به گزارش مجله خبری نگار، معمولا تعطیلیهای متوالی در تقویم کشورمان بهانه خوبی برای سفر هستند. البته مقصد سفر نیز با توجه به شرایط آبوهوایی تاریخ تعطیلیها تغییر میکند، یعنی اگر تعطیلی در پاییز و زمستان باشد، اغلب اوقات مقصد جنوب کشور است و تابستانها هم همیشه به شمالش معروف. هفته گذشته تعطیلات نسبتا خوبی داشتیم و بهانه خوبی هم برای سفر بود. بسیاری از خانوادههایی که کارمند در خانه دارند در تعطیلی هفته گذشته فرصت پیدا کردند بار و بندیل ببندند و بالاخره در این تابستان به یکی از شهرهای کشور سفر کنند.
پس از کرونا و تقریبا چندسال خانهنشینی اغلب مردم کشورمان و البته مردم جهان، سبک زندگی برخی از ما تغییر کرد. در تعریف دیگر یعنی کرونا ناخواسته در بعضی از امور زندگی تاثیر گذاشت. پیش از کرونا سفر معمولا همراه با تورهای مسافرتی یا مثلا کاروانهای زیارتی و وسایل حملونقل عمومی بود. خانوادههای ایرانی نیز طرفدار سفرهای جمعی بودند و ترجیح میدادند شهرهای زیارتی مثل مشهد را همراه با جمعیتی قابلتوجه تجربه کنند. در سمت دیگر ماجرا هم مسافرت بخش دیگری از خانوادهها در جامعه همیشه همراه با تشریفات بود. از رزرو بلیت گرفته تا رزرو هتل و حتی غذا پیش از رسیدن به مقصد، یعنی برخی خانوادهها همواره معتقد بودند فرصت سفر در سال یکی دوبار پیش میآید، بنابراین باید به بهترین نحو ممکن باشد و برای لذت بردن از مقصد سفر نیز همهچیز در سفر مهیا باشد. پس از کرونا و لزوم رعایت نکات بهداشتی، سفر با ماشینهای شخصی بیشتر شد.
اکثرا برای رعایت نکات بهداشتی و ترس از درگیری با سویه هزارم کرونا ترجیحشان این شد که با ماشینهای شخصی سفر کنند یا اینکه چند خانواده با تبدیل شدن به یک گروه با ماشین شخصیشان سفر میکردند تا هم وسیله نقلیه شخصی همراهشان باشد و هم همسفر داشته باشند، اما درهرصورت وسیله سفر همان ماشین شخصی بود. در آن سمت ماجرای سفر رفتن در چندسال اخیر شاهد این مساله بودهایم که برخی چهرههای بلاگر همیشه در سفر یا فعالان حوزه گردشگری سعی دارند سفر را برای خانوادههای ایرانی تسهیل کنند. به این شکل که درتلاش بودهاند سفر را امری آسان جلوه دهند و معمولا گفته میشود همین غذایی را که در خانه میخورید در سفر و طبیعت هم میتوانید میل کنید و خودتان را به بهانه انجام یک سفر پرخرج، بهطورکلی از سفر محروم نکنید. چادر ببرید و در جنگل یا مثلا در کویر کمپ کنید و حتی لذت زندگی در طبیعت را هم تجربه کنید، اما از لذت معاشرت با آدمهای جدید یا تجربه سفر محروم نکنید. رفتهرفته این گزارهها بین برخی خانوادههای جامعه ایرانی جاافتاد و سفر را پر کردن یک باک بنزین و دل به جاده زدن دیدند.
البته در تغییر الگوی سفر جامعه ایرانی، بهگفته پژوهشگران حوزه گردشگری شرایط اقتصادی ایران تاثیر جدی داشته است. پژوهشگران حوزه گردشگری معتقدند بهطور کلی و در همهجای جهان، سفر یک امر لاکچری محسوب میشود، بنابراین شرایط اقتصادی جوامع در شکل برگزاری این امر لاکچری تاثیرگذار است. با توجه به سخت شدن شرایط اقتصادی برای قشر متوسط جامعه، تاثیر سفر در این طبقه به وضوح مشهود است، یعنی قشر مرفه همچنان هتل رزرو میکنند و سفرهایشان با هواپیما یا قطارهای درجه اول است. اما با توجه به گران شدن تمام مخارج در جامعه و ناهمخوانی دخل و خرج قشر متوسط، قشر متوسط جامعه برای تجربه سفر کیفیت سفرشان را تغییر دادهاند، مثلا ممکن است در این بین وسیله حملونقل عمومی سفرشان را تغییر دادهاند یا محل اسکانشان هتل درجه چندم یا میهمانسرا و زائرسرا شده باشد.
در چند روز اخیر اگر سری به فضای مجازی زده باشید قطعا دیدهاید برخی شهروندان کشورمان از شکل مسافرتهای جدید گلایه کردهاند. در یک مرور کلی و فلشبک به چندسال اخیر در مقایسه با سالهای گذشته اسکان مسافران در چادرهای مسافرتی و پارکها بیشتر شده است. در آن سمت ماجرا نیز آمارهای غیررسمی میگویند اسکان مسافران در هتلها تقریبا دو دسته است؛ دسته اول همچنان در هتلهای چندستاره شهرها اقامت میکنند و دسته دوم اقبالشان به میهمانسراها، زائرسراها و حتی موکبها بیشتر است. این مساله در مجموع نشان میدهد با توجه به مخارج سفر برای هر خانواده، سفر نیز به یک امر طبقاتی در جامعه تبدیل شده و قشر متوسط برای اینکه همچنان در روزمره خود سفر را جا بدهد، از کیفیت سفرش کاسته است.
سیدمصطفی فاطمی، مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی تشریح کرد که یک آمار اقامت رسمی داریم و یک آمار اقامت نیمهرسمی و اضطراری. به نظر میرسد حدود یکسال و نیم تا دوسالی است اقامتهایی که به شکلی رایگان هستند یا هزینههای کمتری برای آن میپردازند مانند چادر، زائرسراها یا موکبهایی که در مناطق مختلف احداث شدهاند، بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. همچنین امکاناتی که برای کمپ زدن است، در برخی مناطق بیشتر شدهاند، مثلا در برخی پارکها اجازه کمپ زدن نمیدادند یا موکبها و زائرسراها کمتر بودند یا وجود نداشتند. به نظر میرسد تمایل مردم برای استفاده از چنین فضاهایی بیشتر است. وی به بیشتر شدن طبیعتگردی در سالهای اخیر اشاره کرد: «رویکرد دیگری که وجود دارد بیشتر شدن طبیعتگردی و استفاده از وسایل آن مانند کیسهخواب و چادر است و ما پنجدوره نمایشگاه طبیعتگردی برگزار کردهایم. در سال اول تنها هزارمتر فضای مفید نمایشگاهی داشتیم، اما اکنون نزدیک به ۱۵ هزار متر است، یعنی هیچ موضوعی در حوزه گردشگری؛ نه حوزه گردشگری سلامت و نه فرهنگی، به اندازه طبیعتگردی مورد توجه قرار نگرفته است، یعنی خرید وسایل طبیعتگردی و کمپینگ. مردم تمایلشان خصوصا نسل جوان به کمپینگ کردن، چادر زدن و حتی استفاده از خودروهای کاروان و وسایل کمپ بیشتر شده است.»
مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی معتقد است پس از کرونا، تمایل به سفر با وسایل شخصی بیشتر شده است: «بهواسطه اینکه استفاده از وسیله شخصی و کمپینگ این ظرفیت را ایجاد میکرد که نسل جوان میتوانند در طبیعت کمپ کنند، ماجرای چادر زدن و کمپ بیشتر شد. همچنین این اتفاق در دنیا رو به رشد بود، اما پس از آن بهبود پیدا کرد. در کشور ما ولی این روند همچنان ادامه دارد. موضوع دیگر مساله اقتصادی است. بههرحال هزینه اسکان جزء هزینههای اصلی سفر محسوب میشود و در ایام پیک، همه مردم نمیتوانند از ظرفیت اقامتگاههای اقتصادی مانند میهمانسرا و خانه مسافر استفاده کنند.»
او همچنین در رابطه با این ماجرا که آیا مسافرت به یک امر طبقاتی تبدیل شده یا خیر نیز میگوید: «ما زمانی میهمانسراها و میهمانپذیرها را داشتیم. پس از آن هتلهای یک الی دو ستاره محبوب بودند و مورد توجه گردشگری داخلی قرار میگرفتند. اکنون میتوانم بگویم که در ایام پیک سال اولین جاهایی که پر میشوند، هتلهای خوب و چندستاره است. یعنی در ایام پیک هتلهای چهار الی پنج ستاره ضریب صددرصد اشغال را میگیرد. همچنین پس از آن اقامتگاههای بسیار ارزان پس از این هتلها پر میشوند. این وسط، هتلهای متوسط خالی میمانند. این نشان میدهد که فاصله طبقاتی در سفرها زیاد شده است. یعنی قشری وجود دارد که توانایی اسکان و اقامت در هتلهای لاکچری را دارند و برای قشر دیگر نیز مکانهای ارزان مورد توجه است. میتوان گفت سفر در میان قشر متوسط کاهش یافته است. به این معنا که شکل سفر تغییر کرده ولی سفر کمتر نشده. سفر در فطرت آدمی است و حتی در بیپولی هم سفر میرود، اما به هرحال شکل سفر تغییر کرده است.»
اما تغییر شکل مسافرت در جامعه ایرانی یک فرامتن نیز دارد. ناصر رضایی، عضو علمی پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری درباره فرامتن این ماجرا میگوید: «واقعیت این است که عمده بازار گردشگری دنیا را قشر متوسط شامل میشود. یعنی آن گروهی که باعث میشود گردش مالی عمده اتفاق بیفتد و گردشگری رونق پیدا کند و هرسال تعداد گردشگران و درآمد حاصل از آن افزایش پیدا کند، قشر متوسط جامعه است. چون قشر سطح بالای جامعه که حدودا بین ۴ تا ۶ درصد جامعه را تشکیل میدهند، الگوهای سفرشان با برنامههایی که معمولا ما پیشبینی میکنیم متفاوت است و شاید خیلی با برنامههای سفری ما همخوانی نداشته باشند. به همین خاطر عمده تمرکز ما برای توسعه گردشگری باید روی این گروه باشد و بیشتر به آن بپردازیم و بگوییم این گروه بهعنوان عامل تاثیرگذار در این قسمت میتواند وضعیت گردشگری ما را تغییر دهد.»
رضایی ادامه میدهد: «البته با کمال تأسف قشر ضعیف و فقیر جامعه در بررسی مساله گردشگری بهحساب نمیآیند؛ چراکه معمولا جایی که گردشگر میرود نیاز به خرجکردن پول دارد و نمیتواند بدون هزینه گردش کند؛ بنابراین هرچقدر که سطح درآمد قشر متوسط بالا برود و از اینطرف سطح آگاهیاش افزایش پیدا کند که بداند و بتواند برای سفر خود برنامهریزی کند، رونق گردشگری خواهیم داشت. یکدسته عوامل در توسعه گردشگری در دنیا موثر است که همیشه معرفی کردهایم. توسعه شهرنشینی و توسعه وسایل ارتباطی ازجمله آنها هستند و بهخصوص بعد از اختراع موتور بخار میبینیم که ترددها بیشتر میشود. سطح درآمد، سطح سواد و آگاهی و موارد دیگر باعث میشود سفر بهعنوان یک پدیده جدی مورد توجه قرار گیرد.»
او میگوید: «از طرف دیگر، ما همیشه تکنولوژی را در زندگی خود داشتهایم و نقطهعطف زندگی بشر بوده. مثل کشف آتش یا اختراع چرخ. این موارد در زندگی بشر یک تحول عمدهای ایجاد کرد. ما الان با وسایل تکنولوژیک جدیدی که در خدمت بشر قرار گرفته میبینیم که این تحولات با حالتی باورنکردنی شکل میگیرد و سرعت بیشتری پیدا کرده است و همچنین به عمق جوامع سنتی هم نفوذ پیدا میکند. این جوامع نیاز به سفر را با تبلیغات در خود احساس میکنند. الان برای سفر تبلیغات خیلی موثر است. همه ما دستگاهی دستمان است که میتوانیم همهچیز را در آن ببینیم؛ بنابراین انتظار ما این است که گردشگری رونق پیدا کند و شرایط جور دیگری شود. همچنین در سمت دیگر ماجرا میبینیم یک دولت یا حکومت میخواهد گردشگری را رونق دهد، بنابراین سراغ این موضوع میرود که شرایط برای توسعه گردشگری فراهم است یا خیر و براساس آن برنامهریزی خود را انجام میدهد. همواره باید این را بدانیم در طبیعت هیچچیزی جای چیز دیگری قرار نمیگیرد. ما هم نمیتوانیم چیزی را جای چیز دیگری بگذاریم. مثلا خیلیها میگویند گردشگری بهجای نفت باشد! این امکان اصلا وجود ندارد. گردشگری بهجای خود و نفت هم بهجای خودش.»
رضایی تصریح میکند: «ویژگی خیلی جالبی که گردشگری دارد و من بارها گفتم، این است که ماهیت فقرزدا دارد. ما اگر بتوانیم گردشگری را در اقشار متوسط جامعه به لحاظ فکری و فرهنگی جا بیندازیم تا احساس نیاز کنند آن را به سبد خانوار ببرند و بعد هم جامعه بهگونهای پیش برود تا شبیه چین که قشر عظیم گردشگر را به دنیا تزریق میکند، اینها باعث میشوند فقری که در جوامع وجود دارد از بین برود و کمکم میبینیم تعداد گردشگرانمان افزایش پیدا میکند و به جایی میرسیم که تقریبا همه از مواهب گردشگری باتوجه به سطح درآمد، نیاز، برنامهریزی و علایقشان بهرهبرداری و استفاده میکنند.»
رضایی همچنین درباره طبقاتی شدن سفر میگوید: «چه بخواهیم و چه نخواهیم، سفر یک انتخاب تشریفاتی است. البته به استثنای سفرهای مذهبی که بعدی از آن در مناسک انجام میشود و چه مستحب و چه واجبش، متفاوت است. به جز اینها بقیه سفرهایی که اتفاق میافتد بههرحال باید دارای یک پشتوانه مالی و فرهنگی باشد. یعنی شما فرهنگ سفر را دارید، اما نمیتوانید آن نوع سفری را که دوست دارید، انتخاب کنید.»
او همچنین درباره تغییر سبک سفرهای جامعه ایرانی عنوان میکند: «الان فرم و شکل سفرهای ما، گروهی و عمومی است. اصطلاحا گردشگری انبوه است. به همین خاطر سایتهای میراث طبیعی و حتی مناظر شهری و روستاییمان آسیب میبینند. مثلا در «اکوتوریسم» میبینید با اینکه ماهیت آن حمایت و حفاظت است، بازهم طبیعتگردها آسیب میزنند؛ بنابراین از لحاظ فرهنگی برای اینکه گردشگری طبیعتمحورمان به طبیعت آسیب نزند، هنوز خیلی عقب هستیم. زمانی که ما از این موضوع حرف میزنیم، در کشورها و فرهنگهای دیگر آنها برای طبیعتشان ارزش و احترام بیشتری قائلند، اما بدون تعارف ما نیستیم. این هم به آموزش برمیگردد و ما نیاز داریم که مردم را آموزش دهیم و جایگاه آنها را به سطحی ارتقا دهیم که بدانند نباید محیطزیست را آلوده و تخریب کنند و آن را از بین ببرند. هنوز به آن پایه از سطح آگاهی نرسیدهایم. کسی که زیر درخت آتش روشن میکند، کنار رودخانه آشغالهایش را میریزد و میرود و کنار دریا آن همه ساحل را آشفته میکند، قطعا نیاز به کار فرهنگی دارد. ولی اینکه قشری شده و قشری میتوانند بروند و قشر دیگر نه، این طبیعی است و همه دنیا همین است. اینگونه نیست که ما مستثنی باشیم. آدمهای فقیر در همه دنیا نمیتوانند سفر بروند و آدمهای ثروتمند، با تور سفر نمیروند و خودشان نوع سفرشان را انتخاب میکنند و هزینهها را به عهده میگیرند و برایشان سخت نیست.»
منبع: فرهیختگان-زینب مرزوقی