش تکثر، وفاق اجتماعی و آمادگی جمعی برای حرکت به سوی بازدارندگی همه جانبه را ارتقا میدهد.
آیا همین نگاه کافی نیست که ما مخالفان و تخریبگران رسانه ملی را که مانند سپاه و سایر نهادها، پاره تن نظام هستند، پروژهگیران رژیم صهیونیستی و آمریکا دانسته و از مرزبندیهای درونی خود خارج کنیم و از وحدت سیاسی امروز جامعه که خار چشم دشمنان شده، محافظت کنیم؟
در پایان تأکید میکنم که مخالفت و تخریب رسانه ملی، پوششی برای مخالفت با توانمندیهای این روزهای جمهوری اسلامی است و بیداری و بصیرت سیاسی مردم برای مقابله با آنها بهترین پیشران برای طرد و مقابله با این مشکلات است، همچنین، رسانه ملی با این نیروهای توانمند برنامهساز و اندیشهورز، بیدی نیست که با این بادها بلرزد و قطعاً با همان انگیزه، روحیه، اراده و پشتکار به رسالت خطیر خود ادامه خواهد داد.