به گزارش مجله خبری نگار،بیماری آلزایمر و سایر اختلالات زوال عقل شایعترین انواع ناهنجاریهای عصبی مرتبط با سن هستند. بر اساس گزارشی از بین المللی بیماری آلزایمر (ADI) (فدراسیون بین المللی غیرانتفاعی متشکل از انجمنهای آلزایمر و زوال عقل از سراسر جهان)، انتظار میرود که تا سال ۲۰۳۰، حدودا ۷۸ میلیون نفر با اختلالات شناختی ناشی از زوال عقل زندگی کنند.
در این میان تحریک مغز با فرکانسهای ۴۰ هرتز، با شماری از آزمایشهای اولیه موفق، مسیر امیدوارکنندهای را برای درمان بیماری آلزایمر به روی محققان گشوده است.
اما اینکه چرا و چگونه چنین درمانی در سطوح مولکولی و سلولی کار میکند، هنوز به خوبی شناخته نشده است. یک مطالعه جدید که یافتههای کامل آن از طریق مجله معتبر نیچر قابل دسترسی است، نشان میدهد که تحریک ۴۰ هرتز به افزایش فعالیت سیستم "گلیمفاتیک" کمک میکند. این سیستم به منظور پاکسازی ضایعات متابولیک از جمله پروتئینهای نا به جای مرتبط با بیماری آلزایمر، ضروری است.
آیا یک فرکانس خاص میتواند ما را از بیماری آلزایمر محافظت کند؟
توانایی ما در تفکر، یادآوری و تجزیه و تحلیل ذهنی، محور اصلی زندگی در هر کاری است که انجام میدهیم. با افزایش سن، بسیاری از این قابلیتها شروع به افت میکنند و مغز ما دیگر نمیتواند سرعت معمول خود را حفظ کند.
در واقع، سن مهمترین عامل خطر برای ایجاد بیماریهای تخریب کننده دستگاه عصبی مانند آلزایمر و پارکینسون است. تخمین زده میشود که در سال ۲۰۲۳ حدود ۶.۷ میلیون آمریکایی ۶۵ ساله و بالاتر با آلزایمر زندگی میکردند و این تعداد به طور پیوسته در حال افزایش است.
با این حال، تا به امروز گزینههای درمانی چندان موثری در دست نیست. تعداد معدودی هم که در دسترس هستند، اغلب مقرون به صرفه نبوده و قیمت سالانه آنها به دهها هزار دلار میرسد.
در سال ۲۰۱۶، گروهی از محققان موسسه فناوری ماساچوست (MIT) شروع به بررسی یک استراتژی جدید و نسبتا غیرمعمول برای درمان بیماری آلزایمر کردند: تحریک مغز با استفاده از نور و صوت با فرکانس ۴۰ هرتز.
چرا؟
با سرپرستی دکتر Li-Huei Tsai تیمی از دانشمندان MIT متوجه شدند که امواج گاما در موشهای مبتلا به بیماری آلزایمر کاهش مییابد. این امر به ویژه در هیپوکامپ، بخشی از مغز که مدتها محل مطالعات گسترده روی حافظه و یادگیری بوده است، مشهود است. نتایج این بررسی تیم تحقیقات را به وجد آورد.
آیا تقویت مصنوعی فعالیت امواج گاما به مبارزه با زوال شناختی کمک میکند؟ در واقع، قرار دادن موشها در معرض نور با فرکانس ۴۰ هرتز به کاهش پلاکهای آمیلوئید به تقریبا نصف میزان اولیه کمک کرد. گفتنی است که این پلاکها از جمله نشانههای تشخیصی اصلی بیماری هستند.
از آن زمان، آزمایشگاه Tsai مطالعات متعددی را انجام داده است. همه این آزمایشها نشان میدهند که تابش نور با سرعت چشمک زنی ۴۰ چرخه در ثانیه یا اصواتی که با همان فرکانس کلیک میکنند، قادر به کاهش علائم بیماری آلزایمر در موشها هستند.
دو مطالعه انسانی در مراحل اولیه به تایید ایمنی این رویکرد کمک کرده و نشان داد اند که مزایای مشابه مشاهده شده در موشها، ممکن است برای ما نیز در دسترس باشد. آنها هم اکنون در حال گردآوری افراد متخصص برای یک مطالعه نشانگر زیستی بزرگ به نام HOPE هستند که نتایج آن تا سال ۲۰۲۵ در دسترس قرار خواهد گرفت.
دور جدیدی از آزمایشها توسط آزمایشگاه Tsai پاسخهای قابل ملاحظهای را ارائه کرده است. این یافتهها نشان میدهد که تحریک ۴۰ هرتزی با تقویت یک "سیستم لوله کشی خاص" در مغز که به نام سیستم گلیمفاتیک شناخته میشود، مواد زائد متابولیک از جمله پلاکهای آمیلوئید بدنام مرتبط با بیماری آلزایمر را دفع میکند.
بدن ما دائما در حال تولید مواد زائد است: موادی که از فرآیندهای متابولیک مانند سنتز پروتئین باقی میمانند، اما نمیتوانند مورد استفاده دیگری قرار بگیرند. اگر این مواد زائد روی هم انباشته شوند، شروع به ایجاد اثرات سمی روی بافتهای اطراف خود میکنند و این موضوع به هیچ عنوان خوب نیست.
سیستم گلیمفاتیک از کانالهای ریز و تخصصی تشکیل شده است که در امتداد رگهای خونی مغز حرکت میکنند و به مایع مغزی نخاعی؛ مایعی بیرنگ که مغز را احاطه کرده و مواد مغذی را فراهم میکند، دسترسی سریع و آسان به همه نواحی میدهد.
به لولههایی در خانه فکر کنید که آب را به هر جایی که نیاز است منتقل میکنند. طی این کانال ها، مایع مغزی نخاعی به بافت «گوشتی» مغز وارد میشود، یعنی همان جایی که با مایع میان بافتی آلوده مخلوط خواهد شد. مایع مغزی نخاعی تمام مواد زائد را در فضای بین نورونها جمع آوری میکند تا مایع میان بافتی تمیز به بافت مذکور بازگردد. در ادامه مواد زائد برای فیلتر شدن و دفع به غدد لنفاوی گردن فرستاده میشوند.
دکتر Tsai و همکارانش برای آزمایش اینکه آیا تحریک ۴۰ هرتز بر سیستم گلیمفاتیک تاثیر میگذارد، این موضوع را بررسی کردند که آیا مداخله مذکور با هرگونه تغییر در جریان مایعات در مغز مرتبط است یا خیر. آنها دریافتند که موشهایی که تحت درمان با تحریک گاما قرار گرفتند، مایع مغزی نخاعی بیشتری در بافت مغزشان در مقایسه با موشهای درمان نشده داشتند.
آنها همچنین متوجه شدند که این مایع در موشهای تحت درمان با سرعت بیشتری از مغز خارج میشود، احتمالا به دلیل بزرگ شدن فیزیکی کانالهای گلیمفاتیک خاص. در نهایت، غدد لنفاوی گردن موشهایی که تحریک ۴۰ هرتز دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروه کنترل، پر از آمیلوئید بتا بود. این موضوع نشان میدهد که پروتئین مضر مورد نظر با موفقیت از مغز خارج شده است.