به گزارش مجله خبری نگار، کشور ما ایران مورد ظلم و تاراج سه استعمار روس، انگلیس و آمریکا بوده است، اما در این میان استعمار انگلیس عمیقتر و قویتر عمل کرده است. مبارزه با استعمار انگلیس در اصفهان سالها قبل از نهضت مشروطه شروع شد.
جریان مبارزه با قرارداد انحصاری رژی در نهضت تحریم تنباکو از اصفهان آغاز شد. هنگامی که ناصرالدین شاه در جریان سفرش به فرنگ برای تأمین هزینههای سفر امتیاز تنباکو و توتون سراسر ایران را به یک شرکت انگلیسی به نام رژی واگذار کرد، فتوای تحریم تنباکو برای اولین بار توسط آقانجفی از اصفهان و دو ماه زودتر از حکم تحریم میرزای شیرازی صادر میشود.
بر این اساس پس از صدور این حکم یک تاجر اصفهانی با به آتش کشیدن ۱۲ هزار کیسه توتون و تنباکوی خود از آن حمایت میکند. همچنین ظلالسلطان حاکم ظالم اصفهان، آقانجفی را تهدید میکند که منزلش را به توپ میبندد. اما این روحانی مبارز و مردم غیور اصفهان تا آخرین گام مبارزه مقاومت کردند و به صورت متحد و مؤثر در مقابل سلطنت ایستادند.
محمود فروزبخش، کارشناس امور مذهبی و مشاهیر تخت فولاد اظهار داشت: ایران دو بار توسط نیروهای بیگانه اشغال شد. در جریان جنگ جهانی اول، روس و انگلیس ایران را اشغال کردند و البته اصفهان سهم روس شد. اما این دو کشور با خباثتهایی که انجام دادند به قحطی آن زمان دامن زدند.
وی افزود: قحطی بزرگی که بسیاری از ایرانیان در آن بر اثر گرسنگی و بیماری فوت کردند. ایجاد ناامنی در راهها و همچنین در دست داشتن شبکه مواصلاتی از ابعاد تشدید قحطی در ایران در آن سالها بود.
فروزبخش تصریح کرد: قحطی دوم در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال ایران رخ داد. جالب آن که ایران در هر دو بار اعلام بیطرفی کرده بود، اما در نهایت آسیب دید و اصفهان از شهرهایی بود که از این قحطی مواصلاتی تلفات فراوانی دید و از جمعیت آن کاسته شد.
بعد از نهضت تحریم تنباکو، آقا نجفی و برادرش حاجآقا نورالله اصفهانی تصمیم گرفتند، ابعاد این تحریم را به کالاهای دیگر گسترش دهند. با تحقق این امر، برای سازندگی و خودکفایی داخلی، برنامهریزی و اقدام کردند. مبارزه و تحریم اجناس خارجی از یک طرف و تلاش برای سازندگی و خودکفایی کشور از سوی دیگر، اساس مبارزه اقتصادی آقانجفی و حاج آقا نوراللّه را تشکیل میداد. در همین راستا شرکتهای اقتصادی و تولیدی به وجود آمد.
یکی از بزرگترین آنها «شرکت اسلامیه» در اصفهان بود. این شرکت با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم مسلمان ایران، با تلاش و حمایت علمای اصفهان، به ویژه حاجآقا نورالله و آقانجفی اصفهانی، در سال ۱۳۱۶، تأسیس شد و به تدریج شعبههای دیگری در شهرها و حتی خارج از کشور به وجود آورد. انگلیسیها بخش اعظمی از بازار داخلی پارچه ایران را به دست آورده بودند، بنابراین این حرکت برای جلوگیری از نفوذ و سلطه بیگانگان انجام شد.
یکی دیگر از راههای نفوذ انگلستان در ایران تاسیس مراکز عام المنفعه مانند بیمارستان بود. در اصفهان هم انگلیسیها بیمارستانی داشتند که از جمله مراکز تبلیغی مسیحیت بوده است.
فروزبخش در این باره خاطرنشان کرد: یکی از گامهای مهم استعمار در ایران فتنههای دینی بوده که شامل فعالیتهای استعمار انگلیس در ترویج مسیحیت بوده است.
وی افزود: در اصفهان ارامنه جلفا سالها در کنار مسلمانان زندگی میکردند. سیاستهای استعماری انگلیس، سعی داشت مردم را از دین بومی و اجدادی خودشان جدا کند تا بر قدرت ملکه انگلیس بیفزاید.
حاج آقا نورالله نجفی برای مقابله با این فعالیتهای تبلیغی استعمار بیمارستانی به نام اسلامیه تأسیس میکند. اینبار هم بازاریان مؤمن و آگاه اصفهان وی را در این مهم یاری میکنند.
در دوران استعمار انگلیس، فرقه بهاییات هم برای گسترش خود بهشدت مدیون انگلیس بود. این جریان یک دسته مذهبی نبود بلکه یک دین ساختگی توسط استعمارگران بود که برای تضعیف تشیع در ایران ظهور کرد. ایستادگی در برابر جریانی که توسط بیگانگان پشتیبانی میشد امری سخت بود.
مدارک فراوانی وجود داشت که نشان میداد، دولت استعمارگر انگلیس همواره پشتیبان اصلی فرقه بهاییات است. آقا نجفی با شناخت این خطر و درک اهمیت آن دوبار در سالهای ۱۳۰۶ و ۱۳۲۰ قمری به مقابله با فرقه بهاییات میپردازد. مردم اصفهان در این مبارزه هم با ایشان همراهی کردند تا اینکه با فشار دولتهایی همچون روس و انگلیس آقا نجفی به تهران تبعید شد.
اما درخشانترین قسمت مقاومت در برابر استعمار انگلیس در اصفهان مربوط به قسمت اقتصادی میشود. در این راستا علما، تجار و مردم در دو جنبه با استعمار جنگیدند. اول آن که از سیاست تحریم استفاده کردند و در نوبتهای مختلف کالاهای خارجی را تحریم کردند. این تحریمها تنها به معنای نفع یا ضرر اقتصادی نبود بلکه در پس این سلطه اقتصادی، سلطه سیاسی و حتی نظامی خوابیده بود.
علما و روحانیت مبارز بر اساس آیه قرآن که اشاره به قاعده نفی سبیل دارد به میدان آمدند و بر اساس تکلیف علیه سلطه بیگانه به پا خواستند.
فروزبخش در ادامه گفتگو میگوید: در سندی که توسط ۱۳ تن از علمای اصفهان امضا شده است، شاهد هستیم که آنها میگویند کاغذی که ما امضا میکنیم باید ایرانی باشد و حتی کفن اموات ایرانی باشد و از این جلوههای اتحاد در اصفهان بسیار دیده میشد، اما کافی نبود، زیرا گام دوم مبارزه آن بود که خودمان هم کالایی تولید کنیم.
این کارشناس دررابطهبا مقاومت اقتصادی مردم اصفهان در برابر سلطه انگلیس اینگونه گفت: نقطه قوت تولید در اصفهان پارچه ایرانی بود. واضح بود که کیفیت پارچه ایرانی بهپای پارچه منچستر نمیرسد، اما مجاهدان از مردم میخواستند که پارچه ایرانی بخرند. برایناساس حرکتهای خوبی شاهد بودیم مثلاً تحتنظر علما و مشروطهخواهان، تمامی دانشآموزان باید لباس ایرانی بپوشند.
حرکت خودجوش مردم اصفهان در سالهای پیش از مشروطه و بعد از آن جریان پیدا کرد که با اتحاد علما، روحانیت، تجار و بازاریان، مردم به پوشیدن لباسهای ایرانی دعوت میشدند.
طبیعی بود این حرکت فراگیر به منافع اقتصادی شرکای هند شرقی لطمه وارد میکرد و به تولید داخلی و عدم وابستگی به استعمار کمک میکرد.