به گزارش مجله خبری نگار، افرادی که با هدف فراموشکردن عشق قبلی وارد یک رابطه جدید یا ازدواج میشوند، در واقع از مکانیسم دفاعی «جایگزینی» استفاده میکنند. به این معنا که بهجای روبهرو شدن با احساسات واقعی خود و پردازش آنها، تلاش میکنند با پر کردن جای خالی احساسات، درد و فقدان را نادیده بگیرند. این مکانیسم دفاعی در کوتاهمدت ممکن است مؤثر باشد، اما در طولانیمدت منجر به بروز مشکلات عاطفی بیشتری میشود. درخواست طلاق یک خانم بهتازگی در فضایمجازی پربازدید شده که میگوید: «.. فکر میکردم از روی علاقه ازدواج کردهایم. واقعاً شوهرم را دوست داشتم، اما بعد متوجه شدم که او برای فراموش کردن دختری که دوستش داشته با من وارد رابطه شده و ازدواج کرده است. او حالا از ازدواجش پشیمان است». چرا تصمیم این شوهر اشتباه بوده است؟
روانشناسان معتقدند که برای یک رابطه موفق، هر دو طرف باید از نظر عاطفی آماده و در وضعیت پایداری باشند. عشق قبلی اگر بهدرستی پردازش نشده باشد، میتواند به عنوان یک «عقده عاطفی» در رابطه جدید بروز پیدا کند و منجر به سردی و نارضایتی شود. مارتین سلیگمن، یکی از نظریهپردازان بزرگ در زمینه روانشناسی مثبتگرا، به نقش احساسات حل نشده در آسیب رساندن به روابط جدید اشاره کرده است. او معتقد است تا زمانی که فرد نتواند احساسات قبلی را پردازش و رها کند، نمیتواند به شکل کامل در رابطه جدید حضور یابد، بنابراین قبل از وارد شدن به یک رابطه جدید، باید با احساسات قبلی خود صادق باشید و اگر همچنان به فرد دیگری علاقه دارید، بهتر است با کمک مشاوره یا حمایت عاطفی آن احساسات را پردازش کنید.
وقتی همسری اعتراف میکند که به شخص دیگری علاقه داشته یا دارد، این افشاگری معمولاً شوک بزرگی را به همراه دارد. این وضعیت میتواند بهشدت به «اعتماد» بین زوجین آسیب بزند که یکی از پایههای اصلی هر رابطه موفق است. اعتماد و صمیمیت عاطفی، ستونهای اصلی هر رابطه موفق هستند. وقتی اعتماد بین دو نفر شکسته شود، بازسازی آن به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. در چنین شرایطی، برخورد شما باید با احتیاط و همراه با درک و شفافیت باشد. به جای واکنش سریع و احساسی، باید زمان بدهید تا هر دو طرف بتوانند به احساسات خود نگاهی واقعگرایانه داشته باشند. مشاوره زوجین میتواند در این فرایند کمککننده باشد و به زوجین اجازه دهد در محیطی بیطرف و امن، احساساتشان را بیان و برای تصمیمگیری درباره آینده رابطهشان تلاش کنند. پردازش این نوع خیانتهای احساسی نیازمند ایجاد دوباره صمیمیت و اعتماد است، اما این فرایند زمانبر و دشوار است.
وقتی کسی اعتراف میکند که از ابتدا با نیتهای دیگری وارد رابطه شده، طبیعی است که شوک و ناامیدی عمیقی را تجربه کنید. بهنظر میرسد که همسرتان از احساس گناه نسبت به شما صحبت کرده و به نوعی این حس او را به تصمیم طلاق سوق داده است. با این حال، ممکن است شما احساس کنید که این توجیهی است برای پشیمانی او از ازدواج و شاید دلیل اصلی تصمیمش همین باشد. از سویی، اینکه شما با وجود همه مشکلات و حرفها همچنان آماده ادامه دادن زندگی هستید، نشان از تعهد و علاقه عمیق شما دارد. اما در نهایت تصمیمی که همسرتان گرفته، چالشی بزرگ برای رابطه شما به وجود آورده است. بهتر است در این شرایط علاوه بر مشاوره زوجین، مشاوره فردی هم دریافت کنید تا بتوانید احساسات خود را بهتر پردازش کنید و تصمیمات بهتری برای آینده بگیرید؛ چه این تصمیم ماندن در این رابطه باشد یا پذیرفتن پایان آن. در بسیاری از موارد قبل از طلاق، گزینههای دیگری وجود دارد که زوجها میتوانند امتحان کنند.
گاهیاوقات مشکلات بهدلیل نبود ارتباط شفاف و بیاننشدن احساسات واقعی تشدید میشود. اگر هر دو طرف مایل به کار بر روی بهبود ارتباط خود باشند، میتوانند با تقویت گفتوگوهای صمیمی، به یکدیگر نزدیکتر شوند و رابطهشان را نجات دهند. راهکارهایی مانند بیان احساسات بهصورت صادقانه، گوش دادن فعال، تقویت اعتماد و تعهد دوباره میتوانند رابطه را از انحطاط نجات دهند. همچنین هر کدام از زوجین ممکن است در جستوجوی معنای جدید یا احساسات گم شده در رابطه باشند. در این صورت کار بر روی رشد فردی و خودشناسی میتواند به بهبود کلی رابطه کمک کند.
البته باید توجه داشت که همه روابط قابل نجات نیستند به خصوص اگر یکی از طرفین هیچ علاقه یا تعهدی به ادامه رابطه نداشته باشد. همچنین، در مواردی که خشونت یا سوءاستفادههای عاطفی و جسمی وجود دارد، طلاق میتواند راهی برای حفاظت از سلامت روانی و جسمی فرد باشد. در نهایت، انتخاب راهکار مناسب بستگی به تمایل و تعهد هر دو طرف به حل مشکلات دارد. اگر هر دو طرف آماده کار بر روی رابطه هستند، راههای زیادی به جز طلاق وجود دارد که میتوانند به بهبود وضعیت کمک کنند. مهمترین عامل در این میان، تعهد به تغییر و تلاش برای بازسازی رابطه است.
منبع: خراسان